راهکارهای مدیریتی انضباط اجتماعی از منظر امیرمؤمنان(ع) در «پژوهشنامه علوی»
کد خبر: 3925129
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۸

راهکارهای مدیریتی انضباط اجتماعی از منظر امیرمؤمنان(ع) در «پژوهشنامه علوی»

بیست و یکمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشنامه علوی» شامل 8 مقاله علمی منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ بیست و یکمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشنامه علوی» به صاحب‌امتیازی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی و مدیرمسئولی فاطمه جان احمدی منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تبیین سه رویکرد به رنگها از منظر حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه»، «تحلیل ساختار هنری داستان حضرت آدم (ع) در خطبه‌های نهج‌البلاغه»، «تأثیر جغرافیای محیطی بر اخلاق و رفتار مردم بصره در عصر امام علی(ع)»، «تحلیل و بررسی دیدگاه ابن ابی الحدید درباره جعل حدیث در زمان امویان شاخه سفیانی»، «عوامل، موانع و راهکارهای مدیریتی مؤثر در تحقق انضباط اجتماعی بر مبنای آموزه‌های تربیتی امام علی(ع)»، «گونه‌های تأثیرپذیری شروح نهج‌البلاغه خویی و شوشتری از شرح قطب‏ الدین راوندی»، «نقش انگاره سفر در معناداری زندگی از منظر نهج‌البلاغه و مؤلفه‌های آن در ساحات درونی انسان»، «بازخوانی شیوه‌های فهم بستر تاریخی کلام امام علی(ع) در نهج‌البلاغه مطالعه موردی: شروح ابن‌ابی‌الحدید، ابن‌میثم، میرزا حبیب خویی، شوشتری و مغنیه».

تحلیل ساختار هنری داستان حضرت آدم(ع)

در چکیده مقاله «تحلیل ساختار هنری داستان حضرت آدم (ع) در خطبه‌های نهج‌البلاغه» می‌خوانیم: «مکتب ساختارگرایی از جمله دانش‌های مربوط به نشانه‌شناختی است که به تحلیل محتوای متون(از جمله متون مقدس) و به ویژه بررسی و تحلیل عناصر داستان ها و قصه ها می پردازد. شیواترین ابزار بیان و انتقال مفاهیم و انگاره های مورد نظر، روایت و به تصویرکشیدن وقایع در قالب «قصه» است که اهداف بسیاری را با خود به همراه دارد. این پژوهش در تحلیل عناصریکی از داستان های مشترک در قرآن و نهج البلاغه یعنی داستان خلقت آدم(ع) با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته و با استفاده از روش های جزئی دانش نشانه شناختی، داستان خلقت آدم(ع) را در خطبه های نهج البلاغه مورد واکاوی قرار می دهد. طرح و پیرنگ خطبه‌ها در موضوع خلقت آدم(ع) مبتنی بر رابطه علت و معلول است و حوادث داستان در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر هستند.

زاویه دید در داستان به صورت روایت گری است؛چرا که حضرت به عنوان فرد غایب از صحنه و راوی، داستان را تبیین می کنند. شخصیت های داستان هر کدام ویژگی های خاصی دارند، عبارت اند از آدم(ع)، فرشتگان و شیطان. کنش های داستان بر دو محور اصلی شیطان و آدم(ع) رخ می دهد که هر دو از فرمان الهی سرپیچی می کنند گفت و گوهایی میان اشخاص حاضر در داستان صورت گرفته که به داستان جلوه هنری خاصی می بخشد صحنه پردازی در دو قالب زمان و مکان، به تصورات ذهنی خواننده جهت ملموس سازی داستان کمک می کند. هریک از عناصر قصه، با هدف تربیتی خاصی، ایفای نقش می کنند که در نهایت هدف اصلی داستان یعنی بعد هدایتی را محقق می سازند.»

تأثیرپذیری شروح نهج‌البلاغه از شرح راوندی

در طلیعه مقاله «گونه‌های تأثیرپذیری شروح نهج‌البلاغه خویی و شوشتری از شرح قطب‏ الدین راوندی» آمده است: «یکی از روش‌های کارآمد در سنجش ارزش یک اثر علمی، بررسی میزان تأثیرپذیری آثار پسین از آن است. این تأثیرپذیری هم به جهت شخصیت مؤلف و هم به جهت محتوای تألیف قابل پیگیری است. منهاج‏البراعه فی شرح نهج‏البلاغه اثر قطب‏الدین راوندی، شرحی کهن و روشمند است و از مهم‏ترین شروح نهج‏‏البلاغه محسوب می‌شود. مطالعه‌ی شروحِ نگارش شده‌ی پس از این شرح روشن می‌سازد که جایگاه علمی مؤلف و تألیف، بر شارحان پسین نهج‏البلاغه تأثیر فراوانی داشته است.

از جمله شروحِ متأخری که این تأثیرپذیری در آن‌ها بسامدِ آماری بالایی داشته است، منهاج‌البراعه فی شرح نهج‌البلاغه از حبیب‌الله هاشمی خویی و بهج‌الصباغه فی شرح نهج‌البلاغه از محمدتقی شوشتری است که ضمن تأثیرپذیری از شخصیت علمی راوندی، از روش و محتوای شرح‌ وی نیز متأثّر بوده‌اند. این تأثیرپذیری به دو گونه‌ی تأیید آرای راوندی و نقد نظرات وی در این دو شرح انعکاس یافته و بیشتر در دامنه‌ی موضوعاتی نظیر ادبی، تاریخی و تحلیلی ظهور داشته است. اصلی‏ترین علل رویکرد نقّادی خویی و شوشتری نسبت به راوندی، دست‌یابی به فهمِ صحیح و مرادِ واقعی کلام امام (ع) است.»

نقش انگاره سفر در معناداری زندگی

در طلیعه مقاله «نقش انگاره سفر در معناداری زندگی از منظر نهج‌البلاغه و مؤلفه‌های آن در ساحات درونی انسان» آمده است: «استفاده از انگاره‌ها برای تمثل بخشیدن به امور ذهنی و درونی در بسیاری از عرصه‌ها و ازجمله متون دینی پیشینه‌ای کهن دارد. در نهج‌البلاغه برای تبیین مسئله معناداری زندگی از انگاره‌های گوناگونی استفاده شده است که یکی از آن‌ها «زندگی به‌منزله سفر» است. در این مقاله پس از استقصای کامل موارد کاربرد واژه سفر و زندگی و نیز دیگر واژگان مرتبط با موضوع با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین این انگاره در ساحت‌های درونی آدمی یعنی شناخت، احساس و اراده پرداخته شده است. مؤلفه‌های شناختی انگاره سفر باورهایی مانند مبدأ، معاد، جایگاه انسان، ویژگی‌های مسیر، راهنمای سفر، مراحل و مقاطع سفر و موانع و دشواری‌های آن را در برمی‌گیرد.

مراد از مؤلفه‌های عاطفی این انگاره احساس‌هایی مانند شوق، آرامش، امید، تعالی، کامیابی، اعتمادبه‌نفس، پویایی و ارزشمندی است و سرانجام، مؤلفه‌های ارادی معناداری مواردی مانند تعهد به سیر و آمادگی برای آن، زهد، فرصت‌جویی، بازگشت از انحراف، غلبه بر موانع و پایداری در حرکت را در برمی‌گیرد. امتیاز انگاره سفر بر دیگر انگاره‌های معناداری زندگی در دو عامل است: 1- قدرت بیشتر برای تمثل بخشیدن به ویژگی‌های معناداری زندگی و 2- شمول آن بر انگاره‌هایی مانند تجارت، کشتزار، مسابقه و کارزار که همگی ملازم با سفر منظور می‌شده‌اند.»

انتهای پیام
captcha