در آستانه سالروز تأسیس جهاد دانشگاهی و با توجه به اهمیت این نهاد علمی و فرهنگی به سراغ رئیس یکی از مهمترین دانشگاههای کشور و بزرگترین دانشگاه تخصصی علوم انسانی رفتیم و نظراتش را راجع به جهاد دانشگاهی جویا شدیم.
دکتر حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی گفتوگو با ایکنا ضمن توصیف جهاد دانشگاهی، به بیان مراحل فعالیت جهاد دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی، رسالت جهاد دانشگاهی و ارزیابی و آسیبشناسی فعالیتهای آن به طور کلی و به شکل ویژه در حوزه علوم انسانی پرداخت که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ایکنا: در ابتدا بفرمائید که چه توصیفی از جهاد دانشگاهی دارید و به نظر شما این نهاد چه جایگاهی در نظام علمی کشور دارد؟
من فکر میکنم که ترکیب مفهوم جهاد و دانشگاه ترکیبی است که میتواند به نوعی رسالت فوقالعادهای را برای نظام آموزش عالی کشور به ارمغان بیاورد. اولاً این که به ما نشان میدهد که بخشی از فعالیتهای دانشگاهی از جنس فعالیت جهادی است و مدیریت جهادی میطلبد؛ به این معنا که شاید پارهای از فعالیتهای دانشگاهی با سازوکارهای روزمره اداری و افتوخیزها و کندرویهایی که در عرصههای عادی اداری وجود دارد، ناسازگار باشد، و ما برای برداشتن قدمهای بلند در حوزه فعالیتهای پژوهشی و دانشگاهی احتیاج به یک فعالیت و رفتار جهادی داریم.
شکلگیری جهاد دانشگاهی هم به نوعی چنین هدف و منزلتی را برای این گونه فعالیتها در بر داشت. بر این اساس تأسیس جهاد دانشگاهی بدین معنی بود که برخی از فعالیتها در عرصه دانشگاه مطرح است که نیازمند گامهای جهادی است؛ نیازمند این است که به عنوان یک فریضه واجب و با برداشتن موانع عادیای که در سیستمهای پر رمز و راز اجرایی کشور وجود دارد، با آن برخورد شود، و در هر صورت در آن زمینهها گامهای معنادار بلند به سمت جلو برداشته شود. ایجاد ساختار تشکیلات جهاد دانشگاهی به این معنا بوده است.
ایکنا: اجمالاً ارزیابی شما از فعالیتهای جهاد دانشگاهی چیست؟ فعالیتهای این نهاد را تا چه حد موفق ارزیابی میکنید؟
تاریخ 30 ساله گذشته عملاً نشان داده است که جهاد دانشگاهی در بسیاری از زمینهها موفق بوده است. بسیاری از پیشرفتهای بزرگ علمی که در زمینه فناوریهای نوین انجام شده است، شاید اگر در ساختارهای عادی دانشگاهی دنبال میشد، به نتیجه نمیرسید، اما زمانی که با سازوکار مدیریت جهادی در مورد آن اندیشیده شد و گامهای بلند سریع و در عین حال عمیق در این حوزهها برداشته شد نشان داده شد که ما میتوانیم با فعالیتهای جهادی پیشرفتهای بسیار سریع جدی و عمیقی در حوزههای مختلف دانش داشته باشیم.
بسیاری از تکنولوژیها و دانشهایی که امروز کشور ما به وجود آنها افتخار میکند، در واقع در همین مجموعه جهاد دانشگاهی و با رفتار مدیریت جهادی و در عین حال استفاده از دانشهای روز جهان به دست آمده است. بنابراین به نظر میرسد که در دانشگاههای ما جهاد دانشگاهی یک حلقه مفقوده بود که بعد از انقلاب اسلامی خوشبختانه به وجود آمد و توانست گامهای بلندی را هم در این زمینه بردارد.
ایکنا: به نظر شما آیا مواردی وجود دارد که بتواند به بهینهسازی فعالیت جهاد دانشگاهی کمک کند؟
به نظرم میآید که چند نکته درباره جهاد دانشگاهی برای پیشرفت بیشتر آن و برای توسعه بهتر آن باید مد نظر قرار بگیرد. یکی این که جهاد دانشگاهی برای تداوم حضور خود باید آن رسالت اصلی خود را که پیشرفت در حوزه علم و فناوری و فعالیت جهادی در این حوزه پیشرفت است مد نظر داشته باشد و از آن دور نشود.
این که جهاد دانشگاهی در کنار فعالیتهای دانشگاهی انواع گوناگون فعالیتها در حوزههای مختلف را داشته باشد، از دادن سرویسهای رفاهی به کارکنان دانشگاهها یا جاهای دیگر یا وارد شدن به هر گونه فعالیت فرهنگی یا فعالیت دانشجویی یا هر گونه فعالیتهای سودآور اقتصادی، به نظرم این جزء نکاتی است که برای این که جهاد دانشگاهی تمرکز خود را بر حوزههای ترقی حفظ کند باید از آن پرهیز کند.
نکته دوم این است که من در بعضی از دانشگاهها جهاد دانشگاهی عملاً به یک ساختار تشکیلاتی خارج از دانشگاه و حتی موازی با دانشگاه بدل شده است که به نظرم این درست نیست و ممکن است به هدر رفتن منابع منجر شود. جهاد دانشگاهی جریان و ساختاری است که میتواند در داخل بدنه دانشگاه فعالیت کند و اتفاقاً نقایص، کندرویها یا مشکلاتی را که در بدنه دانشگاه وجود دارد و با سازوکارهای عادی امکان برطرف کردن آن نیست، از پیش پا بردارد و زمینه رشد و توسعه را برای همه دانشگاه فراهم کند.
بنابراین من فکر میکنم که جهاد دانشگاهی برای تحقق بخشیدن به رسالت خود نیازمند پیوند نزدیکتر و همکاری بیشتر با دانشگاههاست. نباید واحدهای جهاد دانشگاهی دانشگاهها خودشان را از دانشگاهها جدا بدانند، فعالیتهای متفاوت کنند، شخصیت کاملاً جداگانهای قائل بشوند و یا حتی در پارهای از زمینهها به موازیکاری بپردازند. به نظر من اگر همافزایی بین جهاد و دانشگاه در هر واحدی ایجاد شود این همافزایی میتواند توان بالقوه موجود در جهاد دانشگاهی را هم دو چندان کند.
فی الواقع واحدهای جهاد دانشگاهی در دانشگاهها باید پاره تن دانشگاهها باشند تا بتوانند در کنار آنها به رشد و گسترش فعالیتهای علمی و رشد شتابانی که در شرایط کنونی در تولید علم در دانشگاههای ما وجود دارد، کمک کنند.
ایکنا: خوب است که اشارهای هم به فعالیتهای جهاد دانشگاهی در دانشگاه علامه طباطبایی داشته باشید. ارزیابی شما از این فعالیتها چیست؟
میتوان فعالیتهای جهاد دانشگاهی را در دانشگاه علامه طباطبایی به سه دوره تعریف کرد. دوره اول دورهایست که جهاد دانشگاهی بسیار فعال است و حتی بخشی از بدنه دانشگاه را تشکیل میدهد و در جریانهای درون دانشگاهی بسیار تأثیرگذار است، در قلب دانشگاه حضور دارد و فی الواقع یک کنش و واکنش نزدیک بین جهاد دانشگاهی و دانشگاه وجود دارد و به همافزایی همدیگر میپردازند. در آن دوره فعالیت جهاد دانشگاهی خوب است، منتها تولید علم و پیشرفت علمی در جهاد دانشگاهی دانشگاه علامه در سطح کاملاً مطلوبی قرار ندارد و جهاد بیشتر در حوزههای فرهنگی و فعالیتهای اجتماعی حضور دارد تا در حوزه تولید علمی در عرصه علوم انسانی و اجتماعی.
بعد از آن ما وارد دورهای میشویم که تا همین سال گذشته ادامه داشت. در این دوره عملاً جهاد دانشگاهی در دانشگاه علامه طباطبایی منزوی میشود، از محیط دانشگاه بیرون میرود و حتی ارتباط جهاد دانشگاهی تقریباً با تمام بدنه دانشگاه علامه طباطبایی قطع میشود؛ تا جایی که بسیاری از استادان و دانشجویان ما از وجود ساختاری به نام جهاد دانشگاهی در دانشگاه علامه طباطبایی مطلع هم نبودند. جهاد در این دوره به فعالیتهای مستقلی در بیرون میپردازد و اصلاً حضوری در فعالیتهای دانشگاهی ندارد؛ نه رشد علمیای در آن دوران اتفاق میافتد و نه فعالیتهای پژوهشیای هست و نه اصلاً حضوری در محیط دانشگاه دارد.
در دوره سوم که همین دوره جدید است و از حدود یک سال پیش شروع شده است فی الواقع یک همافزایی مجدد بین جهاد دانشگاهی و دانشگاه علامه در حال شکلگیری است. ما در این دوره جهاد دانشگاهی را جدای از خودمان نمیدانیم و اصلاً آن را یکی از بخشهای دانشگاه تلقی میکنیم؛ در دادن فضای فیزیکی به آنها، در مشارکت دادنشان در فعالیتهای اجتماعی و همچنین فعالیتهای پژوهشی مشتاق هستیم و آنها هم حضور بسیار مؤثری در بخشهای مختلف دانشگاه دارند.
ما امیدوار هستیم که در این دوران جدید با همافزایی و همفکریای که بین جهاد دانشگاهی و دانشگاه وجود دارد، بتوانیم نقش جهاد دانشگاهی را در تولید علم و در رشد علمی دانشگاه بیشتر کنیم. به نظر ما همان فعالیتی را که جهاد دانشگاهی در حوزههای فناوریها و حوزههای فنی ـ مهندسی دارد و آن نقشی را که در این حوزهها ایفا کرده است، شاید بتواند این نقش را به نحوی عمیقتر و ریشهدارتر در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی، خصوصاً در شرایط فعلی که ما در نقطه عطف تحول در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی قرار داریم، ایفا کند.
در هر صورت ما به دوران جدید فعالیتهای جدید جهاد دانشگاهی در دانشگاه علامه طباطبایی خیلی امیدوار هستیم.
ایکنا: جناب آقای دکتر سلیمی میخواستم از همین نقطهای که به آن رسیدیم وارد بحث از دستاوردهای جهاد دانشگاهی در حوزه علوم انسانی شویم. آیا به نظر شما جهاد دانشگاهی کارنامه موفقی در حوزه علوم انسانی داشته است؟ و جهاد چگونه میتواند این فعالیتها را تقویت کند؟ آیا به نظر شما برای فعالیت اثرگذار در حوزه علوم انسانی مکانیزم لازم در جهاد دانشگاهی وجود دارد یا پیشبینی شده است؟ آیا به نظر شما جهاد دانشگاهی در این زمینه باید صرفاً با دانشگاههایی مانند دانشگاه علامه طباطبایی همکاری کند یا اینکه باید خود رأساً اقدام به راهاندازی تشکیلات و پژوهشگاه و دانشگاه کند؟
جهاد دانشگاهی در حوزه علوم انسانی هم خودش دانشگاه تأسیس کرده است و البته این محل بررسی است که آیا جهاد دانشگاهی خود دانشگاه تأسیس کند یا با دانشگاههای دیگر همکاری کند. جهاد الان در حوزه علوم انسانی پژوهشکده دارد، نشریات علمی ـ پژوهشی دارد، پروژههای کلان پژوهشی برای مراکز مختلف اجرا میکند، مرکز نظرسنجی دارد که کارهای ارزشمندی در درون آن انجام میشود، و همین طور جهاد دانشگاهی واحدهای دانشگاههای مختلف پروژههای گوناگونی را در حوزههای مختلف در دست انجام دارند.
بنابراین کارهای بسیار ارزشمندی در این حوزهها در جهاد دانشگاهی انجام شده است؛ اگر چه عرض کردم که این که آیا جهاد دانشگاهی باید خودش دانشگاهی داشته باشد یا نه، این چیزی است که یک بار باید نشست و در مورد آن عمیقاً اندیشید، اما فعالیتهای پژوهشی و به اصطلاح پروژههایی که در جهاد دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی انجام شده است، تا آن جایی که من در جریان هستم، در مجموع خوب و برای سیستم اجرایی کشور، مخصوصاً فعالیتهای مرکز نظرسنجی جهاد، قابل استفاده است.
اما باید عرض کنم که آن جهشها و نوآوریها و خلاقیتهایی که در حوزه فناوری و فنی و مهندسی بوده است و توفیقاتی که جهاد دانشگاهی در آن حوزهها داشته است، هنوز در حیطه علوم انسانی و اجتماعی به چشم نمیخورد.
ایکنا: آیا علت این امر تفاوتی نیست که به طور کلی میان وضعیت و سرنوشت علوم انسانی از یک سو و علوم فنی و مهندسی از سوی دیگر در کشور وجود دارد؟ یا از نظر شما کمبود توفیقات جهاد دانشگاهی به نسبت علوم فنی، عواملی درونی در خود جهاد هم دارد؟
به نظر من هر دو مؤثر است؛ چون اولاً علوم انسانی در جامعه ما دچار مشکلاتی است که به اصطلاح این مشکلات خودش یک بحث جداگانهای را میطلبد و طبیعتاً نیازمند کارهای عمیقتر و بازاندیشیهای اساسی در حوزههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی هستیم. اما باید گفت که از سوی دیگر هم ساختارهای توسعهای و ساختارهای جهشی که در جهاد دانشگاهی تعریف شده است نیز بیشتر در حوزههای فناوری و علوم پایه است.
شاید نگاهی که به حوزه علوم انسانی و اجتماعی در جهاد شده است، بیشتر همان نگاه جاری در دانشگاههاست؛ نه اینکه بخواهد جهشی به وجود بیاورد. در واقع جهاد دانشگاهی در حوزه علوم انسانی استفادهکننده از بدنه دانشگاه بوده است و اینکه بخواهد با ابزارهای مدیریت جهادی و با عزم جدید وارد این حوزه شود و نوآوریهایی داشته باشد و حتی سدهایی را که در بعضی از دانشگاهها وجود دارد و ممکن است جلوی پیشرفتهای سریع، نوآوریها و اندیشههای جدید را بگیرد و کُند کند، بشکند، کمتر در جهاد دانشگاهی دیده شده است.
به همین دلیل هم هست که در تمام دانشگاههای کشور که رشتههای علوم انسانی و اجتماعی وجود دارند، میتواند این بازاندیشی صورت بگیرد و البته دانشگاه علامه به دلیل این که دانشگاه تخصصی علوم انسانی و اجتماعی است اگر در این زمینه بتواند مدل موفقی ارائه بدهد شاید این مدل بتواند برای دانشگاههای دیگر هم تبدیل به الگو شود.
ایکنا: سؤال همین است که چرا در حالی که در حوزه علوم فنی ساختارهای جهشی در جهاد دانشگاهی شکل گرفته، در زمینه علوم انسانی چنین ساختارهایی شکل نگرفته است؟
ساختارها شکل گرفته است برای مثال پژوهشکدهای در حوزه علوم انسانی و اجتماعی شکل گرفته است، مجلات علمی ـ پژوهشی شکل گرفته است و حتی دانشگاهی که جهاد دانشگاه راهاندازی کرده است بیشتر در زمینه فرهنگ و علوم انسانی و اجتماعی است. اما به نوعی اینها هم به جای این که ساختارهای موجود را بشکنند و به دنبال جهشهای نوآورانه باشند به نوعی به همان حالتی که در دانشگاهها بوده است دچار شدهاند.
ایکنا: علت همین امر چیست؟ چرا جهاد نتوانسته است فعالیت نوآورانه در زمینه علوم انسانی داشته باشد؟
بخشی برآمده از وضعیت کلی علوم انسانی و اجتماعی در جامعه ماست. بخشی هم به خاطر این بوده است که دستگاههای سرمایهگذار و دستگاههایی که این فعالیتها را طلب میکنند بیشتر حاضر به سرمایهگذاری در حوزههایی بودهاند که بشود فناوریهای ملموس از درون آن بیرون بیاید.
فرض کنید که ممکن است یک دستگاه اجرایی بر روی تکنولوژیای که بتواند برای مثال یک فناوری نانو از آن به دست بیاید که بازدهی فلان صنعت را به فلان میزان افزایش بدهد بیشتر مشتاق بوده است تا این که سرمایهگذاری به همان مقدار انجام بشود که یک بازنگری و بازاندیشی از تاریخ جهان شده باشد تا ما تاریخ جهان را صرفاً با آن روایتی که ممکن است متون دستهچندم غربی به ما میدهند، فقط با آن روایت نفهمیم و بتوانیم یک روایت متفاوت از تاریخ جهان داشته باشیم. یا برای مثال شاید دستگاههای اجرایی ما به اندازهای که خریدار برای مثال طراحی یک سیستم جدید احتراقی باشند، خریدار یک الگوی جدید فهم پدیدههای اجتماعی و یا طراحی یک الگوی نوین و بومی توسعه و پیشرفت در جامعه نبوده باشند.
به همین دلیل و به دلیل مشکلاتی که سرمایهگذاری در حیطههای علوم انسانی و اجتماعی دارد، عملاً جهاد دانشگاهی که ساختارهایی را ایجاد کرده است، به مصرفکننده پارهای از اندیشهها یا مطالب تولیدشده در دانشگاهها بدل شد؛ در حالی که نفس این ساختارها و کار آنها باید تولیدکنندگی باشد و به نوعی حتی در جاهایی که دانشگاهها دارند کُند حرکت میکنند، آنها را به سمت جلو حرکت بدهد.
البته به نوعی شاید این ساختارها هم در ابتدای پیریزی شدنشان به قدرت و قوت و به اصطلاح پایداری ساختارهایی که در حوزههای علوم فنی و علوم پایه ایجاد شده، نبوده است.
ایکنا: پس در نهایت بخشی از علت برمیگردد به همین نکتهای که اشاره کردید و گفتید که جهاد دانشگاهی نباید به دنبال تولید ثروت باشد و فعالیت جهادی خود را در علم و فناوری باید رسالت اصلی خود قلمداد کند. در واقع جهاد دانشگاهی با مشکلی مواجه بوده که خود را به این شکل نشان داده است و تبیین همین مشکل هم در توضیح ضعف فعالیتهای جهاد در زمینه علوم انسانی و اجتماعی روشنگر است.
دقیقاً همین طور است. یعنی اگر جهاد دانشگاهی یک ساختار کاملاً جدای از دانشگاهها و آموزش عالی باشد و حتی بخواهد سرمایه خودش را خودش تأمین کند، طبیعتاً به سمت حوزههایی میرود که ممکن است سرمایههای کلانتری در این زمینه در جامعه وجود داشته باشد؛ در حالی که اگر ارتباط تنگاتنگ بین دانشگاهها و جهاد دانشگاهی و دستگاههای اجرایی از سوی دیگر برقرار شود، من فکر میکنم که در حوزه علوم انسانی هم جهاد میتواند به دانشگاهها و به سیستم آموزش عالی کمک کند تا انشاءالله جهشهای رو به جلو در تولید علم بومی داشته باشیم.