
به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «الزامات دانشگاه اسلامی با رویکرد زنان و خانواده» امروز یکشنبه 21 آذرماه به مناسبت هفته پژوهش از سوی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی با ارائه شهلا باقری، دانشیار دانشگاه خوارزمی برگزار شد.
در ادامه سخنان وی را بخوانید.
یکی از راهکارها در سند دانشگاه اسلامی، برای تقویت ارتباط خانواده و دانشگاه این است که دانشگاهها، خانوادهها را از پیشرفت تحصیلی فرزندانشان مطلع کنند چراکه حق خانوادههاست که از این موضوع مطلع شوند. این مورد در اسناد بالادستی ما نیز به خوبی مورد توجه قرار گرفته اما در دانشگاههای ما عملیاتی نشده است لذا باید زیرساختهای آن عملیاتی شود. راهبرد دیگر که در سند دانشگاه اسلامی مورد توجه قرار گرفته خانوادهمحوری و ترویج امر ازدواج است.
خانواده محوری در سند اسلامی شدن دانشگاهها
نکته دیگری که در این سند اشاره شده و شاید نقطه اوج نگاه خوشفکرانه این سند به خانواده باشد تهیه پیوست خانواده محور در رشتههای مختلف تحصیلی است. در اینجا قرار است به تفکیک رشتههایِ دانشگاهی برنامهریزی کنیم که چگونه خانواده محوری داشته باشیم. همچنین این برنامهریزی باید در راستای تقویت گفتمانهای وفاق آمیز با تأکید بر خانوادهمحوری باشد. افق روشن سند دانشگاه اسلامی همین مورد است.
وقتی در این سند راهبردهای مختلف مورد اشاره را بررسی میکنیم به وظایف چهار نهاد شامل؛ شورای اسلامیسازی دانشگاهها، نهاد دانشگاهها و وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی و جهاد دانشگاهی اشاره شده است. همچنین سندی تحت عنوان سیاستهای کلی خانواده داریم که سال 1395 از سوی مقام معظم رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده است. اگر قرار است خانواده را به تعالی برسانیم باید این سند را نیز مورد توجه قرار دهیم. این سند شانزده بند دارد که بند اول و دوم آن از مهمترین بندهایی است که روح حاکم بر همه این سیاستها را مشخص میکند. در این بندها به صراحت بر خانوادهمحوری تأکید شده است.
در سند دانشگاه اسلامی هم کلمه خانواده محوری مورد اشاره قرار گرفته است، لذا باید بررسی کنیم که آیا خانواده محوری در دو سند به یک معنا به کار رفته یا معانی مختلفی دارد؟ به نظر بنده مفهوم خانواده محوری در سیاستهای کلی خانواده با سند دانشگاه اسلامی مقداری تفاوت دارد. از سوی دیگر سیاستهای کلی خانواده نگاه متعالیتری از خانوادهمحوری را پیش روی ما قرار میدهد. در این سند تأکید شده که باید خانواده را نصبالعین قرار داده و نسبت بقیه فعالیتها با خانواده را مشخص کنید. بند اول سیاستهای کلی خانواده ناظر به همین معناست و دو راهبرد پیشنهاد میدهد. راهبرد اول این است که برای تقویت خانوادهمحوری باید فرهنگسازی کنیم تا این مفهوم به خوبی در جامعه درک شود. در بند دوم سیاستهای خانواده نیز به نهادسازیهای حقوقی، اجرایی و سازمانی در راستای خانوادهمحوری اشاره شده است.
یکی از مشکلاتی که در زمینه جریانسازیهای فرهنگی داریم این است که به شیوه دستوری عمل میشود در حالی که جریانسازی فرهنگی، بحثی اقناعی و اجماعی است. ما در این زمینه راهبرد هم داریم و اگر بنا باشد درباره نظام جامع خانوادهمحوری، بستهای آماده شود راهکارهای فرهنگی آن نیز با نگاه معطوف به ظرفیتهای درونی فرهنگ خودمان و نگاه به تجربیات دنیا قابل احصاء است. از سوی دیگر میتوانیم از خود خانوادهها استمداد بطلبیم.
جایگاه خانواده در دانشگاه اسلامی
اگر قرار است ما شاهد دانشگاهی باشیم که آشتی بین علم و دین برقرار کرده و آن را تعمیق کند باید مفهوم اصیل خانواده محوری را مورد توجه قرار دهیم هرچند که در این سند، خانواده نقش میانجی دارد. در همین نقش میانجی، ارتباط خانواده با دانشگاه، ارتباط خانواده با نهاد دین و دین با دانشگاه باید در یک چهارچوب منسجم دیده شود تا از درون آن بتوانیم راهبردهای عملیاتی را استخراج کنیم. در این سند در ذیل راهبردها به اقدامات اجرایی هم اشاره شده است لذا هم در راهبردها، هم رویکردها و هم اقدامات اجرایی ظرفیتهای زیادی برای بهروز کردن نگاه میانجیگرایانه برای تعامل نهاد علم و دین وجود دارد.
جامعهشناسان میگویند یکی از کارکردهای خانواده، جامعهپذیری افراد است لذا اگر قرار است خانواده به این نقش خود عمل کند جا دارد ارتباط خانواده با سایر نهادهای مرجع را مورد توجه قرار دهیم که آنها هم در جامعهپذیر کردن فرزندان ما نقش دارند. ما نیازمند نظام رتبهبندی دانشگاهها بر اساس نظام فرهنگی و تربیتی مناسب هستیم و باید مؤلفهها و ساختارهای این نظام فرهنگی و تربیتی را تدوین کنیم. این هم از جمله کارهای بر زمین مانده است که باید آن را به سرانجام برسانیم.
البته چنین کاری در دستور کار وزارتخانههایی است که در این زمینه مسئول هستند و مخصوصاً در وزارت علوم به این مسئله توجه شده است. این اقدامی امیدبخش است و افق آینده ما را تبیین میکند. شکلگیری اتاق فکر در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای تحول در علوم انسانی، فرصت مناسبی است که باید به نحو احسن از آن بهره بگیریم و مطالبه دانشگاه اسلامی و جایگاه خانواده در آن را به خوبی تعقیب کنیم.
لزوم تغییر در ساختار نهادهای فرهنگی
نکته دیگر اینکه هر سند کلانی که نوشته میشود وظیفه دارد تقسیم کار نهادی را نیز مشخص کند مثلاً در سند دانشگاه اسلامی، در فراز به فراز آن، گفته شده که نظارت و پیگیری این کار با نهادهایی همانند شورای اسلامیسازی دانشگاهها، شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... است لذا تکلیف را مشخص کرده است بنابراین این سؤال پیش میآید که آیا مشکل از نظارت ضعیف بوده یا اینکه خود سند را بر اساس شرایط اجتماعی کشور تدوین نکردهایم؟
لذا از ابعاد مختلف میتوانیم درباره سند بحث کنیم ولی به نظر میرسد نیازمند نهادی هستیم که روی این مسیر کنترل کافی داشته باشد و وقتی سندی را تهیه میکنیم تا آخرین حلقه عملیاتی آن را به شکل پویا و فعال پیگیری کند اما اکنون چنین ساختاری در شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود ندارد و اگر هم معاونتی وجود دارد امکانات کافی در اختیار ندارد و برخی از نهادها نیز به خوبی با آن همکاری نمیکنند لذا به صورت جدی نیازمند تغییر ساختار نهادهای فرهنگی در کشور هستیم.
انتهای پیام