به گزارش ایکنا، پروفسور چارلز رندال پاول؛ استاد فلسفه و جامعهشناسی دانشگاه شیکاگو، 13 اسفندماه در دومین کمیسیون همایش بینالمللی مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام و مسیحیت با موضوع «اخلاق مثبت جهانی در اسلام و مسیحیت» که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد با بیان اینکه داستانی در عهد جدید وجود دارد که میگوید در اورشلیم، وقتی عیسی(ع) قصد داشت با مردم سخن بگوید نوری از کلام ایشان برای همه منتشر میشد و همه کلام او را با اینکه از فرهنگهای مختلف بودند درک میکردند و این نور مقدس آنقدر تابش داشت که همه با وجود تفاوت زبانی و فرهنگی متوجه سخنان ایشان میشدند، گفت: امیدواریم همه ما دارای چنین روح بزرگی باشیم و بتوانیم با آن چنان در همه ملتها اثر بگذاریم که همه با وجود تفاوتهای زبانی و نژادی و ... ما را درک کنند و سخن ما را بفهمند.
وی با تاکید بر اتحاد ذهن و قلب، افزود: اتحاد قلب و ذهن از موضوعات بسیار مهمی است که باید وجود داشته باشد ولی مهمتر از آن یکسانی و همخوانی قلوب بشریت است؛ من در همه ادیان جستوجو کردم ولی در هیچکدام تعبیری مانند قرآن کریم وجود نداشت؛ در آیه شریفه؛ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ، خداوند بر این مسئله تاکید کرده است که من انسانها را طور طور آفریدهام تا در رقابت برای خوبی باشند و در آخرالزمان همه این تفاوتها آشکار خواهد شد.
استاد دانشگاه شیکاگو با بیان اینکه هیچ نوع صلحی وجود ندارد مگر در همزیستی، اظهار کرد: رابطه عمیقی میان عشق و دوستی وجود دارد و عشق و دوستی از هر نوع فضیلت اخلاقی بالاتر است؛ اول قانون بعد اخلاق و بالاتر از این دو هم عشق و دوستی است. خداوند مهربان است و مهربانی به عشق نزدیک است و جوامع با عدالت به رضایت نمیرسند ولی با عشق و مهربانی به رضایت خواهند رسید.
وی افزود: من به عشق اعتقاد دارم و این عشق فقط در همگرایی است؛ عشق با وجود اینکه شامل تضادها هم هست ولی به دوستی ختم میشود و نمونه آن دوستی و عشق میان زن و شوهر است با وجود آن که اختلاف میان آنان کم هم نیست. یکی از فرمایشات حضرت عیسی(ع) این است که شما دشمنانتان را هم دوست داشته باشید. بنده شاهد این هستم که در بین مسیحیت مردم به سختی میتوانند دشمنانشان را ببخشند و به آنان مهربانی کنند. اگر کسی از همه نحو به ما شباهت داشته باشد اولا که ما نمیتوانیم او را دوست داشته باشیم و اگر هم دوست داشته باشیم از اهمیت بالایی برخوردار نیست. ولی اگر ما کسی را که در تضاد و اختلاف با ما هست دوست داشته باشیم عشق واقعی است یعنی در حقیقت این چیزی که در دکترین مسیحیت وجود دارد و اینجا آزمودن عشق است. وفای به عهد هم مظهر ابراز عشق است که حتی گفته است شما عهد خود را با مشرکین و کفار هم تا زمانی که آنها به آن پایبند هستند حفظ کنید. حتی عشق در هنگام عدم تفاهم بر سر مسئله خوبی و نیکی هم کارکرد خود را دارد.
وی با بیان اینکه فعلا رقابت بر سر خیرات و نیکیهای عمومی است، ادامه داد: ما حتی اگر قاعده زرین «هر چه برای خود میپسندی برای دیگران بپسند» یا ما هر خوبی که بکنیم خوبی دریافت خواهیم کرد را مدنظر قرار دهیم شاید به روابط خوب اجتماعی دست یابیم و شاد باشیم ولی مهمتر از آن عشق و دوستی است. عشق مسیحی است که میتواند به ما بگوید آن خیر عمومی برای همه مردم چیست؛ شاید ما از هر بعد اخلاقی بخواهیم نگاه کنیم ممکن است به یک خیر و خوبی برسیم ولی باید از زاویه مسیحیت این خیر را تعریف و تبیین کنیم.
استاد دانشگاه شیکاگو با بیان اینکه اخلاق خیلی مهم است ولی کافی نیست، تصریح کرد: اخلاق فقط کمک میکند که ما به خیر عمومی نزدیک شویم و این خیر عمومی آنقدر قابل مذاکره است که به راحتی نمیتوان به این نتیجه رسید که به چه معنایی است. در بین مسیحیان حتی بر سر اینکه معنای واقعی عشق چیست مذاکره و اختلاف نظر هست لذا ابتدا باید آن را معنا کنیم و بعد مؤلفهها و ملزومات عشق واقعی را مشخص کنیم؛ عشق حتی بین دو نفر که عاشقانه همدیگر را دوست دارند هم متفاوت است.
پروفسور چارلز رندال پاول اضافه کرد: در مباحثات مسیحی بیش از آن که بحث بر سر دوستداشتن باشد بر سر اخلاقیات بحث است در حالی که حضرت عیسی(ع) فرمودند من راه حقیقت و زندگی هستم، اگر میخواهید به عشق واقعی برسید از من پیروی کنید؛ ایشان در جایی نگفتند که من راه و حقیقت و زندگی را به شما یاد میدهم یعنی شما باید از من الگو بگیرید و همانطور که من زیست کردهام، زیست کنید تا به واقعیت عشق دست یابید زیرا اخلاق و آموزهها، یاد داده میشوند ولی عشق را نمیتوان مانند آنها آموزش داد. در واقع این عشق است که شان ارزشمند زندگی را بالا میبرد و این مسیر زندگی را هیچ اخلاق و قانونی نمیتواند به ما بیاموزد و این همان عشق مسیحی است.
وی افزود: اخلاق شاید یک مسئله تاسیسی باشد ولی عشق اینطور نیست بلکه از ذهن خدا برآمده است و انسان، خواست خدا را بهتر از ذهن خدا درک میکند و خواست خدا هم همان الهاماتی است که بر قلب بشر القاء میشود نه آن چیزی که از عقل انسان به قلب فرستاده میشود. این الهامات از طریق یک روح مقدس یعنی روحالقدس بر قلب انسان مینشیند.
پروفسور چارلز رندال پاول با بیان اینکه شهود به انسانها کمک میکند که همدیگر را دوست داشته باشند، ادامه داد: خوب کردن افراد در واقع تغییر دین آنان نیست و اینکه ما نمیتوانیم به کسی بگوییم من تو را دوست دارم چون داری تغییر دین میدهی و در نهایت اینکه نیازی به تغییر کیش و آئین نیست تا بخواهیم به عشق برسیم. از خودتان این سؤال را بپرسید که آیا این درست است که ما از کسی بخواهیم آئین و مذهبش را تغییر دهد تا دوست داشته شود؟ اگر بر اساس یک خواست خودخواهانه نباشد و صداقت میان دو طرف حفظ شود و اعتماد خدشهدار نشود درست است ولی در غیر این صورت باید به طرف مقابل احترام بگذاریم تا خواسته قلبی خودش را حفظ کند و همانطور زندگی کند که خواست خود اوست، لذا اگر بخواهیم زندگی مسالمتآمیزی در کنار همدیگر داشته باشیم نباید خواسته خود را بر دیگری تحمیل کنیم.
استاد دانشگاه شیکاگو با بیان اینکه اگر کسی در منازعهای سراغ من بیاید و بگوید تو فوقالعاده هستی ولی اگر مسلمان بودی بهتر بود من از او تشکر میکنم ولی به راحتی ترغیب نخواهم شد، ادامه داد: به او میگویم، من زمان بیشتری دارم و بیشتر مرا ترغیب کن و به من هم زمان بده شاید من خواستم تو را ترغیب کنم.
پروفسور چارلز رندال پاول، اضافه کرد: ممکن است من طوری شما را نصیحت و دعوت کنم که از شدت عشق به آن چیزی که شما را به آن دعوت میکنم قلبم ذوب شود اما باز هم ممکن است آن چیزی که شما در ذهن دارید با آن چیزی که من شما را به آن دعوت میکنم فرق داشته باشد منتهی اصلی که وجود دارد همان اصلی است که در قرآن به آن اشاره شده و آن عشق است و خدا میخواهد همه را به یک همگرایی برساند که آن دوستداشتن همدیگر است و این خیر عمومی است که خدا آن را تعیین کرده است.
انتهای پیام