کد خبر: 1388217
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۷

روایتی از ذکر «یا زهرا» بر لبان استاد پرورش در بستر بیماری

گروه اجتماعی: مرتضی نجفی قدسی در روایتی از روزهای بیماری استاد پرورش می گوید: وقتی وی بسیار مریض و مدت زمانی بود قادر به تکلم نبود تمام نیروی خود را جمع کرد و با تمام وجود گفت: «یا زهرا».

به گزرش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مرتضی نجفی قدسی، از فعالان قرآنی کشورمان که مراوادات نزیکی با مرحوم علی اصغر پرورش، وزیر سابق آموزش و پرورش در زمان حیاتشان داشته است با اشاره به گذشت 80 روز از درگذشت استاد و تقارن با ایام فاطمیه به بیان خاطره‌ای از وی پرداخت.

وی با بیان اینکه استاد پرورش در مواجهه با اعیاد و مناسبت‌هایی این‌ چنینی همیشه نگاهی معرفتی داشتند، اظهار کرد: همواره این فرمایش امام حسین(ع) در دعای عرفه که می‌فرمایند: «الهی علمت باختلاف الاثار و تنقلات الاطوار ان مرادک منی ان تتعرف الی فی کل شی حتی لا اجهلک فی شی»؛ « یعنی خدایا دانستم به وسیله‌ اختلاف آثار و زیر و رو شدن و تغییر اطوار هستی، مقصود تو آن است که در هر چیزی خود را برای من بشناسانی تا در هیچ چیزی نسبت به تو ناآگاه نباشم» را مورد استناد قرار می‌دادند.

بهره‌برداری معنوی از فرصت‌های زمانی اعیاد و سوگواری‌ها
نجفی قدسی با اشاره به اینکه استاد پرورش در بهره‌برداری از فرصت‌های زمانی تأکید فراوان داشت و معتقد بود که ترتیب، به ویژه ماه‌های قمری و مناسبت‌های آن‌ها می‌تواند برای سیر و سلوک یک انسان عارف، رهگشا و مؤثر باشد، گفت: فرصت‌های ماه رمضان، محرم و صفر، دهه ذی‌الحجه، رجب و شعبان و دیگر ایام و اعیاد بزرگی مانند غدیر، فطر و قربان،‌ هرکدام ظرفیت‌هایی دارند که انسان سالک را می‌توانند در طی طریق الی الله قوتی افزون ببخشند و صعود او را در مسیر حق تعالی فرصتی جهشی بدهند.

نجفی‌ قدسی ادامه داد: برای ما شاگردان، این اعیاد فرصت مناسبی بود تا همیشه خدمت استاد برسیم و از خرمن علم و دانش و معرفت وی بهره‌مند شویم. اما حالات ایشان در هر یک از این مناسبت‌ها متفاوت بود، مثلا در عید غدیر، نیمه شعبان، سالروز تولد حضرت صاحب‌الزمان(عج) یا عید فطر و قربان و یا ایام فاطمیه و محرم و صفر در فضای خاص خودش قرار می‌گرفت و متمرکز در همان مناسبت می‌شد و در بحری عمیق در آن موضوع به غواصی می‌پرداخت.
وی افزود: به طور مثال در ایام محرم به مطالعه‌ای عمیق در نهضت کربلا می‌پرداخت و با تک تک یاران حضرت ابی‌عبدالله الحسین(ع) آشنا می‌شد و رابطه برقرار می‌کرد به طوری که غالب اسامی آنان را از حفظ بود و هر کدام را ستارگانی می‌دانست که چون در کنار خورشید وجود حضرت سیدالشهدا(ع) قرار گرفته‌اند، پرتو نور آنان کمتر دیده می‌شود و حال آن که هر کدام ستاره‌ای در جهان آفرینش هستند.
این فعال قرآنی با بیان اینکه استاد پرورش در ماه مبارک رمضان، غرق در دعاهای ماثوره در این ماه بخصوص دعای شریف ابوحمزه ثمالی از امام سجاد‌(ع) می‌شد و تمامی این دعا را با اشک‌ و سینه‌ای سوزان از حفظ قرائت می‌کرد،گفت: در شب‌های احیا، اوج شور و احساس و گریه‌های عارفانه و یا در عید فطر آن شادابی و پاکی فطرت و جلوه قبولی اعمال ماه مبارک رمضان، در وجود وی مشهود بود.

نجفی قدسی با بیان اینکه استاد پرورش در عید نوروز نیز به اعتبار گردش سال، با ذکر دعای «یا مقلب القلوب وا لابصار،‌ یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال» پیوسته درصدد ارتقای تغییر و تحول روحی بود و از هر دریچه‌ای معرفت الهی را جست‌وجو می‌کرد، تصریح کرد: استاد همواره بیا‌ن می‌کردند، این خدایی که «فالق الحب و النوی» هست و این زمین مرده را دوباره به بهار طبیعت زنده می‌کند «یحی الارض بعد موتها» این خدا قادر است تا دل‌های مرده ما را هم دوباره زنده کند تا همانند گل‌ها و درختان، حیاتی مجدد یافته و با طراوت باشیم.
وی به تقارن ایام نوروز با ایام حزن آلود‌ فاطمیه که به وجود دردانه‌ای در خلقت که محور عالم وجود است، اشاره و عنوان کرد: استاد پرورش یکی از کسانی بود که پیوندهای عمیق با مادر خود یعنی حضرت زهرا(س) داشت و در چنین ایامی بسیار محزون و سوگوار بود و در مصائب این بانوی بزرگوار اسلام بسیار اشک می‌ریخت.

وی ادامه داد: داستان جالبی را جناب استاد علی انسانی از شاعران و مرثیه‌سرایان اهل بیت(ع) نقل کرده‌اند که تقریبا دو ماه قبل از فوت استاد پرورش به عیادت ایشان در اصفهان رفته و جویای احوال استاد بودند ولی متاسفانه ایشان قادر به صحبت کردن نبودند و ظاهرا مدت زمانی بوده است که دیگر صحبت نمی‌کردند. آقای انسانی ساعتی در کنار ایشان نشسته و به یاد سال‌هایی که در مجاورت منزل ایشان در تهران زندگی می‌کردند و روابط دوستی داشتند و مجالس اهل بیت‌(ع) را با هم اداره می‌کردند،‌ زبان‌ حالی را با ایشان در میان می‌گذارند و در آخر از سردرد و غصه که ایشان قادر به صحبت کردن نیستند، می‌گویند: قربانت بروم، لااقل یک «یا زهرا» بگو تا دلمان خوش شود. که در این هنگام ناگهان استاد پرورش گویا تمام نیروی خود را جمع می‌کند و با تمام وجود می‌گوید: «یا زهرا». و در اینجا اهل منزل و آقای انسانی و همراهانشان همه از این که ایشان توانستند این کلمه را بگویند، بسیار متعجب و خوشحال شدند و این ماجرا در حقیقت سوژه اصلی روضه‌‌های جناب آقای انسانی در مجالس ترحیم استاد پرورش شد.

captcha