کد خبر: 3556959
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۸

همنشینی با قرآن بزرگترین لذت زندگی شهید «محرم» بود

گروه هنر: علاقه محرم ترک به قرآن، عشقی بود که از زمان کودکی در وی وجود داشت و تا زمان شهادتش نیز حفظ شد، کسی که افتخار اولین شهید مدافع حرم را بر سینه چسباند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، دیدار هفتگی مدیر فرهنگسرای رضوان (محمد سعادت) و جمعی از مدیران سازمان بهشت زهرا(س) از خانواده شهدا عصر روز گذشته ششم دی‌ماه با بازدید از خانواده اولین شهید مدافع حرم، «محرم ترک» انجام شد. در این دیدار پدر شهید محرم ترک اظهار کرد: پسرم همیشه آرزو داشت با مرگ طبیعی از دنیا نرود برای همین از خدا بارها طلب شهادت کرده بود، برای همین خوشحالم که می‌بینم محرم به آرزویش رسیده است. درضمن پسرم همیشه وضو داشت؛ چون معتقد بود انسان از یک لحظه آینده خود خبر ندارد پس بهتر است همیشه وضو داشته باشد تا در زمان مرگ با تنی پاک روحش به آسمان پرواز کند.

وی افزود: از کودکی پسرم همین اندازه بگویم، همنشینی با قرآن بزرگترین لذت و سرگرمی وی بود به نحوی‌که هرگاه فرصتی به وی دست می‌داد یا نوارهای تلاوت قرآن گوش می‌کرد یا این‌که از ما می‌خواست برای وی قرآن بخوانیم، همچنین زمانی که بزرگ شد جدا از بحث تلاوت بر روی معنا نیز تأکید بسیار داشت؛ برای همین هرگاه می‌خواست توصیه‌ای به خانواده‌اش کند از مثال‌های قرآنی استفاده می‌کرد.



پدر شهید ترک با اشاره به اهمیت نماز اول وقت چنین اظهار کرد: پسرم همیشه به ما توصیه می‌کرد که نماز خود را در اول وقت بخوانید؛ چون هم لذتش بیشتر است هم اینکه ارج و قربش نزد خداوند متعال گرامی‌تر. همچنین احترام به پدر و مادر یکی از شاخص‌های مثبت فرزند شهیدم بود؛ چون یکبار هم نشد که وی پایش را جلوی من و مادرش دراز کند. وی حتی به خود اجازه نمی‌داد با صدای بلند وقتی ما در آن جمع حضور داریم، حرف بزند.

پدر اولین شهید مدافع حرم تأکید کرد: دیگر توصیه‌ پسرم به ما رعایت حلال و حرام در زندگی بود؛ چون باور داشت هیچگاه پول حرام نمی‌تواند انسان را به سرمنزل و مقصود رساند و یک جا آسیبش نمایان خواهد شد. پایبندی وی به روزی حلال تنها به خودش منتهی نمی‌شد، بلکه به برادرانش هم تأکید فراوان می‌کرد در زندگی کوچک‌ترین شبهه و حرامی را وارد مالشان نکنند.



این پدر شهید در انتهای سخنانش گفت: آخرین باری که پسرم به سوریه اعزام شد به من الهام شده بود که این سفر آخر محرم است، البته پسرم بارها به لبنان و سودان سفر کرده بود، اما این بار حسی به من الهام شده بود که می‌دانستم دیگر پسرم را نخواهم دید. درباره دوری از پسرم هم باید بگویم دلتنگی وجود دارد، اما خوشنودم که وی در راه خدمت به خاندان اباعبدالله الحسین(ع) به شهادت رسید.

در ادامه این مراسم مادر شهید ترک نیز چنین گفت: هنوز هم بعد از 5 سال، شهادت پسرم را باور ندارم؛ چون حس می‌کنم او در کنار من است و همیشه از من مراقبت می‌کند. این نکته را هم از روی احساس مادرانه نمی‌گویم، بلکه به عینه به من ثابت شده است که او از من و پدرش مراقبت می‌کند. برای درک بهتر موضوع مثالی می‌زنم؛ در همان سال اولی که محرم به شهادت رسید، قرار بود دانشگاهی را در لرستان به نام وی کنند، وی همان روزی که قرار بود پدرش برای حضور در آن مراسم به لرستان رود به خواب من آمد و از من خواست که از رفتن پدرش جلوگیری کنم؛ همچنین هرگاه من یا پدرش مریض می‌شویم وی به خوابمان آمده و جویای احوالمان می‌شود.



مادر شهید محرم ترک در پاسخ به این سؤال که چرا فرزند شهیدش نخواست پدرش به لرستان سفر کند؟ اینگونه جواب داد: محرم در کارهای خیر بسیاری مشارکت می‌کرد، اما هیچ کس از آن خبر نداشت؛ چون از ریا بیزار بود؛ به همین دلیل نمی‌خواست اسمش را در جاهای مختلف ذکر کنند. درباره خُلقیات حسنه پسرم، حرف برای گفتن بسیار است، اما همین اندازه می‌گویم وی همیشه به صورت ما با دیده خندان نگاه می‌کرد؛ چون باور داشت نگاه محبت‌آمیز به والدین یکی از بزرگترین ویژگی‌های یک مؤمن واقعی است.

وی در انتهای سخنانش تأکید کرد: درباه علاقه محرم به قرائت قرآن، پدرش برای شما بیان کرد، اما درباره عشق به نماز پسرم، باید یک نکته را اضافه کنم آن هم این است که وی از کودکی عاشق نماز خواندن بود برای همین وقتی در کودکی نمی‌توانست خود نماز بخواند کنار من می‌ایستاد و هنگام نماز هر کاری که من انجام می‌دادم، تکرار می‌کرد.



در ادامه این مراسم فاطمه، دختر شهید محرم ترک نیز در سخنانی تصریح کرد: خیلی سخت است که تنها در حرف بگویم شهادت سعادتی است که پدران ما به آن دست یافته‌اند؛ چون شهدا آدم‌هایی هستند که بهترین اخلاقیات را دارند برای همین دوریشان برای خانواده آنها بسیار دشوار است با این وجود با تمام قلبم افتخار می‌کنم که پدرم اولین شهید مدافع حرم است پس دلتنگیش را به جان می‌پذیرم و برای اعتلای پرچم نهضت حسینی دعا می‌کنم.

وی در پایان سخنانش افزود: حضرت رقیه(س) کودکی سه‌ساله بود که وقتی پدرش را خواست برایش سر امام حسین(ع) را آوردند، برای همین وقتی من به رنجی که حضرت رقیه(س) کشیده است فکر می‌کنم به‌نوعی دلتنگی‌ام درمان می‌گیرد هر چند دلداری‌های مادرم نیز به من کمک بسیاری کرده است.
در خاتمه این گزارش، کیک تولد شهید محرم ترک بریده شد و هدایایی به خانواده وی توسط مدیر فرهنگسرای رضوان اهدا شد.
برای مشاهده گزارش تصویری اینجا کلیک کنید!
captcha