آیتالله طبسی عنوان کرد:
عدم پذیرش حق؛ مهمترین نشانه نفاق
گروه حوزههای علمیه: استاد تفسیر حوزه علمیه گفت: منافقان و یهودیان با حق عناد داشته و دارند و عدم حقپذیری و حقشنوی آنان نشانه نفاق و کفرشان است به همین دلیل خداوند آنان را کر و کور و لال معرفی کرده است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) آیتالله محمدجواد مروجی طبسی، دیشب پنجم مردادماه در ادامه سلسله جلسات تفسیر خود در حرم حضرت معصومه(س) به آیه 17 و 18 سوره مبارکه بقره «مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ ﴿۱۷﴾؛ مثل آنان همچون مثل كسانى است كه آتشى افروختند و چون پيرامون آنان را روشنايى داد خدا نورشان را برد و در ميان تاريكيهايى كه نمى بينند رهايشان كرد «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ»(18) پرداخت.
وی گفت: در این آیه منافقان و یهود به کسانی تشبیه شده که آتش برافروختهاند و هنگامی که این آتش اضائه یافت خداوند نور آن را خاموش میکند.
تبیین واژه «ایقاد»
مروجی طبسی بیان کرد: «استوقد» از ریشه وقود و ایقاد است که گاهی به نحو حقیقت استعمال و گاهی به نحو استعاره و مجاز به کار میرود و در نحو مجاز یعنی منافقان و یهودیان فتنه برپا میکنند.
وی در تفاوت میان «ضیاء» و «نور» تصریح کرد: ضیاء برای چیزی به کار میرود که بالذات نور دارد و روشن است و نور زمانی به کار میرود که چیزی از چیز دیگر روشنایی گرفته باشد، مانند آفتاب که مضیء بالذات است.
طبسی عنوان کرد: مرحوم طبرسی در مجمع البیان آورده است که مثل اسلام منافقان مانند مثل آتشی است که خداوند نور آن را خاموش میکند و آنان در تاریکی و تحیر میمانند، زیرا اینها اسلام ظاهری را گرفتند و با وجود اینکه پیامبر و قرآن در دسترسشان بود و خطاب به آنان نازل میشد به آن بیتوجهی کردند و از طرفی خون و مالشان نیز در پرتو این اسلام ظاهری محفوظ بود و بالاخره هم کفر پنهانی آنان برملاشد.
دشمنی یهودیان لجوج با پیامبر(ص)
این استاد تفسیر حوزه بیان کرد: از سعیدبن جبیر که از تابعان است نقل شده این آیه درباره یهود است زیرا سه طایفه یهود در زمان پیامبر(ص) یعنی بنی قریضه، بنی قینقاع و بنی النضیر زندگی میکردند و اینها با اشراف به این موضوع که مسئله نبوت در بنی اسرائیل خاتمه یافته و پیامبری از حجاز مبعوث خواهد شد به این سرزمین آمدند اما در نهایت به پیامبر کفر ورزیده و با ایشان دشمنی کردند.
وی با طرح این سؤال که چرا قوم یهود و منافقان که دو گروه محسوب میشوند با تعبیر «الذی» به کار رفته است افزود: برخی گفتهاند که«ن» در «الذی» محذوف است که ما آن را قبول نداریم، برخی آن را مضاف و مضافالیه دانسته و یا فعل در تقدیر گرفتهاند و برخی نیز گفتهاند، از نوع جنس است و برخی هم فرمودهاند تشبیه حال به حال است و ایرادی ایجاد نکرده و نمیکند که به نظر میرسد تعبیر صحیحتری است.
طبسی ادامه داد: قرآن کریم سه صفت برای منافقان ذکر فرموده که این سه صفت شامل «صم، بکم، عمی» است یعنی آنان کر و کور و لال هستند که اصم به کر مادرزاد گفته میشود، عمی نیز هم بر نابینایی چشم و هم بر نابینایی قلبی اطلاق شده است از این رو رجوع نیز دو نوع است «رجوع عن الشیء» و «رجوع الی الشیء».
تشبیه منافقان به صم، بکم و عمی
وی با طرح این سؤال که چرا خداوند منکران پیامبر و منافقان را با این سه صفت معرفی کرده، اظهار کرد: جوابهای مختلفی داده شده و برخی گفتهاند زیرا کلام خدا به گوششان فرو نمیرود، برخی فرمودهاند لال هستند، زیرا اقرار به خدا و رسول ندارند و برخی گفتهاند کورند چون به ملکوت و عظمت خدا نگاه نکردهاند.
وی تاکید کرد: منافقان و یهودیان با حق عناد داشته و دارند و عدم حقپذیری و حقشنوی آنان نشانه نفاق و کفرشان است و این حالات سهگانه نیز اخبار حال این گروهها محسوب میشود.
وی افزود: البته برخی این حالات را تبیین حالات آنان در آخرت دانسته یعنی منافقان و یهود در آخرت کر و کور و لال خواهند بود و برخی نیز این تعبیر را محق برای آن هم در دنیا و هم در آخرت روا دانستهاند.