به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، یکی از موضوعات قرآنی در سالهای اخیر اهمیت و چشمانداز حفظ قرآن در کشور بوده است؛ از آن جا که در آینه روایات و سیره اهل بیت(ع) حفظ آیات قرآنی موجب نگهداشت انسان از عذاب دوزخ و همراهی با نیکان در قیامت قلمداد شده، شایسته است که آحاد جامعه اسلامی نسبت به حفظ آیات و سورههای وحی اهتمام ورزیده و از طریق حفظ آیات به حفظ و پیاده کردن معانی آن بکوشند.
بر این اساس و طبق رهنمودهای مقام معظم رهبری مقرر شد که همه دستگاههای دخیل در آموزش و تبلیغ و ترویج قرآن بسیج شده و برنامهریزی و تلاش ویژهای را به منظور توسعه حفظ قرآن در کشور ساماندهی کنند و چشمانداز میلیونها حافظ را به تحقق نزدیک سازند.
از طرفی توجه به مقولههای دیگر انس با قرآن از جمله قرائت، تدبر و درک معارف وحی از اهمیت بسیاری برخوردار است که طبعاً با سیاستگذاری و برنامهریزی مسئولان و نهادهای دخیل در حال انجام است، اما نکته درخور توجه در این زمینهها، ضرورت توجه به واقعیتها و نگرش علمی به موضوعات ترویج و آموزش قرآن و نگاه همه جانبه به توسعه فرهنگ قرآنی است.
در گفتگو با مصطفی عباسی مقدم، مشاور پژوهشی و برنامهریزی معاون قرآن و عترت(ع) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه کاشان به بررسی این موضوع پرداختهایم که اکنون از نظر شما میگذرد. «اسوههای قرآنی و شیوههای تبلیغی آنان»، «قرآن شناسی» و کتاب در دسترس انتشار «در راه فهم قرآن» از مهمترین آثار وی هستند.
* مفهوم حفظ قرآن چیست و با چه مفاهیمی شباهت و نزدیکی دارد؟
از جمله تعابیری که در لسان موحدین درباره توجه به قرآن کریم مطرح شده، حفظ است و حافظان مورد تکریم و احترام ائمه(ع) بودهاند؛ اساساً عرب دوران اسلام و پیش از آن از حافظه چشمگیری برخوردار بودهاند، چنان که مشهود است بسیاری از آنها بدون حتی یک بار نوشتن اشعار طولانی و یا آیات یک یا چندین سوره قرآن را با یک بار شنیدن به حافظه میسپردند.
بنابراین مهمترین بستر نگهداری قرآن در اوایل اسلام به خصوص با توجه به فقدان نوشتافزار و همچنین بیسواد بودن اغلب مسلمانان، حفظ آیات و سورهها در سینهها و به عبارت دیگر از برکردن و حفظ ذهنی آیات بوده است؛ رسول خدا(ص) در این زمینه فرمودهاند: «هر کس خدا به او حفظ کتابش را ارزانی کند، پس گمان کند که کسی نعمتی بالاتر از آن را دارد، ناسپاسی بزرگی انجام داده است» و امام صادق(ع) نیز فرمودهاند: «الحافِظُ لِلْقرآن، العاملُ به معَ الَسّفرةِ الکِرام البَرَرة؛ حافظ قرآن که به آن عمل کند همراه فرشتگان پیغام آور ارجمند و نیکوکار است».
در این زمینه واژه «حمل قرآن» در روایات به کار رفته و حتی در آیات قرآن سخن از حمل تورات و عدم عمل به آن هم به میان آمده است؛ «حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا» که مراد از آن نیز عمدتاً عمل و پایبندی به احکام و آموزههای وحی است. از رسول خدا(ص) نقل شده که «حملة القرآن عرفاء اهل الجنة؛ حاملان قرآن در روز قیامت رؤسای قوم یا عارفان بهشتند» و در جای دیگر نیز فرمود: «هر کس با حاملان قرآن دوستی کند، با خدا دوستی کرده است».
در مجموع به نظر میرسد که در کنار واژههایی مانند قرائت و تلاوت که بیشتر به خواندن و ادای الفاظ مربوط میشوند و در کنار ترتیل و تدبر که به معنا نیز توجه دارند، مفاهیمی مثل حمل و حفظ مطابق آن چه عمدتاً در روایات آمده، ناظر به پایبندی، تعهد و عمل به آیات و آموزههای قرآن هستند؛ هر چند منافاتی هم با خواندن و تلاوت آن و یا به خاطر سپردن الفاظ آن ندارند، اما به هر حال با گذشت زمان اصطلاح حفظ بیشتر به حفظ ذهنی آیات معطوف شده و منظور از حافظ کسانی هستند که حداقل، الفاظ وحی را به ترتیب در قلب و ذهن داشته و در پاسخ هر سؤالی از آیات، با حداقل زمان آیه و سوره مورد نظر را میخوانند. طبیعی است که بسیاری از حفاظ علاوه بر حفظ الفاظ، قواعد و تفسیر و معانی بسیاری از آیات را نیز میدانند که این فضیلتی مضاعف برای آنهاست.
* حفظ قرآن چه فوایدی در بردارد؟
همان گونه که قرائت قرآن موجب تقرب انسان به صاحب قرآن و آمادگی برای پذیرش نورانیت قرآن و زمینهساز تخلق به خلق قرآنی است، حفظ قرآن نیز مستلزم تلاش چشمگیر در تعامل با آیات و جملات وحی است که موجب انس با قرآن و تصفیه دل و تهذیب نفس خواهد بود. فرآیند حفظ همواره با قرائت و تلاوت بر دیگران نیز همراه است و پاداش قرائت و تلاوت را نیز در پی دارد؛ انس حافظ قرآن با قرآن، معمولاً بسیار بیشتر از فردی معمولی و حتی بیشتر از قاری قرآن است، زیرا باید برای حفظ محفوظات مداومت و تلاش زیادی داشته باشد.
از طرفی نمیتوان به طور دائم تنها از الفاظ گفت و انسان به تدریج میل به مفاهیم نیز پیدا میکند و حتی دانستن حداقل مفاهیم آیات، انسان را نورانی و قلب او را فرودگاه فضیلتهای الهی میکند. در روایات آمده که خداوند قلبی را که ظرف قرآن باشد هرگز کیفر نمیدهد؛ «لا یُعَذِّبُ اللهُ قَلبًا وَعَی القُرآنَ». حافظ قرآن معمولاً حرمت کلام الهی را نگه میدارد و حداقل در زمانی که در خدمت قرآن است از امور و کارهایی که با قرآن منافات دارد مثل دروغ، غیبت، افترا، اهانت و بداخلاقی پرهیز میکند.
معمولاً مجلس قرآن چه حفظ و چه قرائت مملو از یاد حق و به دور از بداخلاقیها است. دغدغه حفظ قرآن، انسان را از پرداختن به سرگرمیهای نامطلوب باز میدارد و اگر قرار است ذهنمان را با مطالب مختلف و گاه لغو پر کنیم، چه بهتر که با آیات قرآن که سراسر روشنایی و نجات و هدایت است، پر کنیم. در جمع و اجتماع نیز اگر مجموعهای از حافظان را در محیطی کنار هم داشته باشیم؛ فضا از وحی الهی عطرآگین و معنویتی ویژه مییابد. در مشاهد مشرفه گاهی که انسان جمعی از حافظان را در حال تمرین و حفظ کردن آیات میبیند، در مسجدالحرام یا مسجدالنبی(ص)، به حالشان غبطه میخوریم که چه زیبا خود را دریای معنویت قرآن غرق کرده و از همه چیز بریدهاند.
قطعاً این کار اگر با توجه به مفاهیم و تدبر در آیات باشد موجب برکات معنوی و رسیدن به درک عمق معارف الهی خواهد شد، چون فرموده است: «هَذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ؛ برای عموم مردم روشنی و روشنگری و برای پرهیزکاران خداجو هدایت ویژه».
* آیا میتوانیم همه را به حفظ سفارش کنیم؟
البته غایت همه توجهات ما به قرآن، عمل به قرآن است و همه چیز باید مقدمه عمل و پیاده کردن آیات باشد؛ اگر عمل نباشد، هیچ حفظ و قرائتی ارزش ندارد؛ پس دستورالعمل، عمل و پایبندی به یکایک آیات وحی است، اما در این مسیر یک سری آداب و روشها وجود دارد که قرائت (چه به شکل ساده و یا تجویدی و یا همراه با صوت)، به تنهایی در جلسات و محافل ویژه و یا حفظ و ترتیل هم انواعی از آن است و ممکن است حتی این آداب در جایی به آداب دیگر تبدیل شوند و تفاوت جدی داشته باشند، همان گونه که اکنون قرائت همراه با صوت یا مجلسی در کشورهای شمال آفریقا بسیار موسوم و رایج است، اما در کشورهای عربی خلیج فارس چندان مورد توجه نیست.
پس بهتر است که با توجه به شرایط فرهنگی و روحی و با عنایت به شکل و نوع آداب و محافل مذهبی و فرهنگی و ادبی که در یک کشور یا منطقه وجود دارد، فعالیت قرآنی مرتبط با حفظ قرآن، ساماندهی و تدبیر شود، به طوری که نتیجه آن توسعه مفاهیم و ارزشهای قرآنی و عمومیت یافتن فرهنگ زندگی با قرآن باشد.
از لحاظ گرایش مطالعه، هوش و حافظه نیز ملتها و مناطق مختلف هستند و نمیتوان انتظار یکسانی از آنها داشت؛ بنابر این در عین حال که فرهنگ حفظ بسیار با برکت، ارزشمند و مطلوب است؛ اما نمیتوان به عنوان فرضی مشترک و حکمی عمومی برای همه اقوام و مناطق و اقشار در نظر گرفت. بلکه باید با روشها و مدلهای متنوع کاری کرد که هر کس با هر سلیقه و یا هر میزان از حافظه و عنایت به قرآن، بتواند در این عرصه از مفاهیم و الفاظ و ادبیات وحی بهرهمند شود و ما زمینه بهرهمندی بیشتر همگان را تسهیل و فراهم کنیم.
* آیا در این زمینه آسیبهایی نیز وجود دارد؟
طبیعی است که در هر کار فرهنگی و مطالعاتی و آن چه با روح و جان افراد و علایق معنوی و دینی آنها سر و کار دارد، ظرافتهایی وجود دارد که باید مراعات شود. به عنوان مثال با توجه به روحیات خاص کودک و نوجوان، نمیتوان مانند بزرگسالان برای آنها عزاداری کرد و یا در عرضه مفاهیم قرآنی و یا معرفی آیات و معانی آنها نباید آیات ازدواج و یا جنگ را برای کودک هفت ـ هشت ساله بیان کرد. ورود به فرآیند حفظ هم نکات و ملاحظاتی دارد، به خصوص سخن ما از فرآیند حفظ کل قرآن است که از اول تا آخر و یا از جزء سی به سمت جزء یک انجام میشود که هم طولانی و دشوار است و هم روحیات فرد را مورد تأثیر قرار می دهد که اگر ظرفیت و توان و تحمل و آمادگی لازم وجود نداشته باشد، موجب انزوا و گاه افسردگی و یا مشکلات جسمی ناشی از کم تحرکی و تمرکز بیش از حد بر حفظ می شود.
چنان که در برخی مطالعات میدانی که ما در دانشگاه کاشان در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد و با کمک اساتید روانشناسی انجام دادهایم، این گونه نتایج حاصل شده است. این آسیبها ممکن است برای همه کسانی که در زمینهای خاص مانند ورزش یا دانش و ... به تلاش مضاعفی میپردازند، اتفاق افتد که باید با اصلاح ذهنیتها، روشها و رعایت تدریج و عدم افراط و تفریط و با نگاه علمی و واقعیت بینانه مورد بررسی و کاوش و بهبود قرار گیرند.
* نقش مربیان و اساتید حفظ قرآن در این زمینه چیست؟
همه دستاندرکاران در این زمینه نقش و وظیفه دارند، از اساتید دانشگاه و حوزه و پژوهشگران تا مربیان، مروجان، اساتید جلسات و مؤسسات قرآنی، یکی از وظایف مربوط به برنامهریزی حفظ بر اساس توان و ظرفیت شاگردان است که منجر به بریدن و زدگی از موضوع حفظ نشود. زمانبندی صحیح و تدریجی میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. تنوعبخشی به فرآیند حفظ هم میتواند از خستگی و یکنواختی کار بکاهد.
ایجاد رقابت منطقی و معقول در حد لازم و پرهیز از اصالت بخشی به رقابت و در پی آن تشویق تدریجی، هدفمند، حساب شده و پرهیز از ایجاد و تراکم توقعات که زودتر از موعد، شاگرد حفظ قرآن را به پایان خط میبرد نیز مؤثر خواهد بود.
ارائه دسته بندیهای متنوع از آیات و تنوع روشهای حفظ هم میتواند دریچههای جدیدی را به وادی حفظ قرآن بگشاید. در اینجا لازم است به نوآوری اساتید و مربیان جوان و دلسوز به ویژه در مؤسسات مخلص و دغدغهمند قرآنی جای جای کشور توجه و حمایت لازم مبذول شود که قطعاً جمع آنها منجر به شکوفایی فرهنگ حفظ خواهد شد.
*آیا حفظ کل قرآن کاری دشوار است؟
بله؛ واقعاً حفظ قرآن به طور کامل، کار هر کسی نیست و حتی اگر حفظ شود، نگهداری محفوظات کار دشواری است و هر کسی تجربه کرده باشد؛ معنای این سخن را به خوبی میفهمد. بنابراین برای محروم نماندن قشر عظیمی از مردم که یا توانایی کافی برای حفظ کامل قرآن و یا انگیزه و پشتکار لازم برای آن را ندارند، باید نسخههای جدید و متنوعی را ارائه کرد که عمومیت فرهنگ حفظ لحاظ شود و هر کس با هر میزان از استعداد و انگیزه بتواند در گردونه حفظ قرار گیرد و حتی عنوان حافظ هم داشته باشد.
پس برای دغدغه مشکلات روحی، انزوا و گوشهگیری، چاره کار رعایت تدریج و برنامهریزی صحیح است و برای دغدغه اینکه افراد بیشتری وارد این عرصه شوند، چاره کار برنامههای متنوع حفظ و دسته بندیهای گوناگون از آیات از لحاظ اندازه و موضوع و مضمون و یا دستهبندی سورهها بر اساس مناسبتها است که میتواند افراد را با سلایق مختلف جذب کند و یا حداقل ترس از ورود به عرصه دشوار حفظ کل را از بین ببرد.
* این امر میتواند به طرح عملیاتی تبدیل شود؟
این ایده را میتوان برای اقشار و گروههای مختلف هر کدام به گونهای عملیاتی کرد. اگر دانشآموز است، به یک شکل؛ مثلاً جمعآوری آیات مربوط به علم، دانش و اخلاق و یا سورههای کوچک، اگر جوان است آیات مربوط به زندگی جمعی، آیات نامدار قرآن، جمع آیات مربوط به اخلاق و یا جمع آیات دعایی قرآن، اگر دانشجو است، مجموعه آیات قصههای قرآن برای حفظ ارائه شود.
به هر حال بنده نام این مقوله را مراتب حفظ قرآن میدانم، یعنی هر کسی مرتبهای از حفظ را دنبال کند و این مراتب از حفظ چند جمله کوتاه به صورت موضوعی آغاز میشود و به حفظ کل آیات و سورهها منتهی میشود. اگر بخواهیم جزئیتر به این طرح نگاه کنیم، میتوان موارد و مراتب زیر را برای حفظ در نظر گرفت که از جمله آنها میتوان به حفظ جملات کوتاه و فرازهای برجسته قرآنی به تعداد مشخص، حفظ موضوعی آیات به تعداد مشخص(اخلاقی، عقیدتی و ...)، حفظ سورههای جزء سیام یا هر یک از اجزای دیگر، حفظ 15 جزء و 20 جزء و ...، حفظ کل به همراه شماره و اطلاعات آیات، حفظ کل فرازهای کوتاه قرآنی(در حدود 2000 مورد)، حفظ آیات نامدار مثل آیه تطهیر، ولایت، آیةالکرسی، آیه افک و...، حفظ پنج یا شش جزء از قرآن تا 10 جزء، حفظ کل قرآن بدون شماره و اطلاعات آیات، حفظ کل به همراه ترجمه، حفظ کل به همراه ترجمه و تفسیر اشاره کرد.
توضیح اینکه با تعریف و بیان مشخصات و آئیننامه و محتوای هر یک از مراتب فوق میتوان دستورالعملی کامل ارائه کرد تا مؤسسات و محافل مجری طرح نهضت حفظ قرآن سهمی از آن را به خود اختصاص دهند و در فاصله زمانی مشخص محقق سازند.