گزارش اختصاصی ایکنا از عاشورای حسینی در خوانسار

فیلم | یک نیمروز

کد خبر: 4227140
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۱

چه غریبانه غریبم در شب شام غریبانت... شام غریبان را غریبانه‌ترین شب در خاطره‌هایم می‌دانم. انگار برای حسينی شدن ما، راهی جز بی‌حسین شدن زینب(س) نبود. چه زیبا گفت عطار نیشابوری، جستجوگر سیمرغ، که شام غریبان حسین غریب حکایتی است از «عزیز»ترین‌ها؛ حسین(ع) و یوسف(ع) از «گودال» و «چاه» به آسمان عزت رسیده‌اند.

در سالروز شهادت سید و سالار شهیدان امام حسین(ع) گروه چندرسانه‌ای ایکنا از حال و هوای عزاداری دلدادگان حسینی در روز عاشورا و ماتم شام غریبان مردم مؤمن شهر خوانسار گزارشی تهیه کرده است که در ادامه مشاهده می‌کنید.

هیچ نقطه‌ای در هویت هستی نیست که از حرکت و شعر و شعور عاشورایی خالی باشد که عاشورا روح زندگی‌ست و زندگی در نبود تقدیر و تفکر عاشورایی جنازه‌ای بیش نیست. هدف معمار عاشورا حسین‌بن‌علی(ع) آن است که انسان را با عبور دادن از واقعیت عاشورا به حقانیت عاشورایی برساند که لفظ نیست، عین معناست. این همان معنایی است که مدام در شام غریبان حسین(ع) در گوشمان به فریادی غریوآلود نجوا می‌کند که «حقیقت را باید زیست اما واقعیت را تنها باید دانست».

و امروز می‌توان با غرور گفت که قبله حقیقت همین زمین کربلاست و قابلیت حقیقی زمان عاشورا! و هنوز «عین» عاشوراست که قد راست می‌کند یا در پس کاروانی که به اسارت رفته چنین تجلی می‌کند این عظیم‌ترین منظره جهان هستی را که جز زیبایی هیچ ندیدند!

چه غریبانه غریبم در شب شام غریبانت... شام غریبان را غریبانه‌ترین شب در خاطره‌هایم می‌دانم. انگار برای حسينی شدن ما، راهی جز بی حسین شدن زینب(س) نبود. چه زیبا گفت آن نیشابور عطار جستجوگر سیمرغ که شام غریبان حسین غریب حکایتی است از “عزیز” ترین‌ها – حسین(ع) و یوسف(ع) از «گودال» و «چاه» به آسمان عزت رسیده‌اند.

شام غریبان که می‌شود، کروبیان راه عرش تا زمین را هروله می‌کنند و داغ همیشه ماندگار حسین و هفتاد و دو عاشق آسمانی را بر آستان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله تسلیت می‌گویند. و پایان این دل‌گویه همان پرسش ازل ابدی شمس از مولانا که حیران کرد او را بر سیلان هست هستی هستی‌بخش و ما ایرانیان مسلمان و مسلمانان ایرانی آن را در حسین(ع) و شام غریبانش یافتیم جایی که گفتیم:
دانی
ذَهَبَ یا ذَهَبا یا ذَهبوا یعنی چه؟
انتظار است به جان‌مایه مذهب برسی

 

تصویر و تدوین از ضیاء موسوی

روایت از امین خرمی

انتهای پیام
captcha