کد خبر: 3981800
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۸
پاکتچی در یک نشست تخصصی بیان کرد:

«بافت‌گردانی»، روشی برای استنباط درست الگوی سبک زندگی از قرآن

احمد پاکتچی معتقد است که بسیاری از قصه‌های قرآنی نمی‌توانند مبنای شکل‌دهی به سبک زندگی باشند و یکی از مواردی که برای رسیدن به سبک زندگی قرآنی به ما کمک می‌کند استفاده از «بافت‌گردانی» است.

به گزارش ایکنا، نشست تخصصی «بازخوانی مفاهیم اخلاقی قرآن در فضای نزول و کاربردی‌سازی آن در سبک زندگی» روز گذشته 12 تیرماه با سخنرانی احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به همت معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

گزیده‌ای از مباحث این جلسه را بخوانید؛

یکی از مواردی که در طراحی یک نظام اخلاقی و سبک زندگی متناسب با عصر حاضر باید به آن توجه داشته باشیم، واکاوی الگوهای اخلاقی در موقعیت‌های ویژه است. گاهی اوقات با موقعیت‌های ویژه‌ای مواجه هستیم که باعث می‌شوند الگوهای اخلاقی در شرایط تنش قرار بگیرند و به محض اینکه شرایط ویژه را از ویژه بودن خارج کنیم و تبدیل به قاعده کنیم، نظام اخلاقی ما سقوط می‌کند.

چه چیزی نظام اخلاقی را متلاشی می‌کند؟

یکی از نمونه‌هایی که می‌توان مطرح کرد مسئله توریه و تقیه است. وارد کردن عنصر توریه به حوزه آموزش‌های دینی ما به خودی خود مشکل نداشت، چون ممکن بود در موقعیت‌های ویژه با آن مواجه باشیم ولی تبدیل کردن آن به رویه جاری و آوردن آن به زندگی روزمره، نظام اخلاقی را متلاشی می‌کند؛ چون توریه وقتی از موقعیت ویژه خارج شود و روزمره شود، یعنی دروغ. گسترش کاربرد توریه و خارج کردن آن از موقعیت ویژه ما را به آدم‌های دروغگو تبدیل می‌کند.

مثالی بزنم. شما می‌گویید اگر کسی در خانه‌اش مورد حمله قرار بگیرد و آدم بخواهد در مقام دفاع برآید و به دزد مسلح صدمه وارد کند، کسی به او ایراد نمی‌گیرد. طبیعتا این حق طبیعی هر انسان است که از خودش دفاع کند؛ ولی اگر این امر به رویه جاری زندگی تبدیل شود و من هر روز با مردم درگیر شوم به یک آدم پرخاشگر تبدیل می‌شوم و دیگر انسان اخلاقی نیستم. بنابراین نباید موقعیت‌های ویژه را با زندگی روزمره خلط کنیم.

بنابراین در خواندن مواردی مثل قصص قرآن خیلی باید به این توجه کرد که قصص را چطور می‌خوانیم. فرضا ما قصه‌ای درباره حضرت داوود می‌خوانیم که یک فرشته‌ای از آن حضرت سوال کرد که برادر من نود و نه گوسفند دارد و الآن می‌خواهد یک گوسفند مرا تصاحب کند. بعد حضرت داوود متوجه اشتباه خودش شد که نود و نه زن داشت ولی باز دنبال زن اوریا بود. وقتی شما این را به الگوی اخلاقی تبدیل کنید، می‌گویید؛ پیامبران هم از این کارها می‌کردند و بنده که اضعف مامومین هستم.

پس بسیاری از این قصه‌ها نمی‌تواند مبنای شکل‌دهی به سبک زندگی باشند. ما باید نگاه درستی در خواندن قصص قرآنی داشته باشیم. همانطور که در مباحث مربوط به آخرت، بهشت و جهنم هم همینطور است و آنجا هم با موقعیت‌های ویژه مواجه هستیم و نمی‌توانیم بر اساس آنها سبک زندگی بسازیم. نمی‌توانیم بر اساس آنچه درباره زندگی در بهشت می‌خوانیم، سبک زندگی درست کنیم، چراکه ممکن است یک آدم احساس کند اگر در بهشت خدم و حشم دارم چرا در این دنیا نداشته باشم؟ با وجود اینکه ما برای غلمان کارکرد جنسی قائل نیستیم ولی برخی برداشت جنسی می‌کنند و بر اساس این برداشت، قبح شرعی این عمل برای آنها برداشته می‌شود و تعرض جنسی سطح پایین مرتکب می‌شوند. موقعیت‌های ویژه را مبنای ساختن سبک زندگی کردن، بسیار خطرناک است.

برای اینکه در این ورطه نیفتیم باید توجه داشته باشیم هنجارهای مربوط به قصص قرآن، آخرت و آخرالزمان با هنجارهای زندگی روزمره متفاوت هستند، پس باید الگوی درستی برای تفسیر موقعیت‌های ویژه داشت باشیم.

کاربرد بافت گردانی در سبک زندگی

یکی از مواردی که برای رسیدن به سبک زندگی و اینکه چگونه از مضامین قرآن به سبک زندگی برسیم به ما کمک می‌کند استفاده از «بافت‌گردانی» است. بافت گردانی را در جایی می‌توانیم مطرح کنیم که وقتی شما آیه‌ای را بر اساس معنای عبارت و بافت نزول می‌خوانید، ممکن است احساس کنید آن آیه در زندگی امروز ما کاربردی ندارد. مثلا در آیات 8 و 9 سوره تکویر، افرادی که دختران را زنده به گور می کردند، سرزنش شده‌اند. در کتب تاریخی نوشته شده است در دوره ظهور اسلام یک طیفی این کار را انجام می‌دادند ولی ممکن است شما بگویید این آیه برای ما بازنشسته است و دیگر در زندگی امروز با زنده به گور کردن دختران مواجه نیستیم. بنابراین این آیه برای ما پیام خاصی ندارد. پس از خودمان سوال می‌کنیم که چرا باید یک رفتار کاملا محلی که مربوط به گروهی از اعراب بوده است، آنقدر مهم باشد که نه فقط در این آیه بلکه در آیات دیگری هم راجع به این مسئله صحبت شود. اگر به آیه در بافت آن عصر نگاه شود از عرصه کاربرد فاصله می‌گیرد ولی شما می‌توانید این آیه را بافت گردانی کنید و به شکل دیگری به اَیه نگاه کنید.

این آیه درباره این صحبت می‌کند که طیفی از اعراب جاهلی به دلیل جنسیت دختر، جان او را می‌گرفتند و ظلم بزرگی در حق او مرتکب می‌شدند در حالی که آن نوزاد هم مثل نوزادهای پسر حق حیات داشته و کسی نباید حق حیات را از او سلب کند. شما می‌توانید این را از بافت بیرون بیاورید و بگویید این آیه دارد درباره ظلم صحبت می‌کند و  مبارزه با ظلم از اهداف اصلی قرآن و بعثت انبیاء است.

این آیه هم یکی از آیاتی است که درباره مبارزه با ظلم است. این نوزاد دختری که متولد شده یکی از حقوقی که دارد حق حیات است. تنها حقش حق حیات نیست، بنابراین اگر کسی بگوید من دخترم را نمی‌کشم ولی حقوق دیگرش را تامین نمی‌کنم شما می‌توانید اینجا با بافت گردانی از آیه، در سایه عمومات و دستورات کلی قرآن، درباره نهی از ظلم وارد عمل شوید و بگویید این آیه فقط درباره کشتن دختران صحبت نمی‌کند. یک موقع عرب جاهلی دختر را زنده به گور می‌کرد، ولی الان شما حقوق دیگر را از او می‌گیرید. بنابراین در شرایط اجتماعی متفاوت از این آیه می‌توان فهم‌های متناسب با شرایط زمان و مکان داشت.

شاید یک مفسر استنباط کند ما نمی‌توانیم دختران را از حق تحصیل محروم کنیم یا دختران را از حق مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی محروم کنیم، بنابراین این آیه فقط درباره زنده به گور کردن نیست و می‌شود برداشت‌های جدی‌تر و مهم‌تری داشت که با زندگی امروز ما ارتباط پیدا می‌کند.

انتهای پیام
captcha