زیبایی دین، عامل جذب انسان‌ها به سوی پروردگار
کد خبر: 3965238
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۵
حجت‌الاسلام سروش محلاتی بیان کرد:

زیبایی دین، عامل جذب انسان‌ها به سوی پروردگار

سروش محلاتی ضمن تبیین دعای سحر تصریح کرد: زیبایی‌ها انسان را به خودش جذب می‌کند و توجه به حق از توجه به زیبایی نشئت می‌گیرد.

به گزارش ایکنا، نخستین جلسه شرح دعای سحر حجت‌الاسلام سروش محلاتی شب گذشته 27 فروردین‌ماه برگزار شد. وی در این جلسه به شرح عبارت «اللهم انی اسئلک من جمالک» پرداخت. متن جلسه از نظر می‌گذرد؛

در دعای سحر بیست و سه فقره وجود دارد که در هر فرازی یکی از اسمای الاهی مورد توجه قرار می‌گیرد. در فراز اول «بها»، در فراز دوم «جمال» و در فراز سوم «جلال». با توجه به اینکه بها و جمال معنای نزدیکی به یکدیگر دارند و هر دو به معنای زیبایی است این سوال در جلسه گذشته مطرح شد که چرا در میان همه اسمای الاهی، این دعای شریف با موضوع جمال حق آغاز می‌شود؟ یعنی دعاکننده اولین توجهی که به حق تعالی پیدا می‌کند توجه به جمال و زیبایی است. این تقدم چه وجهی دارد و آیا واقعا اسم جمال بر اسمای دیگر الاهی پیشی می‌گیرد یا نه.

در این مورد دو نکته به نظر می‌رسد. نکته اول این است که جمال و زیبایی در عرض صفات کمال دیگر نیست، بلکه این صفت، نسبت به صفات دیگر و این اسم نسبت به اسماء دیگر شمول و پوشش دارد و همه آنها را در بر می‌گیرد. مثالی عرض کنم؛ شما صفت کمال را با علم و قدرت و حیات مقایسه کنید. حیات صفتی در قبال علم است و علم صفتی در قبال قدرت است، اما کمال در عرض آنها و در مقابل آنها نیست؛ کمال هم علم را و هم حیات را و هم قدرت را و هم رحمت را و همه اسمای حسنا را پوشش می‌دهد. همین تعبیر درباره اسم جمال هم صادق است. جمال اوسع از اسمای دیگر است و همه اسمای دیگر را در بر می‌گیرد. علم یک زیبایی است، حیات یک زیبایی است، رحمت یک زیبایی است. آن که همه اینها را تحت پوشش خود قرار می‌دهد، یک مفهوم کلی تحت عنوان جمال و زیبایی است. در واقع می‌توان گفت فراز اول یا فراز دوم خلاصه و فشرده همه آن چیزی است که در فرازهای بعد آمده است و به بیان دیگر، فرازهای بعدی شرح و بسط همان زیبایی است که در فراز اول و دوم اجمالا مطرح شده است.

پس قاعدتاً باید این اجمال بر آن تفصیل تقدم پیدا کند یا این اسم وسیع‌تر بر آن اسامی که نسبت به این اسم مضیق هستند تقدم پیدا کند یا این اسم کلی بر آن اسمای جزئیه پیشی بگیرد. این یک جهت است که تفاوت جمال و اسمای بعدی است و وجه تقدم موضوع جمال است.

وجه دوم برای تقدم موضوع جمال در این دعای شریف این است؛ انسان در توجه به هر چیز و هر موضوعی تحت تأثیر جاذبه زیبایی قرار دارد. هر چه از زیبایی بهره دارد، در انسان نفوذ پیدا می‌کند و قلب انسان را تسخیر می‌کند. ما مفطور زیبایی‌پرستی هستیم و فطرتاً عاشق زیبایی هستیم. زیبایی‌ها انسان را به خودش جذب می‌کند، شوری در انسان به وجود می‌آورد، توجه به حق از توجه به زیبایی نشئت می‌گیرد. چون حق تعالی زیبایی مطلق است و جمال مطلق است بدین جهت است که انسان به آن سمت و سو گرایش پیدا می‌کند. اول موضوعی که برای انسان جاذبه دارد و انسان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد موضوع جمال و زیبایی است. لذا در این دعای شریف هم توجه سالک از همین نقطه آغاز می‌شود. چرا باید با خدا سخن گفت، چرا باید با او نجوا کرد؟ همه یک پاسخ دارد و آن اینکه او منشا زیبایی است. اینجاست که یک تفاوت بین زیبایی و همه اوصاف دیگر خود را نشان می‌دهد. هیچ وصف دیگری غیر از موضوع زیبایی برای انسان شورآفرین نیست، تحول در درون انسان به وجود نمی‌آورد. ولو اینکه کمالاتی باشد، آنچه انسان را به سوی خود جذب می‌کند موضوع زیبایی است و دعا از زیبایی آغاز می‌شود و وقتی انسان توجه به سوی زیبایی مطلق پیدا کرد، رو به سوی خدا می‌رود.

البته این موضوع در صحف عرفانیه مورد تحقیق قرار گرفته، در آثار علمی مطرح شده است و برخی از متفکرین زمان ما در آثارشان مطرح کردند. به یک نمونه از مشایخ گذشته اشاره می‌کنم و یک نمونه از علمای متاخر. کسانی که اهل تحقیق در این موضوع باشند، می‌توانند به آثار شیخ اکبر مراجعه کنند. ابن عربی در کتاب فتوحات سوالاتی که مطرح کرده و پاسخ داده است، یکی از سوالات این است: مبدأ حب و علاقه چیست؛ یعنی انسان چگونه تحول پیدا می‌کند و عاشق می‌شود. شیخ اکبر در پاسخ، پاسخ کوتاهی می‌دهد: وقتی اسم جمیل حق خود را نشان داد و خدا با این اسم تجلی بر بنده پیدا کرد، حال انسان دگرگون می‌شود و عشق در انسان به وجود می‌آید. همه اسمای الاهی چنین تأثیری در تحول و انقلاب در وجود انسان ندارد و وقتی انسان زیبایی را دید، مبهوت می‌شود و دل می‌دهد. زیبایی حق تعالی در هر کس و در هر جا ظهور پیدا کند، این تغییر اتفاق می‌افتد.

انسان تفاوت انسان‌ها در حالشان ناشی از همین تفاوت در درک و احساس زیبایی است. چرا کسانی هستند که تحت تأثیر قرار می‌گیرند و حالات خوشی پیدا می‌کنند. آنهایی که این زیبایی را درک می‌کنند، جذب می‌شوند و آنهایی که این زیبایی را درک نمی‌کنند، دفع می‌شوند. ما گمان می‌کنیم با ابزار دیگری انسان‌ها را به خدا و معنویت دعوت کنیم. نه، انسان عبد زیبایی است. انسان برده زیبایی است. شما زیبایی دین را نشان دهید تا همه انسان‌ها به سوی دین تمایل پیدا کنند. دین زیبا دل انسان را می‌رباید. اگر چهره دین را نازیبا نشان دادید، چه توقعی دارید انسان‌ها جذب دین شوند. جایی که دین را با چهره کریه نشان دهید، مردم از دین خارج می‌شوند.

انتهای پیام
captcha