کد خبر: 4226412
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۸
یادداشت وارده

درآمدی بر سیاست‌ورزی صالحانه در خطبه 72 نهج‌البلاغه

عباسعلی رهبر، در یادداشتی با تأکید بر اینکه در منطق «سیاست‌ورزی صالحانه» مبنا رضایت خداوند است، نوشت: افرادی که قانونمند نیستند و مسئولیت‌پذیر هم نیستند، در عبودیت هم برای خداوند قابل قبول نیستند. این پست، جایگاه و میز امانتی است که در راستای رضای الهی انجام گیرد اما متأسفانه در سیاست‌ورزی ما راه را گم کرده‌ایم.

عباسعلی رهبر، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

عباسعلی رهبر، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی با عنوان «درآمدی بر سیاست‌ورزی صالحانه در خطبه 72 نهج‌البلاغه» بر سیاست‌ورزی بر مبنای رضایت الهی تأکید کرد که در ادامه می‌خوانیم:

امام علی(ع) در کتاب نهج‌البلاغه معیاری در منطق سیاست‌ورزی ایجاد کرده است. نگاه کنیم می‌بینیم رهبرانی که نقش شاخصی در مملکت دارند، معیارهای خود را از کتاب نهج‌البلاغه دریافت کرده‌اند. نگاه ما هم به نهج‌البلاغه باید به عنوان ترازو و معیار و استفاده‌ای سودمند باشد. 

پیامبر اکرم(ص) به عنوان الگوی حسنه در قرآن مطرح شده است، چه چیزی در وجود مقدس ایشان بوده که به عنوان الگو مطرح شده‌اند؟ ما چگونه می‌توانیم این الگوها را به دست بیاوریم؟ و چه کسی بهتر از امام علی(ع) می‌تواند پیامبر(ص) را به عنوان الگوی همه جانبه انسانی در فرایند مسئولیت‌پذیری، احترام، انسانی شدن، بنده شدن، مدارا و قانونمندی مورد شناسایی قرار دهد.

 اینکه ما صرفاً به گذاشتن نهج‌البلاغه بر خانه و سردر وزارتخانه و سازمان‌ها اکتفا کنیم، کافی نیست و جواب به ما نمی‌دهد بلکه عمل به آن است که می‌تواند پاسخگوی مسائل باشد. افراد برای ما ملاک نیستند مگر با ترازوی نهج‌البلاغه. 

در ادعیه وارد شده است که چهار نعمت را مورد توجه قرار دهیم؛ خدا را شکر که ما جزء پیروانه حضرت رسول(ص) و شیعیان امام علی(ع) هستیم، خدا را شکر که ما رزقمان دست دیگران نیست و خداوند رزق را مرتب به ما می‌رساند، خدا را شکر که خدا گناهان ما را پوشانده است، یک نعمت دیگر نیز شکر خدا به دلیل اینکه کوردل نیستیم و چشمان دلمان بسته نیست، دلیلش آن است که در راه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ‌» قرار داریم. این «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ‌» همان هدایت به امر ولایت، هدایت به امر رسالت و هدایت به امر توحید است. واقعاً شکر نعمت‌های الهی و آرامشی که این شکر به من و شما می‌دهد، خیلی مهم است. این چهار شکر بهره بسیار خوبی به ما می‌دهد.

این نکته بسیار مهمی است که اگر مسئله معرفت و شناخت انسان حل بشود به سوی آن معرفت حرکت می‌کند، در سوره جمعه می‌خوانیم «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» تعبیر استاد مرحوم حسن‌زاده آملی چنین است؛ همه انسان‌ها، همه بشر، زن و مرد، به طور خلاصه افراد توانا همچون ارسطو و ملاصدرا و سایر افراد، همگی در مقابل پیامبر اکرم(ص) فردی درس نخوانده هستند و به عبارتی افرادی هستند که باید بروند پای مکتب پیامبر(ص) بنشینند.

نکته دیگر در رابطه با معرفی پیامبر(ص) ورود به دریای معرفت نهج‌البلاغه است. در این قسمت هم چه کسی بهتر از علی(ع) می‌توانند این معرفی را انجام دهند؛ در خطبه 72 نهج‌البلاغه معرفی بسیار خوب و ظریفی از پیامبر اکرم(ص) شده است. اين خطبه در واقع از سه بخش تشكيل مى‌شود؛ بخش اول، كه بسيار كوتاه است، بيان قسمتى از صفات خداوند متعال است كه به عنوان مقدمه براى تقاضاى رحمت و درود بر پيامبر(ص) ذكر شده است. بخش دوم؛ چگونگى درود فرستادن بر پيامبر اكرم(ص) تعليم داده شده و در این راستا بسيارى از صفات آن بزرگوار، خدمات بزرگ و بى‌مانندى كه به جامعه انسانيت و آيين حق فرموده، ذكر شده است و در واقع گوياى اين حقيقت است كه اگر ما بهترين درود و صلوات را بر آن بزرگوار مى‌فرستيم به خاطر اين خدمات بزرگ و بى‌مانند او است. بخش سوم؛ در برگيرنده مجموعه‌اى از دعاهاى پرمعنا درباره آن حضرت است كه در ضمن، از خداوند نيز تقاضا شده كه رابطه ما با آن بزرگوار همواره برقرار باشد و در بهشت جاويدان در سايه آن حضرت باشيم.

امام علی(ع) در این خطبه ابتدا عظمت، فطرت، دل، قلب و روح را مورد توجه قرار می‌دهد؛ این نشان می‌دهد درون قلب ما به همان اندازه که خداوند خالق آسمان‌ها و زمین گسترده و باشکوه هست، اما دل وجودی ما، این عظمت و شکوه را دارد، به خاطر همین است که دل ما به نوعی عرش رحمان می‌شود و خداوند خودش را در کنار این دل‌های شکسته قرار می‌دهد.

ما می‌بینیم هنگامی انسانی با خلوص و طمأنینه در شبانگاه از خداوند طلب استغفار می‌کند، احساس نشاط و ترنم پیدا می‌کند. ناگفته نماند که ما از عظمت آسمان‌ها و زمین غافل نیستیم اما از عظمت این روح و قلب غافل هستیم به خاطر همین است که هدایت امر بسیار مهمی هست، در آنجا که خداوند به کوه‌ها گفت بیایید شما این امانت را به عهده بگیرید، آنها ابا کردند. گفتند امانت الهی را نمی‌توانیم بپذیریم اما چرا انسان گفت «ما در خدمتیم». دلیلش هم به خاطر فطرت پاک خود است.

 ما در کدام کتاب فلسفی چنین معرفتی را می‌توانیم پیدا کنیم که اینگونه وجود انسان را ترسیم کند، ما می‌توانیم این مصداق را در سردار سلیمانی بیابیم که چنین شخصیتی در مقابل آمریکا بر مبنای فطرت خود ایستادگی کند. بعد از توصیف این مطالب، امام علی(ع) تمام درودها و سلام خود را نصیب پیامبر اکرم(ص) می‌کنند و به توصیف ایشان می‌پردازند. اولین ویژگی پیامبر(ص) که عبودیت خداوند و تسلیم در برابر او هست این نکته را یادآور می‌شود، افرادی که قانونمند نیستند و مسئولیت‌پذیر هم نیستند در عبودیت هم برای خداوند قابل قبول نیستند. این پست، جایگاه و میز امانتی است که در راستای رضای الهی انجام گیرد «إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ».

امام علی (ع) می‌فرمایند «بزرگترین عزت برای من این است که بنده هستم» این خیلی عزت بزرگی است درحالی که دنیای امروز، عزت و منزلت را در قدرت و ثروت و جاه و مقام می‌داند. همچنین در نکته بعد از عبودیت، بحث رسالت هم مطرح می‌شود که رسول خاتم(ص) تمام‌کننده نعمت نبوت و رسالت است؛ متاسفانه در سیاست‌ورزی ما راه را گم کرده‌ایم. بعضا نیز شاهد هستیم برای اینکه به میز و جایگاه برسیم، چه کارهایی برای رسیدن به مقام نخواهیم کرد. از بسیاری از علما از جمله مرحوم آیت‌الله بهجت آمده است؛ بالاترین ذکرها صلوات بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان او است. با فرستادن این ذکر و هدیه کردن آن به چهارده معصوم(ع) دری از رحمت به روی مؤمنان گشوده می‌شود و همه ما به نوعی رسول هستیم. همانگونه که پیامبر اکرم(ص) اول عبد خداوند بوده است و بعد رسالت را پذیرفته است، هر کدام از ما هم رسالتی را بر عهده داریم و سرمشق و سرچشمه این رسالت پیامبر اکرم(ص) است؛ پس اول بندگی و بعد از رسالت. 

اولین رسالت، رسالت من برای خودم است. این نکته مهمی است شرط سیاست‌ورزی در منطق مردم‌سالاری، تسلیم بودن، قاطی نکردن حق و باطل و قانونمند بودن و پایبندی به قانون است یعنی درب معارف دینی برای رشد ما باز است.

حضرت علی(ع) در مورد پیامبر(ص) می‌فرماید او کسی است که درهای بسته را گشود و حق را با حق آشنا کرد. پیامبر(ص) علوم هدایت، انسان‌ورزی و سیاست‌ورزی را برای ما گشود، چگونه عبادت کردن، چگونه گفتن، چگونه شنیدن، چگونه رفتن، چگونه آمدن و چگونه به‌‌زیستی فردی و اجتماعی را به ما آموختند. صفت دیگر پیامبر(ص) آشکار ساختن حق است. در با حق بودن نکته مهمی نهفته است یعنی بیانات منطقی با استفاده از ابزار مناسب. پیامبر خدا(ص) حق را به ما نشان می‌دهد و برای رسیدن به حق باید از ابزار حق استفاده کرد. باید حق را از قرآن بگیریم و به آن مراجعه کنیم. برای رسیدن به حق باید از راه حق و حقیقت بهره بگیریم. پیامبر خدا کسی بود که دین حق را آشکار کرد و در راه رضای خدا قدم برمی‌داشت.

در منطق سیاست‌ورزی، امام علی(ع) به آن اشاره می‌کند که مبنای آن رضایت خداوند است و در آن چیزی که در رضایت الهی است، پیامبر(ص) قدم بر می‌داشت لذا قیام به امر خیلی مهم است یعنی عوامل را جدی بگیریم و در کار جدی باشیم.

صفت دیگری که جدیت پیامبر(ص) را نشان می‌دهد این است که پیامبر(ص) با این همه درستی و پاکی تردید به خود راه نمی‌داد و با آن همه جدیت که داشت عقب‌گرد نمی‌کرد و در راه رضای الهی هیچ تردیدی نداشت. خیلی از ما می‌بینیم افرادی هستند که جریان‌های سیاسی را با جدیت شروع می‌کنند اما در ادامه دچار سستی می‌شوند و مرحوم آیت الله بهجت می‌گوید عاقبت خوب ملاک کارهاست.

انتهای پیام
captcha