احمد پاکتچی در کتاب تاریخ تفسیرقرآن کریم، از تاریخ تفسیر در سدههای میانه یک دورهبندی ارائه میدهد که معتقد این دورهبندی برای قرنهای پس از قرن 7 هجری نیز قابل ارائه است. نخست، جریان تدوین تفسیر از قرن 7 تا 10 هجری و دوم، جریان تدوین تفسیر از قرن 10 تا 12 هق. و اما جریان نخست در آغاز قرن 7 هجری شرق جهان اسلام از سوی مغولان و غربی آندلس که یکی از مراکز مهم مطالعات اسلامی و تفسیری به شمار می رود، از سوی مسیحیان اشغال شد.
در طول این دوران نیز منطقه شام به خصوص فلسطین دائما مورد تاخت و تاز مسیحیان صلیبی بوده است، یعنی نه تنها از دو طرف جهان اسلام بلکه در میانه آن یعنی حوزه مدیترانه هم مورد حمله قرار گرفتند و در این دوران جهان اسلام کمترین اقتدار سیاسی را تجربه میکرد و بیشترین ضعف را در طول این سه قرن در جهان اسلام مشاهده کنیم.
گرایشهای تفسیریدر قرنهای 7 تا 10 هجری شاهد نوعی کمکاری در حوزه تفسیر هستیم به گونهای که تعداد تفاسیر نوشته شده در مقایسه با قرن 6 هجری که انبوهی از تفاسیر تالیف شد بسیار محدود است. هر چند در قرن 7 تفسیر به عنوان یک علم مستقل مطرح شده است ولی متاسفانه در مواجهه حمله مغول، امکان اینکه در حوزه شیعه و اهل سنت قد علم کند و پیشرفت کند را نداشت. آنچه در این دوره میتوان مشاهده کرد، قلت بسیار زیاد تفاسیری است که با ارزش علمی و فنی نوشته شدهاند. این تفاسیر دارای ویژگیهای عمومی میباشند یعنی با رویکرد عام و برای طیف وسیعی از مردم نوشته شدهاند و به همین دلیل زبان و کلام آنها دارای رویکرد عام است و برخلاف قرن 6 که شاهد شکلگیری تفاسیر کلامی و فقهی مهمی هستیم، تفاسیر کلامی و فقهی نوشته نشدند و در نقطه مقابل شاهد شکلگیری تفاسیر واعظانه میباشیم.
یکی از ویژگیهای تفاسیر واعظانه این دوره، گرایش صوفیانه این تفاسیر است. برای نمونه تفاسیر«القرآن الکریم» از «نجم الدین ابن دایه» از جمله تفسیرهای است که در این دوره نوشته شده است.
شکلگیری مکتب حلهسرخوردگی، بیتفاوتی و ضعف در محافل علمی و از جمله تفسیر که ناشی از عدم اقتدار سیاسی در جهان اسلام بود، استثنائاتی نیز چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ علمی دارد که از جمله آنها مکتب «حله» است.
در اواخر قرن6 ه تیرهای به نام «بنی مزید» از عشایر عرب در منطقهای به نام حله در نزدیکی بغداد، یک حکومت محلی تاسیس کردند که کم و بیش از حکومت بغداد فرمان میبرد و با حمله مغول به بغداد و سقوط بنیعباس نه تنها حکومت مستقل حله نابود نشد و از بین نرفت بلکه از اهمیت و اقتدار سیاسی بیشتری نیز برخوردار شد و این یکی از استثنائات تاریخ است.
علت این مسئله این بود که بنی مزید توانسته بود در حله یک حکومت شیعی راهاندازی کند و چون وزیر هلاکو خان، خواجه نصیر طوسی بود لذا اقتدار سیاسی شهر حله به شدت مورد حمایت خواجه نصیر و شخص هلاکو قرار گرفت و به این ترتیب به جای اینکه حمله مغول در مورد حله به ضعف اقتدار سیاسی منجر شود عملا موجب اقتدار بیشتر شده و به عنوان یک جزیره سیاسی مورد توجه خواجه نصیر قرار گرفت.
در چنین شرایطی شاهد شکلگیری مکتب بسیار قوی در حوزه علوم اسلامی به نام مکتب حله هستیم که در ابعاد مختلف، کلام، فلسفه، فقه و تفسیر رو به شکوفایی نهاد و شخصیتهای معروفی همچون «علامه حلی» و «محقق حلی» برخواسته از این مکتب هستند. نام ماندگار چنین شخصیتهای میتواند نشان دهد تا چه اندازه مکتب حله دارای اهمیت بوده است.
حله در طول قرن 7 تا اواخر قرن 9 ه یکی از مهمترین حوزههای تشیع شناخته میشود و از قرن 10 ه هنگامی که اقتدار سیاسی به مراکز قدرت در ایران عراق و دیگر مناطق برگشت، اهمیت خود را از دست میدهد.
گویا حله یک ماموریت تاریخی بر عهده داشته، یعنی تا زمانی حله اهمیت داشت که مراکز دیگر اهمیت خود را از دست داده بودند و هنگامی که مراکز دیگر اهمیت خود را پیدا کردند، حله مرکزیت خود را از دست داد. حله در دوران اقتدار خودش در حوزه تفسیر محصولاتی نیز دارد از جمله کسانی که در حوزه قلم زدند «علامه حلی» میباشد که تفسیر مفصلی بر قرآن نوشته است که متاسفانه امروزه موجود نیست و تنها اطلاعات محدودی در مورد تفسیر داریم.
به طور کلی تا پایان قرن شیعه 6ه تنها یک یک کتاب مستقل در زمینه «آیات الاحکام» داشتند به نام فقه القرآن ولی در مکتب حله شرایط مناسبی برای نوشتن کتب فقه القرآن و تفسیر فقهی فراهم شد و از جمله تفسیرهای که در مکتب حله اهمیت پیدا کرد، تفسیر فقیهانه یا مباحث مربوط به آیاتالاحکام میباشد و در همین دوره است که شاهد شکلگیری چند اثر مختلف در حوزه تفسیر قرآن با رویکرد فقیهانه هستیم.
کتاب دیگر این دوره «کنزالعرفان» است که امروزه اصلیترین کتاب در حوزه فقه القرآن در بین شیعه شناخته میشود و همچنان در حوزههای علمیه تدریس میشود. به این ترتیب درست در زمانی که در دیگر مناطق جهان اسلام با یک دوره خمود و رکود مواجه هستیم و فعالیتهای علمی به شدت کاهش پیداکرده است، در حله شاهد نوعی شکوفایی هستیم.