حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر حسینی، مدیر گروه تفسیر ترتیبی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: برای بررسی نسبت میان امام حسین(ع) و قرآن ابتدا باید تلقی ما از رابطه میان امام حسین(ع) و قرآن کریم بهخوبی تبیین و روشن شود؛ زیرا امام و قرآن دو تجلی و جلوه از یک حقیقت واحد هستند و تفاوتی میان آنها نیست.
وی با بیان اینکه امام، قرآن ناطق است افزود: بزرگان نیز همواره مطرح کردهاند که قرآن یک حقیقتی دارد که آن حقیقت متعالی در لوح محفوظ الهی است و مرتبه نازله آن با عنوان قرآن بر قلب پیامبر(ص) فرود آمده و اکنون در دسترس ما قرار دارد.
حسینی عنوان کرد: هدایت الهی دارای دو تجلی است یکی تجلی ملفوظ و مکتوب و دیگری تجلی انسانی و غیرملفوظ که در قالب امام محقق می شود لذا حق این است که اینگونه این دو حقیقت را ببینیم.
مدیر گره ترجمه و تفسیر ترتیبی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم تصریح کرد: حجتالاسلام قرائتی در تعابیر خود آوردهاند که شیعه به اهل بیت(ع) بیشتر پرداخته و از قرآن غفلت کردهاند و اهل سنت برعکس، به قرآن پرداختند و از اهل بیت(ع) غافل شدند؛ اگرچه نگاه وی، از منظری که مدنظر است درست است ولی اگر ما حقیقت اهلبیت(ع) را بشناسیم چیزی جدا از قرآن نیست و اگر حقیقت قرآن را بهخوبی درک کنیم چیزی جدا از اهلبیت(ع) نخواهد بود.
وی ادامه داد: در عین حال متفکران، برای اینکه این حقیقت را به منصه ظهور برسانند با عنوان حسین(ع) در آئینه قرآن و روایات به ارایه مباحث و مطالب پرداختهاند و یا قرآن در سخنان امام به تصویر کشیده شده است.
مدیر گروه تفسیر ترتیبی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن تصریح کرد: امام حسین(ع) در مسیر حرکت به سمت کوفه به یکی از کسانی که با لحنی انتقادی از ایشان سؤالی پرسید، فرمود: ای کاش بو و رایحه جبرئیل را در منزل ما احساس میکردی؛ ما در خانهای زندگی کردهایم که فرشتگان در آن رفت و آمد داشتند.
وی افزود: مشهور است که سر امام حسین(ع) نیز بر روی نیزه قرآن تلاوت کردند که البته کاری نمادین برای معرفی رابطه قرآن و امام بوده است تا به مردم بفهماند کسی را که شما او را خارجی میخوانید وقتی سر در بدن هم ندارد، قرآن میخواند و در حقیقت با کشتن امام، قرآن را ذبح کردهاید.
حسینی بیان کرد: «زید بن ارقم» از صحابه رسولالله(ص) میگوید وقتی کاروان را همراه با سر امام آوردند دیدم لبهای خشکیده امام قرآن تلاوت میکرد و آیاتی از سوره کهف را میخواند؛ بسیار شگفتزده شدم و بیاختیار فریاد زدم که به خدا قسم داستان سر تو، ای فرزند رسول خدا از ماجرای داستان کهف و رقیم شگفتانگیزتر است.
وی افزود: ائمه(ع) مظهر هدایت الهی براساس معیارهای توحیدی هستند و این مسئله را دائما در طول حیات و بعد از آن دارا هستند؛ به همین دلیل میبینیم امام در شرایط عادی و در شب عاشورا و بعد از آن این جریان هدایتگری خود را دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به آیه شریفه «وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»(شعراء/227) بیان کرد: خولی بن یزید اصبحی نقل کرده که حضرت این آیه را در غروب تاسوعا که عمر سعد میخواست کار را تمام کند، قرائت فرمود؛ حضرت دید هیاهو اطراف خیمهها را فراگرفته است، خطاب به حضرت عباس فرمود: برو ببین چه خبری شده است و حضرت رفت و برگشت و از مهیاشدن لشکریان کفر برای حمله به خیام خبر داد؛ امام فرمود: فرصتی از آنان بگیر تا در این شب بیشتر به راز و نیاز و قرائت قرآن بپردازیم؛ زیرا خدا میداند که ما قرائت قرآن را بسیار دوست داریم.
حسینی با بیان اینکه ائمه(ع) ترجمان عملی قرآن هستند عنوان کرد: از ائمه(ع) در مورد شناخت خدا سؤال شده و ایشان فرمودهاند که هر کسی که امام دوره و زمان خودش را بشناسد، خدا را شناخته است بنابراین ائمه(ع) جلوه تجلی یافته خدا در روی زمین هستند و همان طور که یک شیء جلوه تکوینی خداوند است، ائمه(ع) نیز جلوه تکونیی و تشریعی الهی هستند؛ زیرا خدا انسانهایی را در بالاترین مرتبه عبودیت و بندگی برگزیده تا در سلامت کامل نفس و خلوص نیت خداوند را برای بندگانش تجلی کنند.
وی ادامه داد: برای امام حسین(ع) از لحاظ تفسیری و تاویلی آیات زیادی بیان شده که گاهی به صدها آیه میرسد که از جمله آن سوره مبارکه فجر به اعتبار آیات پایانی، سوره امام حسین(ع) شناخته میشود و دهها آیه دیگر در سوره نازعات، هود، انسان و ... نیز تفسیرا و تاویلا مرتبط با امام(ع) است.
حسینی عنوان کرد: در روایات نقل شده است که همه بهشتیها به رفتن خود به بهشت افتخار میکنند ولی بهشت افتخارش در این است که امام حسین(ع) وارد بهشت میشود.