به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، رئیس مرکز قرآن و عترت سازمان بسیج دانشجویی متولد سال 1350 در اردبیل و فارغالتحصیل رشته دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران است. وی سال 1371 ازدواج کرده است و دارای دو فرزند پسر و دختر است، از زمان راهنمایی تحصیلی وارد فعالیتهای قرآنی شده و از همان سالها در مسابقات کشوری دانشآموزی حضور داشته است که در آخرین حضور به صورت گروهی رتبه دوم مسابقات کشوری را به دست آورده است.
در بحث مسابقات قرآن دانشجویان کشور نیز یک بار رتبه دوم را در سالی که مشهد میزبان رقابتها بود به دست آورده است. در مسابقات قرآن بسیج کشوری رتبه اول را کسب کرده است و بعد از آن نیز شش بار نماینده استان مازندران در مسابقات سراسری اوقاف بوده که این حضور در بین سالهای 1365 تا 1371 بوده است. از تشکیلدهندگان گروه تواشیح «نور» مازندران و مؤسسین مرکز قرآن و عترت سازمان بسیج دانشجویی کشور بوده است، علاوه بر این مرکز قرآن و عترت وزارت بهداشت و سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ را وی راهاندازی کرده است.
وی همچنین از مؤسسین گروه قرآن، عترت و سلامت فرهنگستان علوم پزشکی کشور بوده و پنج سال نیز مدیر بخش دانشگاهی نمایشگاه بینالمللی قرآن بوده است. هم اکنون علاوه بر دو سمتی که در ابتدای گزارش عنوان شد، مسئولیت کمیته طرح و برنامه ستاد عالی مسابقات قرآن کشور و دبیری گروه قرآن، عترت و سلامت فرهنگستان علوم پزشکی را برعهده دارد.
رحیم قربانی امسال به عنوان یکی از فعالترین مدیران به لحاظ حضور در جلسات قرآنی، شناخته شده است. البته بسیاری دیگر از مدیران قرآنی کشورمان نیز میتوانستند جزء افرادی که بیشترین حضور را در جلسات قرآنی داشتهاند قرار بگیرند اما مطمئناً هیچ کدام از مدیران قرآنی کشورمان در سال 93 در 1000 جلسه با محوریت قرآن حضور نداشتهاند.
در این گزارش، گفتوگویی صمیمی با این فعال قرآنی کشورمان صورت گرفته است، گفتوگویی که در اثنای آن چندین برنامه حضور در جلسه و همایش قرآنی بسته شد تا در این روزهای پایانی سال نیز جلسات قرآنی پای ثابت برنامه کاری و روزانه رحیم قربانی باشد.
آقای دکتر آماری از تعداد جلساتی که در سال 1393 در آن حضور داشتهاید، دارید؟
به صورت دقیق نمیتوانم آماری را ارائه دهم، برای حضور در جلسات، برخی اولویتبندیهایی برای خودم انجام دادهام و جلساتی که خروجی ویژه و تأثیرگذاری خاصی داشته باشد، سعی بر حضور در آن را خواهم داشت و بعضاً شاید جلسات خیلی مهمی و حتی با حضور افراد ویژهای نیز باشد، اما زمانی که احساس کنم در آن جلسه خروجی خاصی وجود نخواهد داشت، حضور پیدا نمیکنم. با این احتساب شاید به طور میانگین هر روز دو و یا سه جلسه حضور داشتهام.
با این حساب بین 700 تا 1000 جلسه با حضور شما برگزار شده است؟
اگر احتساب روزانه سه جلسه را حساب کنیم نزدیک به 1000 جلسه بوده است، البته باز هم باید تأکید کنم که اولویتهایی را در نظر گرفتهام که مهمترین آن همان داشتن خروجی خاص بوده است.
از این 1000 جلسه، چه تعدادی توسط نهادهای تحت نظر شما برگزار شده است؟
حدود یک چهارم این تعداد جلسه را به صورت مستقیم و یا مشارکتی توسط نهادهایی که در آنها فعالیت دارم، برگزار شده است.
از بین این همه همایش و جلسه، کدام یک بیشتر از همه برای شما لذتبخش بوده است؟
اگر دیدار با شهدای قرآنی را در دستهبندی جلسات قرار دهیم، به اعتقاد من لذتبخشترین، اثرگذارترین و ماندگارترین جلسات همین جلسات دیدار با خانوادههای شهدای قرآنی بوده است. این دیدارها تأثیر ویژهای هم بر خود من و هم بر خانوادهها داشته است.
به اعتقاد من هر جلسهای که عطر و بو و یاد شهدا در آن باشد ویژگیها و تأثیرات خاص خود را دارد. جلساتی که بیشتر فعالان و خدمتگزاران قرآن به صورت خالصانه و گمنام در سطح بسیج برگزار شده است و هیچگاه هم نامی از آنها برده نشده است، چنین جلساتی برای من بسیار اثرگذارتر است تا جلساتی با نام و نشان و تدارکات ویژه برگزار میشود.
جلساتی هم بوده است که حضور در آن را تلف کردن زمان و هزینه تلقی کرده باشید؟
بعضاً جلسات ویژه و شوراهای خاصی هست که بیشتر تعارفات در آن موج میزند، جلساتی بوده است که هر کدام از یکدیگر تقدیر و تجلیل کنند. این جلسات از جمله جلساتی است که نه تنها به اعتقاد من بلکه به اعتقاد بسیاری فاقد خروجی است و بیشتر در سطح همان تعارفات باقی مانده است. این نوع جلسات معمولاً خروجی و اثرگذاری خاصی هم نخواهد داشت.
با توجه به اینکه در طول سال گذشته نزدیک به 1000 جلسه قرآنی حضور داشتهاید، شده حضور در جلسهای را به دلیل تعدد جلسات فراموش کرده باشید؟
معمولاً سعی دارم جلسات مهم و ضروری را حضور داشته باشم، برخی جلسات هستند که آدم به محض حضور در آنها و با گذشت تنها نیم ساعت متوجه میشود که چندان پربار نیست، برخی مواقع نیز به دلیل مشغلههای کاری حضور در جلسات نصفه میماند، بر همین اساس سعی دارم بخشی از روز را در جلسات حضور یابم و بخش دیگری را نیز صرف پیگیری نتایج جلسات کنم. در زمینه فراموشی جلسات، مواردی پیش آمده است ولی خیلی کم بوده است و در طول سال شاید کمتر از انگشتان یک دست باشد.
زمان برای بودن در کنار خانواده و رسیدگی به شغل اصلی که همان دندانپزشکی است چگونه در نظر گرفتهاید؟
یکی از منظمترین کارهایی که باید انجام دهم حضور در مطب است که معمولاً عصرهای هر روز خواهد بود، سعی دارم جلسات مختلف روزانه را نیز به این برنامه ختم کنم و به آن لطمهای نخورد؛ چرا که این موضوع هم به نوعی خدمت به مردم جدا از بحثهای مادی که میتواند داشته باشد، است. کار برای مردم برای خودم نیز لذتبخش است، بر همین اساس سعی دارم این برنامه حضور در مطب را به صورت روزانه داشته باشم.
البته در طول هفته نیز به طور منظم تدریس قرآن در دانشگاه را نیز انجام میدهم، این دو موضوع یعنی تدریس و حضور در مطب دو کار منظم و روتین است که چندین سال است سعی دارم به آن خدشهای وارد نشود، چرا که تدریس قرآن کریم نیز انرژی ویژهای به من میدهد.
در مورد رسیدگی به امور خانواده نیز باید بگویم، مؤثر بودن و حضور مؤثر میتواند بسیار اثرگذار باشد، هرچند که این حضور به لحاظ زمانی کم باشد، اما اگر مؤثر باشد قطعاً اثرگذاری خواهد داشت و بسیاری از کمبودها را از بین خواهد برد. در ایام تعطیل و در روزهایی که جلسات کمتر است سعی دارم تا این کمبود را به نحوی جبران کنم.
جلسات همیشه همراه با حاشیههایی بوده است، در جلسات قرآنی بیشترین بحثهای حاشیهای حول چه موضوعاتی است؟
یکی از سیاستها و رویکردهایی که پیگیری میکنم این است که حواشی جلسات را بسیار کاربردیتر و اثرگذارتر از خود جلسات در برخی از موارد میدانم. در بسیاری از امور و مسائلی که نیاز به جلسات متعدد داشته باشد، اما به بهانه یک جلسهای برگزار میشود، سعی میکنم آنها را دستهبندی و در حاشیه جلسات مختلف و با گفتوگوهای پنج یا 10 دقیقهای با مسئولان همان جا قضیه را تمام کنم نه اینکه برای برگزاری آن جلسات دیگری را ترتیب دهم. بنابر این در برخی موارد حاشیهها بسیار تأثیرگذارتر از خود جلسات است.
مهمترین تصمیمی که در این تعداد جلسهای که حضور داشتهاید، گرفته شده است، چه بوده؟
در سال 93 مهمترین تصمیماتی که در جلسات مختلف گرفته شد، بحث آغاز نهضت حفظ قرآن کریم در بسیج تهران بزرگ و تأسیس شعب متعدد حفظ قرآن برای اینکه کل بسیج و سپاه تهران پای کار بیاید، بسیار مهم بود. همچنین بحث تصمیم بر ریشهکنی بیسوادی قرآنی در بین بسیجیان تهران و طرح نهضت قرآنآموزی از جمله تصمیمهای ویژهای بود که اتخاذ شد و با مشخص شدن اثرات آن برکات زیادی نصیب جامعه خواهد شد.
تشکیل ستاد شهدای قرآنی و پرداختن به ابعاد مختلف زندگی و شهدای قرآنی که بحث کشوری به آن نیز اضافه شد و نیز برگزاری یادواره هشت هزار نفره فعالان قرآنی تهران با یاد شهدای قرآنی، خروجیهای تصمیمات مهمی بود که در جلسات اتخاذ شد. همچنین وارد شدن به ایجاد بزرگترین شبکه قرآنی مردمی در تهران بزرگ که نتیجه آن شروع به کار 1000 پایگاه بسیج تهران در زمینه فعالیتهای قرآنی بود و این تصمیم از تصمیمات ویژهای بوده است. البته پیگیری این فعالیتها همچنان هم ادامه دارد.
برگزاری جلسات در این تعداد بسیار بالا میتواند اثرگذاری داشته باشد یا تنها بحث تبلیغی آن مطرح است؟
هر جایی نام قرآن و تلاوت قرآن طنینانداز شود به واسطه اینکه خود قرآن دارای رحمت و برکت است و بصیرتبخش و هدایتبخش است، اثرات آن در جامعه دیده میشود، زمانی که قرآن و تلاوت آن در جامعه به یک فرهنگ تبدیل شود و کار برای برای خود قرآن باشد، تأثیر زیادی خواهد گذاشت، البته این امر شرایطی دارد که قاعدتاً باید از نامها و نشانها گذشت، به دنبال این نباشیم که حتماً مورد تأیید افراد مختلف و ... قرار بگیرد، نباید به جای رضای خداوند و خود قرآن دید افراد و سازمانها و نهادها مورد نظر قرار بگیرد.
اگر به جای دید افراد و اسم نهاد و سازمان رضای خداوند در نظر گرفته شود این امور بسیار تأثیرگذار خواهد بود ولو اینکه شاید یک جلسه و حرکت بسیار کوچکی باشد، اما تأثیرگذاری آن بسیار بیشتر خواهد بود. بارها بوده در جلسات که با اینکه کوچک و تنها با حضور چند نفر بوده است، اما ماندگاری و اثرات بسیار بیشتری از جلسات بزرگتر داشته است.
حضور در این تعداد جلسه مطمئناً همراه با خاطراتی خواهد بود، یکی از این خاطرههایی که بیشتر در ذهن شما ماندگار شده است بیان کنید؟
کارها و فعالیتهای قرآنی همیشه دلگرمی خوبی بوده است. خاطراتی که دارم بیشتر حول دیدارهایی بود که با خانواده شهدای قرآنی که با مظلومیتهایی هم مواجه شد، بوده است و بسیاری از مدیران و مسئولان که انتظار داریم تا حضور ویژهای داشته باشند، اما حضورشان محقق نشد. همین که یک شادی به خانواده شهدا داده میشود برای ما بسیار مسرتبخش است. چندین بار اتفاق افتاده و به حدی رسیده است که ما نیز به یقین رسیدهایم، در برخی از این دیدارها همسران شهدا میگفتند که خود شهید تاریخ و ساعت دیدار را در خواب اعلام کرده بود و حتی گفته بودند که در آن ساعت آنها هم در جلسه حضور دارند، چنین مواردی بارها دیده شده است.
برخی از قاریان را که برای تلاوت دعوت میکردیم خانواده شهدا تعجب میکردند و حضور شهید در جلسه را کاملاً حس میکردند، اینها از خاطراتی است که بسیار اثرگذار بود.
البته مواردی هم بوده است که در برخی دیدارها از برخی قاریان که بعضاً ممتاز هم هستند برای تلاوت دعوت می کردیم تا آیاتی را تلاوت کنند، انتظار دریافت حقالقدمی که در محافل انس و کرسیهای تلاوت به آنها داده میشود داشتند که این امر بسیار ناراحتکننده بود و خاطرات بدی را در اذهان باقی گذاشت.
تیمور کاکایی