آیا هنجارهای اخلاقی تابع اراده خداوند است
کد خبر: 3847707
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۵
محسن جوادی بررسی کرد:

آیا هنجارهای اخلاقی تابع اراده خداوند است

گروه اندیشه ــ محسن جوادی ضمن بازخوانی دیدگاه «شفرلاندو» در باب رابطه دین و اخلاق تصریح کرد: کسی که معتقدند اخلاق، تابع اراده الهی است، تصور می‌کنند اخلاق مانند قانونی است که باید از سوی یک نفر وضع شود، نه اینکه امری قابل انکشاف باشد.

به گزارش ایکنا؛ دومین جلسه حلقه امین با سخنرانی محسن جوادی با محوریت کتاب Living Ethics، روز گذشته، 13 مهرماه، در خانه اخلاق‌پژوهان جوان برگزار شد.

جوادی به تبیین رابطه اخلاق و دین از نظر شفرلاندو، مؤلف کتاب پرداخت و اظهار کرد: دین از دید خیلی از افراد همان کارکردی را دارد که اخلاق واجد آن است؛ یعنی همان چیزی که از اخلاق انتظار داریم دین هم انجام می‌دهد. از این نظر بهتر است درباره نقش دین و اخلاق صحبت کنیم. چرا خیلی‌ها از دین انتظاری را دارند که از اخلاق دارند و فکر می‌کنند اگر بناست ما راهنمایی بشویم و امر و نهی اخلاقی وجود داشته باشد، دین می‌تواند این کار را انجام دهد؟

وی افزود: تصور این افراد از اخلاق تصوری است که آن‌ها را به این باور رسانده است که دین را به عنوان بهترین الگوی حیات اخلاقی مدنظر داشته باشند. پشت سر این نظریه یک فکری وجود دارد و آن اینکه اخلاق یک کتاب قانون است. نگاه این افراد به اخلاق مثل حقوق است. گویا یک قوانین موضوعه‌ای وجود دارد که یک نفر آن‌ها را وضع کرده است. طبیعتا اگر نگاه‌مان به اخلاق وضعی و نه انکشاف واقع باشد، دنبال این هستیم که ببینیم چه کسی این کتاب را نوشته است و اساسا چه کسی حق دارد این کار را بکند؟

وی ادامه داد: تا زمانی که اخلاق را ناشی از خواست و اراده کسی می‌دانیم چند گزینه وجود دارد. یکی اینکه بگوییم اخلاق تابع اراده خداوند است که همان نظریه «امر الهی» است. طبق این دیدگاه چیزی در عالم واقع وجود ندارد که بخواهیم در علم اخلاق آن را کشف کنیم؛ بلکه اخلاق قانون‌هایی است که وضع شده است. نظر دیگر این است که واضع اخلاق گروهی از مردم هستند، مانند نخبگان و متخصصان. گاهی واضع اخلاق خود فرد است. پس دیدگاه‌های زیادی وجود دارد که تلقی مشترک آن‌ها این است که اخلاق یعنی قانون و قانون هم نوشته شده است. برخی مدعی هستند بهترین کسی که حق دارد این قانون را بنویسد خداوند است؛ چون ما انسان‌ها از لحاظ شناخت و از نظر گرایشی نقص و ضعف داریم؛ لذا بهتر است بگوییم خداوند کتاب اخلاق را نوشته است.

معاون فرهنگی وزارت ارشاد تصریح کرد: اگر فرض کنیم این دیدگاه درست است، چنانکه در اشاعره مشاهده می‌شود، دو اشکال مهم به وجود می‌آید. اولین اشکال این است که خیلی‌ها مفروضات این نگاه را قبول ندارد. مثلا خیلی‌ها اصلا قبول ندارد خدایی وجود داشته باشد. فرضا اگر قبول کنند خدایی وجود دارد، قبول ندارد وحی فرستاده باشد. اگر قبول کنند وحی فرستاده باشد، قبول ندارند که ما به این وحی دسترسی داشته باشیم. پس مسئله اول این است که ممکن است واقعا خدایی وجود نداشته باشد؛ لذا ما باید مسیر اخلاق را از مسیری که چالش دارد و مفروضات زیادی دارد طی نکنیم. شاید گفته شود این مشکل جدی نیست، چون این مفروضات برای ما روشن است و ما می‌توانیم این مسیر را برویم.

وی افزود: مشکل دوم که مشکل جدی‌تری است این است که این خدایی که قانون وضع کرده آیا روی یک حسابی این قانون را نوشته است یا خیر؟ این همان مشکلی است که در نظریه امر الهی به آن مشکل «گزاف‌بود‌گی» گفته می‌شود. این مشکل داخلی است و حتی کسانی که خدا را قبول دارند را هم در بر می‌گیرد. آیا خدا این قوانین اخلاقی را روی یک حسابی می‌نویسد یا اینکه شیر یا خط می‌اندازد و این قوانین را وضع می‌کند؟ قطعا پاسخ خواهیم داد که وضع این قوانین بی‌مبنا و گزاف نیست. اگر بگوییم وضع این قوانین منطق دارد دچار یک مشکل دیگر می‌شویم. اگر بگوییم چیزی وجود دارد که خداوند با ملاحظه آن بد و خوب را تعیین می‌کند معنایش این است که امر اخلاقی را چیز دیگری غیر اراده محض خدا تعیین می‌کند. حالا مهم نیست آن چیز دیگر چیست، مهم این است که امر اخلاقی وابسته به آن چیز است و اراده الهی تعیین‌کننده نیست بلکه اراده الهی تابع آن چیز است.
انتهای پیام
captcha