به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مهدی رستمنژاد، معاون آموزش حوزه علمیه، شنبه 28 فروردینماه، در جلسه تفسیر روزانه خود به تفسیر آیه 152 سوره آلعمران: «وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» پرداخت و بیان کرد: در این آیه، خداوند وعده پیروزی در جنگ احد را داده بود؛ یعنی این وعده از سال قبل در جنگ بدر رخ داد که مسلمین در آن پیروز شدند.
وی به تبیین این وعده پرداخت و افزود: وعده این بود که در جنگ بعدی که جنگ احد باشد هم پیروز خواهید شد. خداوند به مسلمانان تاکید میکند که به وعدهاش عمل کرد تا اینکه شما نزاع، اختلاف و عصیان کردید. یعنی این سه عامل در انتهای این جنگ، سبب شکست مسلمین شد، در حالی که پیروز بودند.
رستمنژاد تصریح کرد: در این آیه و آیات مشابه، خداوند یک رخداد و اتفاق را برای القای مطالب خود بهانه قرار میدهد تا سنتهای خود را بیان و انسان را تربیت کند و همچنین، مسیر انسان را در تحقق مقام خلیفةاللهی هموار کند. در اینجا شکست مسلمین در جنگ احد، آنهم پس از پیروزی مورد توجه قرار گرفته و علل آن هم توسط خداوند بیان شده است.
وی اضافه کرد: از این آیه چنین برمیآید که حتی اگر فرمانده پیامبر اولوا العزمی مانند حضرت محمد(ص) هم باشد، اما مردم سستی داشته باشند و اطاعت نکنند، شکست حتمی خواهد بود و این آیه نشان میدهد، نصرت خداوند منوط به شرط اطاعت است و اگر مردم نافرمانی کنند، سنن دیگر خداوند به سراغشان میآید و حتی اگر برحق هم، باشند طعم شکست را خواهند چشید.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه بیان کرد: سستی نخستین عامل شکست محسوب میشود و عامل دیگر عبارت از نزاع و اختلاف است که آیه به داستان «جبل الرماط» در جنگ احد اشاره دارد. پیامبر(ص) در این جنگ، پنجاه نفر را مأمور کرد که در این محل بایستند، ولی وقتی نوبت به تقسیم غنائم رسید، کسانی که در تنگه ایستاده بودند، دیدند که همه مشغول جمع کردن غنائم هستند و تعداد زیادی از آنها، جز تعداد معدودی که شهید شدند، برخلاف فرمان پیامبر(ص) این تنگه را رها کردند.
وی با بیان اینکه مسئله دیگر در شکست، تمرد، نافرمانی و عصیان است، اضافه کرد:خداوند عبارت «وَ عَصَيْتُمْ» را آورده است؛ یعنی عصیان کردید. همچنین در ادامه آیه به انگیزههای حضور افراد هم اشاره دارد که مختلف بوده است. از جمله اینکه فرمود: «مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ؛ برخی برای دنیا و برخی برای آخرت در احد حاضر شدند.»
رستمنژاد بیان کرد: انسان گاهی از حرفهایی که برخی در فضیلت صحابه میگویند تعجب میکند. زیرا تناسبی میان آیات قرآن و فضائلی که برای برخی صحابه نقل میشود، وجود ندارد. این افراد در احد حضور داشتند، ولی خداوند فرمود برخی از اینها برای دنیا وارد جنگ شدند. با این وصف، آیا درست است بگوییم هرکسیدر عمرش یکبار نبی اکرم(ص) را دید، صحابی او و عادل است؟
این استاد حوزه علمیه با اشاره به آیه 153 سوره آلعمران: «إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» تصریح کرد: آیه اشاره میکند کار این افراد به جایی رسید که فراری شدند: «إِذْ تُصْعِدُونَ» و اعتنایی به هیچ کسی نمیکردند: «وَ لَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ». با اینکه پیامبر(ص) آنها را صدا میزد که چرا مرا تنها میگذارید: «وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ» و کارشان به جایی رسید که به خدا بدگمان شده و سوءظن یافتند و گفتند اگر ما برحق هستیم، چرا شکست خوردیم و مضمحل شدیم.
رستمنژاد با اشاره به این بخش از آیه که میفرماید: «فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ» بیان کرد: خداوند اینها را تنبیه کرد و غمی پشت غم بر آنها وارد کرد، گرچه خداوند آنها را در ادامه بخشید. اما خداوند در اینجا قانونی را بیان کرده که برای همه جاری است. در آیه 155 میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ»؛ یعنی کسانی از شما که پشت کرده و فرار کردند، مرتکب گناه بزرگی شدند و این فرار و عصیان از دستور پیامبر(ص) به خاطر گناهان گذشته آنها بوده است. شیطان این افراد را به خاطر گناهانی که سابقا انجام دادند گرفتار این گناه بزرگ کرد؛ یعنی گناهان محقر و صغیره سابق، میتواند عاملی برای گناهان آینده شود.
وی افزود: این گناهان، انسان را به گناهان بزرگتر سوق میدهد. این یک قانون است که وقتی انسان در مسیر گناه قرار گرفت، ممکن است کارش به جایی برسد که خداوند بر قلبش مُهر زند. گناه بهقدری بر قلب و روح انسان مسلط میشود که کسانی در مقام صحابی پیامبر(ص) هم متوجه وضع خود نیستند و در وقت خطر، پیامبر(ص) را تنها میگذارند و فرار میکنند.
این استاد جامعةالمصطفی(ص) تصریح کرد: این اختصاص به یک جنگ و رخداد ندارد، بلکه در تمام زندگی چنین برنامهای برای همه انسانها وجود دارد؛ یعنی اگر گناهان کوچک را با توبه نشوییم، روز به روز قویتر شده و انسان را به وادی گناهان کبیره میاندازد، تا جایی که در خطر افتادن پیامبر(ص) هم برای او مهم نیست. این گناه بهقدری بزرگ بود که خدا پرونده آن را تا قیامت باز گذاشته تا همه عبرت بگیرند.
وی اضافه کرد: در ادامه آیه بیان شده است: «إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا ...». این تعبیر، درس و هشداری بس عظیم برای همه کسانی است که میخواهند مسیر تکامل انسانی را به سمت مقام خلیفةاللهی شدن طی کنند تا توجه کنند که نباید گناهان صغیره را دستکم بگیرند.
وی تأکید کرد: بنابراین، تبیین عوامل شکست، مهمترین نکته این آیه است. نخستین عامل، سستی، نزاع، اختلاف، تمرد و عصیان است، ولو اینکه فرمانده، اولشخص عالم باشد. نکته دیگر اینکه، برخی با انگیزه کسب مادیات پیامبر(ص) را تنها میگذارند. همچنین منشأ فرار آنها و نایستادن در برابر دشمن، به خاطر گناهان گذشته آنها است، ولو اینکه مرتکب گناهان صغیره شده باشند.
انتهای پیام