آیت‌الله حسن‌زاده آملی ادیبی کم‌نظیر بود/ درد فراق را به دل ما گذاشتى
کد خبر: 4001606
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۹
گزارش ایکنا از نشست هندیران/

آیت‌الله حسن‌زاده آملی ادیبی کم‌نظیر بود/ درد فراق را به دل ما گذاشتى

بزرگداشت مقام ادبی و عارفانی مرحوم علامه حسن‌زاده آملی با حضور شاعران و ادیبان فارسی‌زبان در گروه هندیران برگزار شد.

عرض ارادت شاعران به علامه حسن‌زاده آملیبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست بزرگداشت مقام ادبی و عرفانی مرحوم آیت‌الله حسن‌زاده آملی شب گذشته نهم مهرماه به همت گروه بین‌المللی هندیران و با حضور اساتید زبان و ادبیات فارسی، شاعران و هنرمندان فارسی‌زبان کشور‌های ایران، هند، افغانستان و ... در فضای مجازی برگزار شد.
 
غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پیام صوتی گفت: مرحوم آیت‌الله حسن‌زاده آملی، حکیم ذوالفنون بودند. ایشان در فقه، اصول، فلسفه، عرفان، ادبیات، معارف قرآنی و ... تبحر داشتند. اما من می‌خواهم به دو جنبه از وجوه معنوی ایشان اشاره کنم. یکی تسلط ایشان بر سنت ریاضیات و نجوم قدیم است. این دانش در میان مسلمانان دانشی بسیار مهم و معتبر بوده و تقریباً از صدر اسلام مسلمانان با استفاده از تحقیقات یونانی‌ها، ایرانی‌ها و هندی‌ها دانش نجوم را در تمدن اسلامی تقویت کردند. البته نجوم از ریاضیات جدا نبوده و این هر دو حتی در خدمت احکام فقهی هم قرار داشت و نسل به نسل استادان ریاضیدانی بودند که در فضای فکری و فرهنگ اسلامی تنفس و کتاب‌هایی تألیف و شاگردانی تربیت می‌کردند و می‌توانم بگویم آیت‌الله حسن‌زاده آملی یکی از افراد مهمی بودند که در این سلسله تا زمان ما حضور داشتند.
 
وی افزود: در واقع ایشان وارث یک سنت هزار و سیصد ساله‌ای بودند که به عنوان یک فقیه، فیلسوف و عارف، ریاضیدان هم بودند و کتاب‌های با منشأ یونانی را که در تمدن اسلامی بار‌ها شرح و تحریر شده بود مانند تحریر اقلیدس تدریس می‌کردند و از این جهت شخصیتی منحصر به فرد بودند و من همیشه در حسرت این هستم که حوزه‌ها از تربیت چنین شخصیت‌هایی بازنمانند و این سنت فراموش نشده و این رشته گسیخته نشود.
 
حدادعادل با اشاره به جنبه دیگر شخصیت علامه حسن‌زاده آملی تصریح کرد: جنبه دیگر شخصیت ایشان توجه به ادبیات کلاسیک فارسی بود که این هم در حوزه‌ها چندان رواج نداشته است. ما می‌دانیم که تصحیح متون ادبیات کهن فارسی کاری دشوار است و فقط در فضا‌های دانشگاهی مطرح بوده است. اینکه یک عالم حوزوی با تمام خصوصیات روحانیت حوزوی همت کرده و کلیله و دمنه را تصحیح کند، بُعدی کم‌نظیر است.
 
وی ادامه داد: این نوع فعالیت‌ها در بین حوزویان استثنایی است و این نشان از جامعیت فکر و وسعت چشم‌انداز معرفتی ایشان دارد که سبب شده بود آیت‌الله حسن‌زاده آملی یک شخصیت کم‌نظیر در میان حوزویان باشد. البته جهان معنوی و خصوصیات روحی ایشان بعد مهمتری است که دیگران به توصیف آن‌ها سزاوارتر هستند.  
 
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پایان از مردم آمل قدردانی کرد و گفت: مردم آمل در تشییع پیکر آن مرحوم اعتبار و آبرویی برای خود کسب کردند و نمایشی از قدرت دینداری و وحدت را به دشمنان نشان دادند.
 
حسن رحیم‌پور ازغدی نیز در پیامی ضمن تسلیت درگذشت علامه حسن زاده‌آملی گفت: نخست، تبریک به آمل، شهری کوچک با مردانی بزرگ و مردمانی سترگ، عالم‌دوست و نابغه‌پرور و با این تجلیل و تشییع مشعشع در چنین شرائطی. دوم، تبریک به حضرت حسن‌زاده آملی، فقیه مست شوریده، که با مرگ، سابقه رفاقت داشت و با آن به طنز سخن می‌گفت معذالک آن را چه تحقیر‌ها که نکرد.
 
وی افزود: آن شیخ برخوردار از «بیداری» و گریزان از «دلمردگی»، «زنده بیدار» و فرزانه بی‌تاب، «دل از دست داده» تمام‌عیار و «تن‌های بزرگ»، یک عمر، خداخدا گفت و جلودار سوته‌دلان دوران بود. همواره گریزان از بازار گرم «خودفروشی»، روز‌ها کوکو می‌کرد و شب‌ها هوهو می‌گفت، و چه سال‌ها که منتظر وصال بود و حضرت مرگ را بدقول و «دیر آمده»، می‌دید. از پیش، در شب شعر خلوت خویش، شعر شب رحلت خویش چنین سروده بود: 
 
مژده‌ای دل که شب هجر به پایان آمد
پیک روح القدس از جانب جانان آمد
 
تن خاکی بسوی خاک روان است، ولی
دل عرشی بسوی عرش خرامان آمد
 
چون به گورم بسپردید بنشینید به سور
نه که درسوگ کسی باشد ونالان آمد
 
حمدلله که حسن تا زندای خوش دوست 
ارجعی را بشنیده ست غزلخوان آمد
 
رحیم‌پور ازغدی ادامه داد: آیت‌الله العظمی حسن‌زاده، زاده عشقی مقدس که پایان نداشت و آیت غیرمجازی خدا و فراتر از مرجع تقلید، مرجع ایمان خلق نیز بود و گرچه خود را رانده از بارگاه قدس و به دنبال راهی به پیشگاه انس می‌خواند، اما بی‌شک، مرجع و تکیه‌گاه خلق و لایق مشورت با حقیقت الحقایق بود، چشم از دنیا، شسته و دیده به دیدار الله، دوخته، دائم در ابتهاج، و شعله‌وری که خاموش و بی‌صدا می‌سوخت و از این سوختن لذت می‌برد. حسن‌زاده، چهار تکبیر زده بر دنیای ما و اهل اشارت غیب و «فقر الی الله» بود و این «فقرباوری»، او را چه غنی ساخته بود، پلکان مراتب توحید را یک به یک شناخت و به شناختن، بسنده نکرد بلکه یک به یک آن را بالا رفت.
 
در بخش دیگری از این نشست ادبی شاعران سروده‌های خود را به روح حضرت علامه حسن‌زاده آملی تقدیم کردند.
 
ایرج قنبری
 
عطر واژه‌های آسمانی تو
هرکجا که می‌وزید
انتشار آیه‌های نور بود
مژده ظهور بود‌ ای چراغ آفتاب
دست‌های عاشق مرا بگیر
راه را به من نشان بده
قطره‌ای به من
از زلال آسمان بده
***
واژه‌ها
در مقابل بزرگی تو
نارس اند‌ای صدای روشن خدا
در زمین
من چقدر در مقابل تو کوچکم
 
محمود اکرامی‌فر با اشاره به ویژگی‌های شعر مرحوم علامه گفت: علامه حسن‌زاده آملی به گواهی اشعارش نشان داده که ادبیات کهن رو خوب می‌شناخته و به اصول و قواعد شعر تسلط کامل داشته است. از این رو آوردن ردیف‌های ویژه و نادر و گاهی نایاب در ادبیات یکی از ویژگی‌های شعری ایشان است؛ مانند آسوده، دگر هیچ، دقیقه. قم ایهاالمزمل، علی الله و...
 
شد گاه وصل دلدار قم ایهاالمزمل
آمد زمان دیدار قم یا ایهاالمزمل
 
وقت سفر رسیده یعنی سحر رسیده
بیدار باش بیدار یا ای‌ها المزمل
 
***
همی هوای تو دارم به سر دقیقه دقیقه
که در لقای تو دارم سفر دقیقه دقیقه
خیال وصل توام ارنبود آب حیاتم
مگر به روی تو افتد نظردقیقه دقیقه
 
***
از صحبت اغیار گذشتیم علی الله
ما از همه جز یار گذشتیم علی الله
شدوعده‌ی دیدار من و یار شب تار
از خواب شب تار گذشتیم علی الله
 
وی افزود: یکی دیگر از ویژگی‌های شعر ایشان تکرار است که در علوم ارتباطات به عنوان یکی از شیوه‌های اثرگذاری بر افکار عمومی مطرح است. البته به شرط اینکه متناوب و متناسب باشد وگرنه باعث بی‌تفاوتی می‌شود. مانند بیت «بود مرد تمامی آنکه از تنها نشد تنها/ به تنهایی بود تنها و با تنها بود تنها».  انگار به پدیده «انبوه تنها» که از مشخصه‌های جامعه جدید و نام کتابی از دیوید رایزمن است، اشاره دارد که مشکل جامعه کنونی است.  حتی در بسیاری از شعر‌ها از وزن دوری  و تکرار افاعیل و ارکان استفاده کرده است.
 
محمدجواد محبت
 
چون مناجاتیان سفر کردند
دیده از اشک شوق‌تر کردند
 
رخت خاکی زتن فروهِشتند
جامه عاشقی به بر کردند
 
قصه طول آرزو‌ها را
ساده و پاک و مختصر کردند
 
نخل ایمان و بذر احسان را
در دل خویش، بارور کردند
 
جلوه‌های فریب دنیا را
پاکبازانه بی‌اثر کردند
 
راه مطلوب، هرچه مشکل شد
همّت و عزم، بیشتر کردند
 
پای در خط دوست، بنهادند
در خطیری به جان خطر کردند
 
روز دیدار، می‌شود معلوم
سود بردند، یا ضرر کردند
 
محمدمهدی عبدالهی
 
داغى بزرگ بر دل دنیا گذاشتى 
صبر زمانه را به تماشا گذاشتى
 
اى سرو سرفراز علوم اى حکیمِ جان
از خاک سر به دوش ثریّا گذاشتى
 
جاى تو نیست روى زمین اى بزرگ مرد
رفتى و پا به عالم بالا گذاشتى
 
در ساحل سپیده دم از شوق جام وصل
دستى به روى شانه دریا گذاشتى!
 
ناگاه زخم کوچ نفس‌گیر خویش را
در امتداد خاطره‌ها جا گذاشتى
 
آه اى طبیب خسته‌دلان با گلاب اشک
درد فراق را به دل ما گذاشتى
 
اى جان! حدیث حُسنِ حسن زاده ات کجاست؟
علامه! علم را به خودش وا گذاشتى؟!
 
عمرى نفس به شوق ولایت زدى و بس  
یعنى قدم به راه تولا گذاشتى
 
بر حال ناب بندگیت غبطه مى خوریم
وقتى قرار با گل زهرا گذاشتى
 
ماه صفر به قصد سفر روضه خوان شدى
مرهم به قلب زینب کبرىٰ گذاشتى
 
پرواز تو به مقصد بیت الحسین (ع) بود
 این اربعین به کرب و بلا پا گذاشتى.
انتهای پیام
captcha