به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین سلیمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، در نشست علمی «اراده آزاد انسان، مقوم انسانیت و اصل مسلم خرد» که امروز 7 بهمنماه در دانشگاه مفید قم برگزار شد، گفت: وقتی اساسا دو نفر درباره جبر و اختیار و اراده آزاد انسان سخن میگویند و یکی از آنان منکر اراده است، باید طرف دیگر به او بگوید پس برای چه وارد بحث شدهای؟ چون تو مجبوری که از جبر دفاع کنی، تو مجبوری و تو را دست جبر به این نظریات رسانده است، بنابراین چه بحثی بین من و شماست؟.
وی افزود: اگر ما مجبور هستیم دیگر بحث یعنی چه؟ من مجبورم یعنی من آزاد نیستم که وارد هر بحث و درسی شوم؛ آنچه هم که در جلسه با هم مناظره و در مورد آن بحث میکنیم در آن آزاد نبودیم و آن چه هم که آخر مجلس نتیجهای که ممکن است به آن برسیم ارزش ندارد چون آن هم دست جبر بوده و افراد مجبور بودهاند به نتیجهای که رسیدند، آن را قبول بکنند و تسلیم بشوند یا قبول نکنند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: سخن من این است که اگر اراده، آزادی نیست، اندیشهای نیست، باطل است؛ چون دست تقدیر و نیروی خارجی یا داخلی شما را رساند به یک نتیجهای، این فایده ندارد؛ لذا اگر به این قائل باشیم همه دانشمندان هر نظری ارائه کردهاند، هر استدلالی ارائه دادهاند، هیچ کدام پشتوانه تصمیم و اراده و اختیار نداشته و دست تقدیر آن را به اینجا کشانده است.
سلیمانی عنوان کرد: بنابراین ما با یک مشکل روبرو هستیم و آن اینکه بشریت که رشد کرده و امروزه دستاوردهای مهمی در رشتههای مختلف علمی داشته است چگونه با یک حرکت کور و مجبورانه به این جا رسیده، است و آیا ممکن است انسان بدون اراده آزاد به چنین جایگاهی برسد.
سلیمانی اظهار کرد: یک آقایی در یک دادگاهی (که ظاهرا در آمریکا بوده) از دو جوانی که جرمی مرتکب شده بودند دفاعی کرد و آن دو جوان را تبرئه کرد و قاضی هم قبول کرد؛ گفت به لحاظ چی و چی و چی مجبور بوده این جوان این کارها را بکند؛ جوان که اختیاری ندارد و با مغلطه و ... جوان را تبرئه کرد ولی آن قاضی بی عرضه نتوانست بگوید تو هم در این دفاعیاتت مجبوری؛ تو هم در این حرفهایی که میزنی مجبوری. اگر آن مجبور بوده تو هم مجبور بودی که این حرفها را بزنی؛ اگر او در عمل خود مسئول نیست تو هم در عمل خود مسئول نیستی.
عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه مفید بیان کرد: تاریخ بشر، تاریخ آزمون جبر و اختیار است؛ یعنی رشد بشریت خودش یک آزمون جبر و اختیار است؛ هر چند من معتقد هستم مسئله جبر و اختیار را دائما داریم آزمون میکنیم و دائما داریم آزمایش میکنیم.
نقد دیدگاه علامه مصباح در مورد اراده
وی با بیان اینکه من نمیخواهم بگویم که ما احساس میکنیم که آزادیم پس آزادیم، به دیدگاه برخی افراد در این زمینه اشاره کرد و افزود: این فرمایش حضرت آیت الله مصباح را من قبول ندارم که میفرمایند: توضیح اختیار، قدرت و انتخاب، یکی از یقینیترین اموری است که مورد شناسایی انسان واقع میشود؛ زیرا هر کسی آن را در درون خویش با علم حضوری خطا ناپذیر مییابد چنانچه از سایر حالات روانی خویش با چنین علمی آگاه میشود و حتی هنگامی که درباره چیزی شک دارد در وجود خود شک را با علم حضوری درک میکند.
سلیمانی عنوان کرد: به نظر من این فرمایش ایشان قابل دفاع و درست نیست؛ ایشان درست میفرمایند که ما با علم حضوری احساس اختیار میکنیم، ولی احساس اختیار، همانطور که اشکال کردم مساوی با خود اختیار نیست. ما با علم حضوری احساس اختیار میکنیم نه خود اختیار. احساس، یک مسئلهای است و معرفت شناختی و خود اراده آزاد نیز مسئلهای است، وجود شناختی است و ما از این دو تا نمیتوانیم این نتیجه را بگیریم.
عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه مفید تصریح کرد: من احساس میکنم که در اتاقی که وارد شدم دو تا گلدان است ولی بعدا دیگران به من گفتند نه خیر یک گلدان است. من در احساس خود اشتباه نکردم بلکه آینهای در اتاق بود و جلوی آینه گلدان بود و من دو تا گلدان دیدم. من احساس کردم دو گلدان در اتاق هست. من احساس کردم اما احساس من حتما مساوی با واقع نیست؛ من خودم را آزاد مییابم و فکر میکنم که آزادم اما این حتما مساوی خود آزادی نیست و آزاد هستم و اراده آزاد دارم.
سلیمانی عنوان کرد: من احساس میکنم در بیابان آبی پیش روی من است ولی میروم حرکت میکنم میبینم سراب است؛ جناب استاد مصباح میفرمایند این که من میتوانم دست خود را حرکت بدهم و احساس میکنم که میتوانم حرکت دهم دلیل بر اختیار است، نه این دلیل بر اختیار نیست و دلیل بر احساس است و احساس ممکن است درست باشد و ممکن است هم خطا باشد.
وی اظهار کرد: من مقصودم از این که میگویم با اراده زندگی میکنیم و تاریخ رشد بشر آن را نشان داده است؛ یعنی ما داریم مسائل را آزمایش میکنیم؛ تاریخ رشد بشریت با همین اراده آزاد رخ داده و نتیجه آن هم مشخص است و نشان دهنده اراده آزاد است.
سلیمانی اظهار کرد: خود ما هم میتوانیم آزمایشهایی داشته باشیم، مثلا امشب اعلام میکنند جریمه تخلفات رانندگی فردا استثنائا چهار برابر است و فردا میزان تخلفات بسیار بسیار پائین میآید؛ جبر باعث می شود که انسانها تصمیم بگیرند. در یک مسابقه فوتبال که به نظر من امر بسیار عجیبی است فوتبال؛ یک مسابقه فوتبال میلیارد ها انسان را پای تلویزیون میخکوب میکند.
این محقق و استاد دانشگاه با اشاره به جذابیت فوتبال و چرایی آن، بیان کرد: فوتبال به این جهت توانسته آنقدر جذب کند که فلسفه فوتبال با فلسفه زندگی بسیار نزدیک است و از جمله تصمیم، اراده، اراده آزاد است؛ در آن جا ثانیهها برای تصمیمگیری و بلکه دهم و صدم ثانیه برای تصمیمگیری فرصت داریم و هیچ ورزش دیگری نتوانسته یک دهم فوتبال این جاذبه را ایجاد کند هر چند ورزشهای زیبایی داریم.
وی با طرح مجدد این سؤال که آیا انسان دارای اراده آزاد هست یا نیست و آیا اراده آزاد انسان با عقل قابل اثبات هست یا نیست و آیا اشکالاتی که به اراده آزاد انسان شده قابل دفاع هست یا نیست ؟ افزود: بنده میگویم خودم با این مسئله چه برخوردی دارم تصریح کرد: یکی از دعواهایی که میان سروش و دیگران وجود دارد این است که در بحث ها، روشن نمیشود که موضوع، برون دینی و یا درون دینی است زیرا وقتی مسئلهبرون دینی باشد دیگر نمیتوان به آیات و روایات استناد کرد.
نقد سروش
وی با بیان اینکه دینی که سروش میگوید مقصودش، نقل؛ یعنی قرآن و روایات است که بنده با نظر وی موافق نیستیم تصریح کرد: وجود خدا باید با برهان اثبات شود از این رو نمیتوانیم در بحث برون دینی بگوئیم وجود خدا را ما با قرآن ثابت میکنیم؛ البته میتوانیم بگوئیم که چون قرآن، اعجاز است هم وجود خدا و هم پیامبری رسول الله و هم حجیت خود را میتواند اثبات کند ولی نمیتوانیم بگوئیم چون قرآن، گفته خدا هست، من خدا را قبول میکنم.
سلیمانی با تقسیم آموزههای عقیدتی به بنیادین و غیر بنیادین با بیان اینکه باید ببینیم که وجود اراده در انسان بنیادین است یا خیر؟ عنوان کرد: از دید بنده نه بنیادین و نه غیربنیادین است؛ زیرا مقوم انسانیت است؛ چون قبل از اینکه من بخواهم اثبات کنم خدایی هست؛ و قبل از اینکه بخواهم اندیشه کنم و جهانبینی و تفاوتی با حیوان داشته باشم، باید جهان را بشناسم تا خودم، زندگی خود را رقم بزنم.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید بیان کرد: اولین تفاوت انسان با حیوان در شناخت جهان و داشتن جهانبینی است و مقدمه جهانبینی، اراده آزاد است و نتیجه آن نیز رقم زدن سرنوشت انسان به دست خود اوست.
سلیمانی اظهار کرد: لازمه اولین پرسش در مورد هستی، اراده آزاد است که انسان را از همه مخلوقات و فرشتهها، اجنه و حیوانات جدا میکند؛ بنابراین اراده آزاد انسان، قبل از عقاید اوست و مقوم انسانیت و نه آموزههای عقیدتی است؛ از این رو قبل از به کارگیری خرد و عقل برای جهان بینی و روشنکردن نسبتمان با جهان، باید اراده آزاد داشته باشیم.
عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه مفید تصریح کرد: اشتباه مشهوری از این عبارت «اینکه گویی این کنم یا آن کنم این دلیل اختیار است ای صنم» اینجا منظور شاعر، احساس آزادی نیست بلکه میآزماید که آزاد است.
وی افزود: همه انسانها در متن زندگی خود اراده آزاد را قبول داشتهاند اما باور مانند اعتقاد به یگانگی خدا، یک امر صرفا ذهنی نیست؛ بلکه موحدانه زیستن، یک نوع زندگی است و جبرباوری نیز در صورتی جبرباوری است که کسی با آن زندگی کند؛ یعنی اگر مال خانه او را دزدیدند نگوید چرا دزدیدی؛ زیرا فرد مجبور بوده است؛ این در حالی است که در روی زمین هیچ فردی پیدا نمیشود که مال او را بزنیم و نگوید چرا دزدیدی.
وی افزود: کسی مانند آگوستین متهم به جبر بوده است اما وی به عنوان فیلسوف، خود را طرفدار اراده آزاد نشان میدهد اما در الهیات خود، لازمه سخنانش، اعتقاد به جبر است؛ اگرچه وی در همین الهیات نیز دست و پا زده تا از جبر فرار کند؛ همچنین ابوالحسن اشعری در برخی نظریات خود، تلاش کرده بگوید من جبرگرا نیستم.
سلیمانی بیان کرد: بشریت هیچگاه زیر بار جبر نرفته است و در زندگی اساسا به آن معتقد نبودهاند و حتی در نظریات نیز از آن فرار کردهاند.
وی تاکید کرد: شبهات نباید منجر به زیرسؤال بردن اصل قضیه شود؛ من نه احساس میکنم که اراده دارم بلکه یافته و برهان برای اراده دارم و مقوم انسانیت من است و به همین دلیل آن را میپذیرم و اگر نپذیرم اساسا فلسفه سخن و هر حرکتی زیر سؤال است.