به گزارش ایکنا، اشرف بروجردی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شامگاه چهارشنبه، 14 مهرماه در نشست علمی «معرفتشناسی در بیان امام رضا(ع)» که از سوی خانه قرآن و عترت سیده نفیسه(س) برگزار شد، با بیان اینکه امام رضا(ع) با تفکر و تعقل جامعه را هدایت کردند، گفت: شاخص مهم برای رشدیافتن و کسب معرفت؛ تفکر، دانش، علم و اخلاص است؛ در روایت بیان شده است که اگر کسی چهل روز خود را برای خدا خالص کند چشمههای حکمت در وجود او جاری خواهد شد و حکمت هم مقولهای فراتر از علم و دانش است.
وی با اشاره به راه رسیدن به معرفت اضافه کرد: امام بر این مسئله تاکید کردند که ابزار اشراف بر عمل و گفتار، عقل و ابزار عقل، تفکر است؛ امام علی(ع) فرمودند که تفکر سبب جلا و درخشندگی و نورانیت عقل است و اگر عقل بر قلب نفوذ کند به باور فرد تبدیل خواهد شد از این رو امام فرمودند که قلب مصحف فکر است. پس گام اول دانش و گام دوم عقل و گام سوم اخلاص است.
بروجردی با اشاره به روایت سلسلة الذهب، بیان کرد: بخش اول این حدیث، «لا اله» است که به معنای ترک همه منیتها و تعلقات مادی است که انسان به آن وابسته است یعنی انسان فقط باید دل به یک اله ببندد و آن خداست؛ اینکه خداوند فرمود ما ملکوت آسمان و زمین را به ابراهیم(ع) نشان دادیم این نشان دادن نصیب هر کسی نمیشود بلکه او تفکر و تعقل و اخلاص داشت و خدا این نعمت را به او عطا کرد.
وی افزود: یکی از موانع مهم در این مسیر، حسادت است؛ امام علی(ع) در مورد حسادت فرمودند که دلهای خود را از حسد پاک کنید زیرا باعث افسردگی و تنگی قلب میشود، در جای دیگری فرمودند که از حقد و کینه نسبت به دیگران خود را برحذر بدارید تا بتوانید به معرفت دست یابید.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اضافه کرد: انسان برای کسب معرفت و درک حقیقت عالم هستی لزوما نیاز به دانستن غیب ندارد و کافی است اهل تفکر، تعقل و اخلاص باشد؛ بخش عمده آگاهی به غیب ناشی از معادلات معرفتی است و اگر کسی پروسه ذکر شده را طی کند میتواند رفتار و گفتار دیگران را قضاوت و تحلیل کند و در مسائل اجتماعی و سیاسی اگر با تعقل پیش برویم به برخی مسائلی که در آینده رخ میدهد اشراف مییابیم و این لزوما علم غیب نیست؛ البته معرفت معصوم همراه با نور الهی و علم الهی هم هست ولی این راه بر دیگران هم مسدود نیست.
بروجردی با طرح این سؤال که چه شد امام رضا(ع) ولایتعهدی را قبول کردند، گفت: در دوره امام صادق(ع) به علت درگیری بین بنی عباس و بنی امیه ایشان فرصت یافتند تا معرفت را به جامعه انتقال دهند و در دوره امام کاظم(ع) هم تا حدودی به علت فشار و اختناق حکومت علیه ایشان این کار انجام شد ولی با پذیرش ولایتعهدی مجددا این فرصت برای امام رضا(ع) ایجاد شد.
وی افزود: البته امام(ع) از طرف مامون مجبور شدند که به مرو بروند هدف مامون این بود تا به خلافت عباسیون و حکومت خودش مشروعیت دینی ببخشد و اعتماد اعراب و به ویژه شیعیان را جلب کند، مادر مامون، ایرانی و مادر امین، عرب بود و مامون امین را کشت به همین دلیل نیاز به جلب نظر اعراب داشت؛ امام(ع) در پذیرش ولایتعهدی شرط کردند که در عزل و نصب و امور سیاسی دخالتی نخواهند کرد.
بروجردی با بیان اینکه این سؤال مطرح است که چرا امام(ع) این نقش را پذیرفتند و میتوانستند قبول نکنند و مانند امام حسین((ع) شهید شوند، تصریح کرد: جامعه دوره امام(ع) از مبانی اعتقادی و باورهای دینی و مذهبی دور شده بود و سیره خلفا جانشین سیره پیامبر(ص) شده و نیازمند تولید زیرساختهای فکری و اندیشهای بود، لذا شهادت امام(ع) تاثیر چندانی نداشت.
این پژوهشگر تصریح کرد: امروز هم برای ما این پرسش وجود دارد که چه سیره و روشی را در جامعه اتخاذ کنیم؛ امروز ما نیازمند معرفت و شناخت و آگاهی بیشتر و اخلاص در عمل در همه سطوح جامعه هستیم تا شاید برای نسل امروز که تشنه حقیقت است و از ما فاصله گرفته است الگو باشیم.
وی افزود: اگر ما 30 سال با نسل قبل از خود فاصله فکری و سبک زندگی داریم نسل کنونی شاید سه هزار سال با ما فاصله دارد و با ما و فرهنگ ما بیگانه هستند؛ امام علی(ع) فرمودند که فرزندان خود را برای زمانه خود تربیت کنید لذا ما باید باورهای خود را تصحیح و تعدیل کنیم تا ضمن حفظ چارچوبهای اصولی دین نسل جدید بتوانند طبق روش و منش خودشان زندگی کنند؛ باید خدا را زیبا جلوه دهیم و این زیبایی برای نسل جدید روشن شود تا به خدا عشق بورزد و خدا را دوست داشته باشد.
بروجردی بیان کرد: امروز ممکن است بخشی از جامعه تقیدات ما را نداشته باشند، ما معرفت و آگاهی و اطمینان قلبی را باید با ادبیات و گویش و بیانی که نسل جدید میپذیرد بیان کنیم لذا خود ما هم نیاز داریم تا نوعی بازخوانی در اندیشه، رفتار، گفتار، سلوک و نحوه تعامل خود داشته باشیم.
وی افزود: یادمان باشد که خدا مظهر عشق و عطوفت و رحمت است و اگر بخواهیم انتقال دهنده درستی باشیم و رسالت خود را به جا آوریم باید انسانها را دوست داشته باشیم و نسبت به آنها عشق بورزیم؛ کسی که برخوردش با دیگران خصمانه و تهاجمی است نمیتواند مدعی باشد که پیرو امام(ع) و شیعه او هست.
بروجردی گفت: باید سعی کنیم تا جامعه رشد کند و آگاه شود و عشق ودوستی و محبت را تجربه کند. چیزی که در اوایل انقلاب داشتیم، در جبهه و جامعه ایثار موج میزد و جوانان با عشق به دین مبارزه کردند و جنگیدند. اینها نیازمند تجربه، تفکر، تعقل و تکرار و تمرین است و باید در عمل این مسئله را به منصه ظهور برسانیم.
این استاد و پژوهشگر دانشگاه اظهار کرد: گاهی جوانان از ما میپرسند که برای چه انقلاب کردید؟ پاسخ ما این است که انقلاب اجتناب ناپذیر بود ولی امروز شرایط فرق کرده است و اگر جوانان هم در موقعیت ما بودند همان کاری را میکردند که نسل قبل کرد.
وی تاکید کرد: ما به جوان امروز نمیتوانیم بگوییم مثل ما فکر و زندگی کند بلکه چارچوب و اصول ارزشی و دینی باید به نسل جدید منتقل شود؛ هر کسی نیاز به پایگاه و جایگاهی دارد و همه نیازمند آن هستند و این طور نیست که کسی بگوید من آزادم و هر طوری دوست دارم زندگی میکنم.
وی افزود: باید آموزههایی که به آنها یاد میدهیم مبتنی بر چارچوب معرفتهای اصولی دینی باشد و جوان یکسری اصول را قبول کند ولی روش و شیوه را خودش انتخاب کند. مثلا در تمامی جوامع بشری دروغ و خیانت بد است و این ها باید اصل باشد.
بروجردی ادامه داد: تعقل میتواند علم را غربال کند و چنین علمی که از سوی عقل غربال شود میتواند انسان را به معرفت برساند البته علوم تجربی هم چنین معرفتی را میتواند به انسان بدهد زیرا انسان را به تفکر در جهان هستی دعوت میکند و آیات زیادی در قرآن فرموده که در عالم هستی بنگرید و در آن تفکر کنید.
انتهای پیام