نظم کتابت در خط عثمانی بیشتر از نسخ ایرانی است
کد خبر: 3819028
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۴۲

نظم کتابت در خط عثمانی بیشتر از نسخ ایرانی است

گروه ادب ــ یک استاد خوشنویس برجسته گفت: نظم کتابت در خط نسخ عثمانی بیشتر از نسخ ایرانی است و این موضوع سبب شده تا در اعراب‌گذاری نیز دچار مشکل شویم. بنابراین، در خط عثمانی انسجام کم و انتظام خط بیشتر است.

نظم کتابت در خط عثمانی بیشتر از نسخ ایرانی استبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ سومین نشست تخصصی موزه خوشنویسی ایران با عنوان «تحلیل زیبایی‌شناختی نسخ ایرانی در نسبت با نسخ یاقوتی و عثمانی» عصر چهارشنبه ۲۲ خردادماه با حضور استاد احمد عبدالرضایی و علیرضا هاشمی‌نژاد از پژوهشگران و خوشنویسان برجسته در موزه خوشنویسی ایران برگزار شد.
استاد هاشمی‌نژاد در این نشست درباره خط نسخ با بیان اینکه درباره شناخت و بررسی شکل‌گیری نسخ از قرن سوم و چهارم تا دوره یاقوت، قدری کم‌کاری شده است، گفت: یکی از قدیمی‌ترین نسخ‌های باقی‌مانده قرآن ابن بواب است که در دانستن آن به عنوان خط نسخ، شک و تردید‌هایی وجود دارد، اما شکل و نوع خط مهم‌ترین معیار در این زمینه است.
وی افزود: این خط بیشتر از ریحان وام گرفته است. البته به اعتبار خط ریحان ابن بواب در این دوره نیز می‌توان این خط را خط نسخ دانست. از قرن چهارم تا هفتم خط نسخ آمیختگی شدیدی با خط ریحان دارد و اگر به قرآن زعفرانی هم که در موزه عباسی قرار دارد نگاه کنید، نسخ هر چه پیش می‌رود، از ریحان فاصله می‌گیرد.
هاشمی‌نژاد ادامه داد: در نمونه‌هایی که از یاقوت مانده، هنوز نمی‌توانیم یک قطعه را نام ببریم که با اطمینان آن را به یاقوت نسبت دهیم؛ چرا که تنوع نسخه‌ها آن قدر زیاد است که باید خطوط هم دوره او و شاگردانش را بررسی و شیوه یاقوت را شناسایی کرد.
وی تصریح کرد: ایجاد شیوه و یا سبک‌های خوشنویسی در کل تاریخ خوشنویسی دیده می‌شود، اما در قرن‌های سوم تا هفتم هجری قمری از انواع فراوانی برخوردار است، چیزی شبیه کاربرد لهجه در زبان که به مرور کاهش یافته است.
این خوشنویس برجسته در ادامه درباره کاربرد خط نسخ گفت: توجه به خوشنویسی از اصول جزئی به کلی است؛ یعنی اصول خوشنویسی در دوره پیش از یاقوت جزئیاتی مطرح می‌شود که عمدتاً درباره جزئیات و شاکله حروف و کرسی‌بندی است و یک باره متوجه اصول دیگری از تناسب، کرسی، تشعیر و ... می‌شویم. یعنی از حسن وزن به حسن تشکیل توجه شده است.
وی با بیان اینکه کتابت قرآن و تغییر رویکرد در اصول خوشنویسی تأثیر زیادی داشت، گفت: هندسی شدن خط را از «یاقوت» به بعد در شاگردان وی می‌بینیم که ویژگی‌هایی را به خط اضافه می‌کند و از یاقوت به معنای کلمه بهتر می‌نوشتند و در واقع ساختار را از یاقوت آموختند و صفا را از عبدالله طباخ فراگرفتند.
هاشمی‌نژاد گفت: اگرچه پیش از یاقوت و همزمان با او قلم نسخ در ایران برای کتابت قرآن و سایر نسخه‌ها رایج و در کنار قلم تعلیق پرکاربردترین قلم برای کتابت بوده، به نظر می‌رسد وجود یاقوت در قرن هفتم نقش تعیین کننده‌ای داشته و او مهم‌ترین نقطه عطف در حیات قلم نسخ بوده است.
وی در ادامه به خط یحیی جمال صورفی و حمدالله آماسی اشاره کرد و گفت: شیراز یکی از مراکز مهم در تحول خطوط است و خط خوشنویسان نشان از این مسئله دارد؛ بنابراین تحول خط نسخ تا یاقوت در شرق ایران انجام شده و سپس تا عبدالله طباخ ادامه دارد. عدول از شیوه یاقوتی از صفوی به بعد و اتفاقاً از شیراز بوده است.
وی با اشاره به تنوع خط افزود: به حمدالله آماسی و یا حافظ عثمان دستور داده می‌شود که خط را اصلاح کند. در واقع این تغییر در خط و سبک به صورت فرمایشی انجام شده، اما در خط نسخ ایرانی چنین مسئله وجود نداشته است. در مجموع مهم‌ترین خوشنویسی که شیوه عثمانی با آن شکل می‌گیرد، حمدالله آماسی است و کشیده «ن» شیوه‌ای است که در میان خوشنویسان شیراز وجود داشته، اما در نمونه‌های قرن دهم این شکل نوشته کمتر می‌شود و یاقوت در آن دوره حضور پررنگتری داشته، اما در خط حافظ عثمان کمتر شده است و انحنای حروف کمتر است، هر چند خط بی‌دور نیست.
وی یادآور شد: نظم کتابت در خط عثمانی بیشتر از نسخ ایرانی است و این موضوع ما را در اعراب‌گذاری نیز دچار مشکل کرده است. در واقع در خط عثمانی دور به نفع انسجام کم و انتظام خط بیشتر شد. نسخ ما هرگز به انسجام گذشته نرسیده، یعنی تناسب و تعادل میان حروف، ضعف و قوت و ترکیب حروف و خوانایی و روشنی و استحکام آن مانند گذشته وجود نداشته است.
عبدالرضایی نیز در ادامه گفت: دو شیوه ایرانی و عثمانی در خط نسخ بعد‌ها منشعب می‌شود و رگه‌هایی از آن در خط‌های دیگر وجود دارد که باید بشناسیم. در واقع این دو شیوه با هم برادرند.
وی با اشاره به سبک‌شناسی خط نسخ اشاره و اظهار کرد: کشیده «ن» در نسخ عثمانی طول بلند و دور کمتری دارد و تفاوت شیوه برای دوره‌های صفویه و قاجار است که در آن دوره‌ها ظهور کرده است. آنچه برتری نسخ ایرانی را نشان می‌دهد، همان دور در خط بوده و تکامل آن نیز در همین است.
این استاد خوشنویس با اشاره به قرآن عثمان طه گفت: اصل این قرآن در صفحه ۱۰۰ در ۷۰ نوشته شده و همان را در اندازه رقعی چاپ می‌کردند؛ بنابراین اگر کسی با این سایز بنویسد، باید قلم خود را عوض کند و نمی‌‍تواند با تیزی همان قلم کتابت کند.
وی ادامه داد: خط نسخ خواناترین خطوط بوده از این رو در طول تاریخ عهده دار انتقال اطلاعات بوده و مهمترین نقش را در کتابت نسخه‌های خطی داشته است؛ بیش از همه خطوط استعمال داشته و به خدمت قرآن کریم و صنعت چاپ گرفته شده است.
عبدالرضایی با اشاره به جنگ میان خط نسخ ایرانی و عثمانی گفت: جنگی که به ظاهر میان این دو وجود دارد، جنگ و دعوا نیست؛ چرا که هر شیوه برداشت‌هایی را از یاقوت مستعصمی داشته است. برای مثال خط نسخ ایرانی قابلیت کشیده شدن «ن» را دارد، اما عثمانی این قابلیت را ندارد.
انتهای پیام

captcha