کد خبر: 3920573
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۳
آیت‌الله علیدوست:

آفت بزرگ تفسیر، تطبیق قطعی با حوادث روز است / لزوم توجه به سیاق در تفسیر

استاد سطح عالی فقه و تفسیر حوزه گفت: یکی از ویژگی‌های مفسر آن است که متأثر از زمان، به تطبیقات قطعی محتوای برخی آیات با حوادث کنونی و غیب‌گویی دست نمی‌زند.

تطبیقات قطعی با حوادث روز آفت بزرگ برای تفسیر است/ لزوم توجه به سیاق در تفسیربه گزارش ایکنا، آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، 12 شهریورماه در ادامه بحث قواعد و فلسفه تفسیر که در فضای مجازی منتشر شد، گفت: یکی از موضوعاتی که باید در تفسیر به آن توجه شود، فراورده‌های علمی بشر است که با وجود وضوح به آن توجه نمی‌شود و مفسران دچار افراط و تفریط شد‌ه‌اند.

وی با تأکید بر اینکه توجه به تاریخ هم در تفسیر لازم است، اضافه کرد: مسئله دیگر مورد نیاز مفسر آن است که نباید متأثر از زمان به تطبیقات قطعی محتوای برخی آیات به حوادث کنونی و غیب‌گویی دست بزند، مثلاً در ذیل آیه 54 مائده «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»؛ روایاتی از شیعه و سنی داریم که پیامبر فرمودند این قوم، جمعیتی از ایران و فارس هستند؛ یعنی آیه ناظر به سلمان و هم‌ولایتی‌های ایشان است.

علیدوست اضافه کرد: ما اگر این تطبیق تفسیری بر سلمان را به انقلاب اسلامی نسبت دهیم، در حد احتمال، ایرادی ندارد، اما تطبیق قطعی، قطعاً درست نیست، چون ما از آینده خبر نداریم. متأسفانه در برخی موارد شاهدیم کتبی نوشته شد و این نوع تطبیقات صورت گرفت و ضرر و آسیب زیادی هم ایجاد کرد. دشمنان شیعه از این عدم حکمت و بصیرت استفاده کرده و علیه شیعه هجمه کردند.

استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه بسیاری از افراد، ظهور صفویه را ظهور صغرای امام زمان یا مقدمه آن دانستند، افزود: الان چندین قرن از صفویه گذشته و واقعه‌ای هم رخ نداده است؛ البته گاهی حب و بغض هم وارد این ماجرا می‌شود، یعنی پژوهشگر چون از فردی خوشش یا بدش می‌آید، تطبیقی می‌دهد و در واقع از دین سوبسید می‌دهد. بنابراین تطبیق قطعی به حوادث روز از آفات بزرگ تفسیری است.

علیدوست با بیان اینکه گاهی سند معتبری داریم که البته باز اولی آن است که تطبیق احتمالی بدهیم، تصریح کرد: توجه به درک عقل در تفسیر از دیگر ضروریات است؛ نعمت عقل یکی از بزرگترین نعمات الهی است که از نعمات ظاهری بسیار ارزشمندتر است؛ ولی در استفاده از عقل هم افراط و تفریط داریم؛ مثلاً برخی مطرح می‌کنند که ما به چه دلیل باید نماز صبح را دو رکعت و با این کیفیت بخوانیم؟ یعنی حیطه ورود عقل را به این مسائل می‌کشانند.

وی با بیان اینکه اولین سخن این است که آیا همه مباحث در حیطه خرد و عقل می‌گنجد؟ آیا ما مجازیم از عقل برای این امور عبادی قطعیه که کمیت و کیفیت آن بیان شده استفاده کنیم؟، ادامه داد: البته از طرف دیگر و عمدتاً ما حوزویان هم از آن طرف زیاده‌روی می‌کنیم و عقل را کنار می‌گذاریم، مثلاً گاهی مطالبی در مورد فرد حرام‌زاده بیان می‌شود که بوی بهشت به او نمی‌رسد، در حالی که دو نفری که با هم بوده و این حرام‌زاده تولید شد، می‌توانند با توبه بهشتی شوند و آن وقت فردی که تولدش محصول غلط دو نفر دیگر بوده و خودش نقشی نداشته، بوی بهشت به او نرسد؟ آیا پذیرفتنی است؟

علیدوست اظهار کرد: این مصداق همان سخن امام صادق(ع) است که اگر روایتی از ما نقل شد که با قرآن ناسازگار است، به دیوار بزنید؛ آیت‌الله سیستانی می‌گوید مراد از موافقت با کتاب، موافقت روحی است. لذا در برخورد با دین به معنای عام باید از نهاد عقل استفاده بجا صورت بگیرد که اگر انجام نشود، زخم بر معارف دین زده‌ایم.

لزوم توجه به سیاق

استاد سطح عالی تفسیر بیان کرد: مسئله دیگر مورد نیاز مفسر، توجه به سیاق آیات است که ربطی به عقل ندارد، در طول تاریخ کم نبوده‌اند افرادی که مدعی تفسیر هستند، ولی از سیاق بهره نبرده‌اند؛ ابن ابی الحدید نقل کرده است که خلیفه دوم جایی رفت در حالی که تشنه بود؛ تقاضای آب کرد، افراد شیر خنکی را با عسل مخلوط کرده و برای او آوردند، اما او پس زد و گفت من آب می‌خواهم، زیرا نمی‌خواهم فردای قیامت مخاطب آیه 20 سوره احقاف «وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ» باشم. 

علیدوست اضافه کرد: فردی به او تذکر داد که مخاطب این آیه هیچ یکی از مسلمین نیستند، بلکه مخاطب آیه، کفار هستند که در دنیا از همه لذات استفاده کرده و هیچ لذتی را برای خدا ترک نکرده‌اند. متاسفانه افراد زیادی داریم که به سیاق بی‌توجهند و از آن استفاده نکرده، لذا برداشت نادرستی از آیه دارند.

استاد حوزه علمیه با اشاره به آیه 82 توبه «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»، اظهار کرد: از نظر پزشکی، ثابت شده خنده مفید و گریه مضر است، ولی در فرهنگ اسلامی بر خنده اندک و گریه بسیار توصیه می‌شود، در حالی که در این آیه آمده قرآن وقتی کفار و متخلفین از دستور پیامبر را مطرح کرده، می‌فرماید شما همیشه باید گریان باشید و نباید به خاطر کفرتان بخندید.

استاد تفسیر حوزه اضافه کرد: در آیه «لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»، معمول فقها از آیه، قاعده احسان را برداشت کرده‌اند که قاعده مسلم فقه شیعه است، در حالی که قرآن فرموده کسانی که از ته دل تمایل دارند، در راه خدا جهاد مالی و جانی بکنند، ولی آنان که شرایط برایشان فراهم نیست، نگران نباشند؛ زیرا بر این افراد مؤاخذه نیست و مؤاخذه برای کسانی است که می‌توانند و وضع مالی خوبی هم دارند، ولی باز در جهاد نمی‌روند، یعنی از آیه قاعده احسان برداشت نمی‌شود.

رفع شبهه خمس

استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه مرز دقیقی در بحث استفاده از سیاق وجود دارد، اظهار کرد: مثلاً آیه ممکن است در مورد خالد بن ولید باشد، مانند آیه ششم سوره حجرات «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ»، ولی آیا باید منحصر در این فرد بدانیم؟ خیر، عام است؛ یعنی سیاق گاهی برداشت را ضیق کرده و گاهی توسعه می‌د‌هد و در اینجا توسعه رخ داده است. 

وی افزود: بنده سالی به حج مشرف بودم، بن غامدی از علمای سنی در مسجدش در مورد آیه خمس و «غَنِمتُم» صحبت می‌کرد و می‌گفت که غنیمت برای جنگ است و ربطی به مکاسب ندارد، ولی علمای شیعه هر نوع سودی را مشمول خمس می‌دانند؛ بنده به او گفتم «غنمتم» به معنای «اِکتَسَبتُم» است، چه در جنگ باشد و یا غیر جنگ؛ او جواب داد سیاق آیه در مورد جنگ است و بنده جواب دادم که در این مورد مخصص نیست، یعنی منکر نیستیم که آیه در مورد واقعه خاصی نازل شده، ولی منحصر به آن نیست؛ همانطور که آیه انفال برای مورد خاصی است، ولی حکمش منحصر به صدر اسلام نبوده است.

انتهای پیام
captcha