بیشک نقد سازنده، نگاه واقعبینانه به مسائل روز جامعه همچون آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی باعث ایجاد راهکار مناسب برای ارتقا و پیشرفت جامعه میشود و چنانچه رسانهای بتواند نقش خود را در انعکاس بدون کم و کاست و واقعی یک رویداد و مسائل مذکور به خوبی ایفا کند، میتواند گام مهمی در تحقق و شکلدهی افکار عمومی برای نقد مسائل روز بر دارد و به همین دلیل قدرتهای بزرگ از ابزار رسانه برای رسیدن به اهداف استراتژیکی و مقاصد خود استفاده میکنند.
همچنین ناگفته نماند که تبلیغ در بهترین و اصولیترین شکل آن، یک فعالیت آموزشی است که به منظور نشر دانش، آگاهیهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نشر ارزشها و سجایای اخلاقی صورت میگیرد، در عین حال نباید از نظر دور داشت که در تبلیغات گذشته از انتقال پیام از پیامدهنده به پیام گیرنده که در حقیقت حرکتی آموزشی است مسئله تعمیق پیام در جامعه پیامگیرندگان و در نتیجه بسیج افکار عمومی نیز مطرح بود.
البته در جنگ رسانهای از روشها و تاکتیکهای مختلفی متناسب با شرایط و جغرافیای عمومی استفاده میشود و بعضاً با بمباران اطلاعات و ایجاد مسومیت اطلاعاتی گروه هدف را مجبور میکنند تا منافع مهاجم را بر منافع ملی ترجیح دهد.
ضمنا باید تصریح کرد که نقش رسانهها در ترسیم چشمانداز توسعه، اولویتگذاری شود تا با شناخت نیازهای عصری، بازسازی نظم و ایجاد نظم نوین در جامعه، توجه به انباشت سرمایه، ترویـج کار و اخـلاق کار، توجـه به سـازمانهای مغـز بنیادین، توجه به دگرگونیهای بنیادین فرهنگ، توان ایجاد تنوع اجتماعی را در دستور کار خویش قرار دهد تا بتوانیم شاهد بالندگی و آفرینش فرهنگی در منطقه باشیم و نباید از این نکته غافل شد که رسانهها، نقشهای متفاوتی را در حوزه توسعه و فرهنگسازی کشور دارند.
به دلیل اینکه سواد رسانهای در بین برخی اقشار جامعه پایین است و متأسفانه عدهای با بداخلاقیها و ایجاد شایعات در فضاها و شبکههای مجازی همچون واتس آپ، وایبر، تلگرام، سوما و غیره مشاهده میشود که امروزه با زندگی مردم عجین شده است و بیشتر جوانان و خانوادهها را هدف قرار داده، کسب اطلاعات موثق و صحیح برای این اقشار میسر نیست که میبایست مسئولان مربوطه با درایت این مهم را مدیریت کنند و این نوع تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند.
همچنین باید گفت که سواد رسانهای به عنوان یک مهارت تلقی میشود که گروههای مختلف در هر جامعهای باید از آن بهرهمند شوند تا در مواجهه با رسانهها بتوانند بهتر تصمیمگیری کرده و از اطلاعات رسانهها استفاده کنند.
البته باید اذعان کرد که برخیها بر این باورند که میتوان از فضاها و شبکههای مجازی به نحو مطلوب و شایسته استفاده کرد اما نباید فراموش کرد که اشخاصی که این نوع ابزارها را به طور رایگان در اختیار ما قرار میدهند به دنبال اهداف و مقاصد خاص خود هستند و هرگز اجازه نمیدهند ما از این ابزارها برای ترویج هنجارها و مختصات فرهنگی، اسلامی، دینی و اخلاقی خود استفاد کنیم.
همچنین باید تأکید کرد که امروزه خود کشورهای غربی هم به سمت محدود کردن قانونی استفاده از فضاهای مجازی رفتند و در پایان باید گفت که در کشور ما پایین بودن سواد رسانهای و ویژگیهای احساسی و عاطفی بودن جمعیت هم کمک کرده است تا ترویج برخی مطالب و شایعات در فضاهای مجازی افزایش یابد اما اهل فن و تحقیق و متخصصان هرگز برای رفع نیاز خود به فضاهای مجازی مراجعه نمیکنند چون این مطالب پایه علمی و تحقیقی ندارد و از مسئولان مربوطه این انتظار میرود که در کشورمان همچون سایر کشورهای تولید کننده ابزار و نرم افزارهای فضاهای مجازی به سمت قانونمند شدن کاربریها و ایجاد محدودیت هنجاری در این عرصهها حرکت و برنامهریزی کنند.
حسین عبدالعزیزی