کد خبر: 3793374
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۹
سیدهدایت جلیلی:

پاسخ به نیاز‌های روز با دیالوگ مخاطب و متن قرآن/ آثار شهید مطهری هنوز هم موضوعیت و طریقیت دارد

گروه اندیشه ــ عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه شهید مطهری برای ما هم موضوعیت و هم طریقیت دارد، تصریح کرد: موضوعیت یعنی همچنان آثار ایشان برای ما درس‌آموز است و نکات زیادی دارد. طریقیت نیز یعنی اگر مباحثی را داشته باشند که احیاناً به کار نیاید می‌توانیم به مثابه یک روش از آن آثار بیاموزیم و عنوان طریقیت به آنها نیز نگاه کنیم.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ پیش‌همایش ملی «استاد مطهری و مطالعات قرآنی معاصر»، دیروز، ۶ اسفند، با حضور جمعی از صاحب نظران و علاقه‌مندان در سالن شهید مدنی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه برگزار شد.

استاد مطهری مفسر موضوعی قرآن

سیدهدایت جلیلی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی، در این نشست بیان کرد: بحث من ضلعی از اضلاع قرآن‌پژوهی استاد مطهری است. باید اشاره کنم که استاد مطهری به عنوان مفسر موضوعی مطرح است. تصورم این است که یکی از اضلاع شخصیت علمی استاد قرآن‌پژوهی است که آن گونه که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته است. البته چند سال قبل، نشست‌هایی برگزار شده، ولی این ضلع از شخصیت علمی ایشان مورد توجه قرار نگرفته است. به شهید مطهری به عنوان یک متکلم پرداخته شده، اما ایشان در مقام یک قرآن‌پژوه و فقیه کمتر شناخته شده است.

وی در ادامه افزود: همچنین این ضلع از شخصیت ایشان را می‌توان در چند بُعد دید. یک بعد از شخصیت قرآن‌پژوهی ایشان دیدگاه‌هایی است که در ارتباط با مباحث قرآنی دارند و تحت عنوان «علوم قرآنی» می‌شناسیم و در آثار کلان ایشان مباحثی وجود دارد. حتی در موضوعاتی که احساس می‌کنیم ممکن است بحثی نداشته باشند این مباحث را می‌بینیم.

رویکردهای تفسیری شهید مطهری

عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: همچنین استاد مطهری را می‌توان به عنوان مفسر نیز در نظر گرفت؛ یعنی آثار ایشان اجازه می‌دهد که از ایشان به عنوان مفسر نیز یاد کنیم. در همه آثار شاهد هستیم که رویکرد‌های تفسیری به آیات دارند و اگر این‌ها را استخراج کنیم، مجموعه قابل توجه تفسیری از ایشان خواهیم داشت و این بخش نیز جای کار دارد. همچنین فکر می‌کنم که ایشان در مورد انسان، دین، خدا و جامعه نیز دیدگاه‌هایی دارند که می‌تواند رهیافت و رویکرد‌هایی را به قرآن در اختیار یک قرآن‌پژوه بگذارد؛ یعنی دیدگاه‌های دین‌شناسانه ایشان می‌تواند پایه‌ای برای تفسیر آیات قرآن باشد.

وی در ادامه افزود: در کنار این چند بعد، می‌توانم بگویم که استاد یک مفسر موضوعی نیز هست. در سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ که پایان‌نامه ارشد را می‌نوشتم، آن زمان که بحث تفسیر موضوعی را داشتم، در پایان‌نامه خودم ۱۰ نمونه را مبنای پژوهش قرار دادم که سه مورد از آثار شهید مطهری بودند که آثار و عنوان تفسیر موضوعی را نداشتند، اما باید استدلال می‌کردم که چرا این‌ها را به عنوان نمونه مطرح می‌کنم.

این عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: سال قبل که یکی از کتب تازه ترجمه شده از «عبدالله سعید» به عنوان درآمدی به قرآن منتشر شده بود، دیدم که در صفحه ۲۷۷ چند سطر را به تفسیر موضوعی پرداخته و دو نفر را با عنوان چهره‌هایی که در جهان اسلام نامبردار به تفسیر موضوعی هستند را نام برده است و می‌گوید یکی از آن‌ها شهید مطهری و دیگری نیز عباس محمد عقاد مصری است؛ لذا جالب است که از میان این همه که آثار تفسیر موضوعی دارند، عبدالله سعید، از آن‌ها نام نمی‌برد، اما روی استاد مطهری تاکید دارد؛ لذا به نظر بنده توجه جالب و موجهی است؛ بنابراین این مبنا را قبول می‌کنیم که ایشان به عنوان مفسر موضوعی است و بنده نیز اشاراتی به بحث تفسیر موضوعی می‌کنم.

وی بیان کرد: معتقدم که وقتی علامه سیدمحمدباقر صدر، بحث تفسیر موضوعی را مطرح کرد، به یک ضرورتی رسیده بود و در واپسین درس‌هایی که داشتند، ۱۴ جلسه بحث ایشان در باب تفسیر بوده است و سه جلسه را اختصاص به تفسیر موضوعی می‌دهند و اینکه این تفسیر چه روشی دارد را مطرح می‌کند و بعد به صورت مشخص به جامعه و سنت‌های تاریخی از دیدگاه قرآن می‌پردازد.

امتیازات جریان فقه شیعه

عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: در آنجا ایشان دیدگاه‌هایی را در مورد تفسیر موضوعی دارد که تاسیسی است و آنجا وقتی به سنت تفکری ما نگاه می‌کند، جای خالی چیز‌هایی را احساس می‌کند و آن را مقایسه می‌کند با سنت فقهی ما و می‌گوید که در تاریخ فقه ما در کنار جریانی که مجموعه آثار دینی را همراه با آن‌ها شرح می‌کردند، گرایشی به سمت تدوین آثار موضوعی را شاهد هستیم و فقه ما موضوع‌محور جلو آمده است و از نظر ایشان یکی از امتیازاتی که جریان فقه ما نسبت به تفسیر دارد همین نگرش موضوعی است.

وی در ادامه افزود: ایشان می‌گوید که در وضعیتی هستیم که از یکسو مکاتب رقیب مانند مارکسیسم سر برآوردند و از طرف دیگر، ظهور علم جدید با شاخه‌های خود توانسته است رقیبی جدی برای دین مطرح شود و به عنوان تعارض با دین خود را مطرح می‌کند. حتی اینکه جای دین را بگیرند و این ذهنیت را ایجاد کرده بودند که چه نیازی به علم داریم؟ اما شهید صدر می‌گوید باید سراغ نوعی رویکرد برویم و روشی برای تفسیر بیابیم که بتواند پاسخگوی پرسش‌ها و معضلات ما باشد. با بحث‌های ایشان تفسیر موضوعی ادامه پیدا می‌کند و دیگران نیز در ادامه، کار‌هایی را انجام می‌دهند.

دیالوگ میان مخاطب و متن قرآن

این عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی دانشگاه بیان کرد: تلقی شهید صدر این بود که تفسیر موضوعی می‌آید تا یک تفسیر پاسخگوی به نیاز‌های عصری باشد و بستری فراهم برای برقراری دیالوگ بین مخاطب و متن قرآنی فراهم می‌کند و فضایی برای عرضه پرسش‌ها و دریافت پاسخ‌ها و ارائه معضلات و جست‌وجوی راه‌حل‌ها را ایجاد می‌کند. به نوعی برقراری پیوند مابین متن قرآن و نیاز‌های مخاطبان به وجود می‌آید. لازمه این بحث، چیزی این بود که استاد مطهری نیز روی آن تأکید داشت که مفسر باید در همه عرصه‌های فکری حضور پیدا کند و از دانش‌های مختلف بهره ببرد.

جلیلی تصریح کرد: تفسیر موضوعی بر دو رکن درونی که کتاب بوده و رکن بیرونی، استوار است و مفسر موضوعی، در مقام دیالوگ بین این دو رکن است. اتفاق این است که آن نگرشی که علامه محمدباقر صدر نسبت به تفسیر موضوعی داشت، به دلایلی در یک فرایند تاریخیِ تفسیرِ موضوعی، از یک تلقی به تلقی دیگری گذار کرده است و آن تلقی که امروزه وجود دارد، یک تفسیر موضوعی است که ویژگی‌اش با آنچه شهید صدر می‌گفت بیگانه است.

تنزل تفسیر موضوعی به یک سبک تفسیری

این عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: در تلقی شهید صدر ما رکن بیرونی را پر رنگ می‌بینیم و بحث پیوند مستمر با نیاز‌ها را بسیار پر رنگ می‌بینیم و مسئله عصری بودن تفسیر نیز همین طور است. همچنین مسئله محور بودن نیز همین طور است، اما وقتی به روزگار خودمان می‌رسیم، با توجه به آثاری که پدید آمده، شاهد هستیم که تمام این ویژگی‌ها به نوعی رنگ باخته است و با مفهومی موسع از تفسیر موضوعی روبرو هستیم که در آن، حتی مباحث علوم قرآنی جای می‌گیرند و رکن بیرونی بلاموضوع می‌شود و با پرسش‌های عصری پیوند نمی‌خورد. در حوزه تفسیر موضوعی در روزگار حاضر، با پسرفت روبرو هستیم؛ یعنی در تفسیری که چند دهه از عمر آن نمی‌گذرد، یک فراز خیلی تند و یک فرود شدید را شاهد بودیم و در واقع تفسیر موضوعی، الآن به این تلقی رسیده که به مثابه یک سبک تفسیری تنزل پیدا کرده است.

وی در ادامه افزود: اما وقتی این وضعیت را با آثار شهید مطهری نگاه می‌کنیم، مسئله متفاوت است و آثار ایشان اگرچه نام تفسیری ندارد، اما نمونه عینی تفسیر موضوعی است، آن هم در تلقی شهید صدر نه این تلقی موسعی که مطرح است و این مسئله را می‌توان در کلان‌آثار ایشان ببینیم؛ یعنی از این زاویه می‌توانم کتاب فطرت ایشان را تفسیر موضوعی بدانم. اکثر کتب ایشان را نیز به منزله اثری در تفسیر موضوعی محسوب کرد. با اینکه هیچ گاه ندیدم که این اصطلاح وجود داشته باشد.

موضوعیت و طریقیت در آثار شهید مطهری

این عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی بیان کرد: بنابراین از همین زاویه به این نکته می‌رسم که همچنان به استاد مطهری نیاز داریم. اگر با این سؤال روبرو باشیم که چه نیازی به شهید مطهری هست باید بگوییم به باور من از جهات مختلف همچنان نیازمند ایشان هستیم. شهید مطهری برای ما، هم موضوعیت و هم طریقیت دارد. موضوعیت یعنی همچنان آثار ایشان برای ما درس‌آموز است و نکات زیادی دارد و در کنار آن، طریقیت نیز دارد. یعنی حتی اگر مباحثی را داشته باشند که احیانا به کار نیاید نیز از همه آن‌ها می‌توانیم به مثابه یک روش از آن آثار بیاموزیم و عنوان طریقیت به آن‌ها نیز نگاه کنیم.

انتهای پیام

captcha