به گزارش ایکنا؛ بیست و ششمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «معرفت اخلاقی» ویژه پاییز و زمستان 98 به صاحبامتیازی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بایستههای اخلاقی حادثهنگاری»، «بررسی دیدگاه پیتر سینگر درباره ذبح اسلامی حیوانات»، «تأثیر خوشگمانی به خداوند در سعادت دنیا و آخرت»، «تأثیر وصایای شهدای استان كردستان بر ارتقاء هوش معنوی و عزتنفس»، «قرآن و ارزشهای اخلاقی ناظر به ساحتهای سهگانه وجودی انسان»، «مبانی انسانشناسی و خداشناسی در رویكرد اخلاقی علامه طباطبائی»، «مفهومشناسی تطبیقی ملكات نفسانی در آثار فلاسفه و حكمای اسلامی».
رویكرد اخلاقی علامه طباطبائیی
در چکیده مقاله «مبانی انسانشناسی و خداشناسی در رویكرد اخلاقی علامه طباطبائی« میخوانیم: «در علم اخلاق، به افعال اختیاری انسان و ملکات و صفات فاضله و رذیله نفس پرداخته میشود و راههای تهذیب نفس بیان میگردد. در این میان، کیفیت عملکرد قوای نفسانی تأثیر مستقیم در کیفیت زیست اخلاقی انسان دارد. اهمیت این مسئله، از این جهت است که اخلاق جدای از انسان نیست، بلکه سازنده هویت و من واقعی او است. علامه طباطبائی با تأکید بر مبدأیت قوای نفسانی و نقش آن در کیفیت صدور فعل اخلاقی، رویکردی انسانشناسانه به حوزه اخلاق ارائه میدهد. در این رویکرد، تمامی مفاهیم اخلاقی در مفهوم «اعتدال» خلاصه میگردد و راه رسیدن به تربیت اخلاقی و رهایی از رذائل را اعتدالبخشی به قوای درونی نفس برمیشمرد. وی جایگاه ادراکات عقل عملی را بیبدیل توصیف میکند؛ ولی ازآنجاکه انسانشناسی علامه از خداشناسی او جدا نیست، ضمن پیوند میان این دو مبنا، با بهرهگیری از معارف قرآن در نهایت رویکرد «اخلاق توحیدی» را برگزیده و آن را کاملترین رویکرد اخلاقی نسبت به مکاتب اخلاقی پیش از اسلام معرفی مینماید. روش این مقاله، تحلیلی و با استفاده از دادههای کتابخانهای است.»
ملكات نفسانی در آثار فلاسفه و حكمای اسلامی
در طلیعه مقاله «مفهومشناسی تطبیقی ملكات نفسانی در آثار فلاسفه و حكمای اسلامی» آمده است: « از محورهای مهم در زمینه انسانشناسی، اخلاق و فلسفه تصمیم، بحث از ملکات نفسانی است که در آن، «مفهومشناسی و تبیین دقیق تعریف ملکه» بر سایر مسائل تقدم دارد. تفحص در آثار فلاسفه و حکمای اسلامی، بیانگر وجود اختلافاتی در تعریف «ملکه» بوده است. این پژوهش، به دنبال آن است که ابتدا تعاریف موجود از ملکه در آثار فلاسفه و حکمای اسلامی را کشف و دستهبندی نماید. سپس، ضمن بررسی تطبیقی و مقایسهای تعاریف، به تحلیل نوع اختلاف و ترابط معنایی آنها بپردازد. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است. مبتنی بر دستاوردهای پژوهش، تعاریف موجود از ملکات در قالب شش دسته و بر مبنای این ملاکها قابل تبیین است: 1. رسوخ، 2. سرعت زوال، 3. استقرار در موضوع، 4. امکان مفارقت، 5. ثبوت، 6. سختی زوال. طبق بررسیِ تطبیقی و مقایسهای، این تعاریف و ملاکها، علیرغم اختلافات، بهطورکلی بیارتباط و مباین از هم نیستند؛ بلکه نوعی ترابط معنایی بین آنها وجود دارد. ملاکها، به پایه و غیرپایه تقسیم میشوند. برخی از این ملاکها، همارزش برخی دیگر بوده و برخی به نسبت سایرین، رابطه علّی ـ معلولی دارند. این تبیینات از ترابط معناییِ ملاکها، منجر به یک مدل مفهومی در پژوهش شده است.»
انتهای پیام