به گزارش ایکنا، دومین نشست از سلسله نشستهای «خیلی دور، خیلی نزدیک» با موضوع «مدافعهجوییهای آشکار و پنهان در اسلامپژوهی» پنجشنبه چهاردهم بهمنماه با حضور مجید دانشگر، عضو هیئت علمی و پژوهشگر مؤسسه شرقشناسی دانشگاه فرایبورگ به میزبانی زهیر میرکریمی، اسلامپژوه برگزار شد.
این نشست ساعت 21 به وقت تهران در نشانی www.instagram.com/doornamaaa برگزار میشود.
در ادامه یادداشتی از مجید دانشگر را بخوانید؛
در کتاب «قرآنپژوهی در دانشگاهها و مجامع علمی جهان اسلام»، که آن را بر مبنای دغدغههای شخصی و دانشگاهیام در ۲۰۱۹ منتشر کردم، نشان دادهام که چگونه اسلامپژوهی در کشورهای اسلامی تبدیل به عملی سیاسی و مدافعهجویانه شده و رویکرد تاریخی- انتقادی مدرن به قرآن در سراسر جهان در معرض تهدید قرار گرفته است. همچنین از نفوذ محافظهکاران با بودجه نفتی در پروژههای دینپژوهی در غرب بحث کردهام و کوشیدهام به درک منابع و فرآیندهای «دفاعیهنگاری اسلامی» کمک کنم.
این دغدغهها و نگرانیها از آن زمان تاکنون نهتنها برطرف نشده، بلکه جدیتر هم شده و من را از آینده مطالعات اسلام و ادیان ناامیدتر کرده است. در تجربیات شخصیام استادان مسلمانی را در دانشگاههای غربی دیدهام که میگویند «درباره فلان موضوع به استادان غیر مسلمان اطلاعات ندهید». به این ترتیب و با استفاده از قدرت، نفوذ و ارتباطات خود بر پژوهشگران جوان و تازهکار نیز تأثیر میگذارند. آنها میکوشند مطالعات اسلام را از دست غرب/دیگری نجات دهند، در حالی که خودشان ریشه محکمی در غرب دارند. هنوز به آثاری از استادان مسلمان در غرب برمیخوریم که جغرافیای «قلب اسلام» را آنجایی میدانند که عربهای اهل سنت زندگی میکنند. برای آنها، بازگشت به هویت عربی و احیای مستقیم یا غیر مستقیم آن در اولویت است. در این شرایط، دشوار بتوان به آینده مطالعات عمیق فرافرهنگی یا فیلولوژیک درباره اسلام و فرهنگ اسلامی خوشبین بود. ما به کسانی نیاز داریم که تابوها را بشکنند.
این دغدغهها هیچوقت به پایان نمیرسند. تنها کاری که من یا دیگران میتوانیم انجام دهیم این است که به نسل بعدی یادآوری کنیم که رشته تحصیلی و نیز جهانبینیشان ممکن است از جهت نظری و سیاسی تحتتأثیر گرایشهای بالادستیها، بزرگترها و سیاستگذاران شکل گرفته باشد. معتقدم احیا و اصلاح سنت شرقشناسی و رویکردِ «نگاه خُرد به کلان» به گزارهها و آثار اسلامی راهحلی مناسب برای پویایی و ادامه حیات «اسلامپژوهی دانشگاهی» خواهد بود.
در مجموع، به آینده مطالعات انتقادیِ بنیادین در دینپژوهی، اسلامپژوهی، و قرآنپژوهی خوشبین نیستم. بخشی از دیدگاههای اخیر من درباره «وضعیت مأیوسکننده اسلامشناسی دانشگاهی در غرب و شرق» در یک گردهمایی پیرامون کتاب «قرآنپژوهی در دانشگاهها و مجامع علمی جهان اسلام» در مجله انتشارات بریل منعکس شده است: «شرقشناسی را بر «استعمارگری» و «استعمارزدایی» ترجیح میدهم.»
انتهای پیام