یادتان هست وقتی کودک بودید، قصههای قبل از خواب چقدر دلنشین بودند؟ قصهگویی فقط مخصوص شب و وقت خواب نبود. خیلی وقتها خانواده دور هم جمع میشدند و شروع میکردند به گفتن داستان؛ از خاطرههای قدیمی گرفته تا افسانهها و قصههای خیالی. کنار قصهها، بازی هم همیشه بود. بازی، بخش جداییناپذیر زندگی کودکی بود؛ از دویدنهای بیوقفه در کوچه تا بازیهای خلاقانهای که با دوستان یا در جمع خانواده شکل میگرفت.
زهرا خزایی، روانشناس کودک و مربی جهاددانشگاهی، میگوید همین بازی و قصهگویی ساده، هنوز هم بهترین راه برای رشد و سلامت روان کودکان است. او با سالها تجربه در برگزاری کارگاههای تربیتی و روانشناسی کودک، توضیح میدهد که بازی و قصه، زبان کودکانهای هستند که به کودکان کمک میکند تا احساسات خود را بشناسند، مهارتهای زندگی را بیاموزند و هویتشان را بسازند. این گفتوگو یادآوری میکند که چطور میتوانیم دوباره به این ریشههای ساده و قدرتمند برگردیم و بازی و قصه را نه فقط سرگرمی، بلکه فرصتی برای رشد و پیوند عمیقتر با کودکان بدانیم.
ایکنا -بازی و قصه چه تأثیری بر سلامت روان و رشد کودکان دارند؟
تربیت از مسیر بازی و قصهگویی، شکلی از یادگیری عاطفی و درونی است که نه با اجبار و دستور، بلکه از طریق تجربه، تخیل و لذت حاصل میشود. «بازی» زبان طبیعی کودک است؛ همانطور که «گفتار» زبان بزرگسالان است، کودک از طریق بازی با جهان اطراف خود آشنا میشود، هیجانات خود را تجربه و تنظیم و معنای موقعیتهای زندگی را درک میکند.
قصهگویی نیز در کنار بازی، ابزاری قدرتمند برای تنظیم هیجانات، شناخت احساسات و شکلدهی هویت کودک به شمار میآید. وقتی کودک با شخصیتهای داستان همذاتپنداری میکند، در واقع مهارتهایی مانند همدلی، تصمیمگیری، حل مسئله و تحمل شکست را تمرین میکند؛ همان مفهومی که در بازیهای کودکان بهعنوان برد و باخت میشناسیم.
بنابراین، بازی و قصهگویی به صورت مکمل، به رشد شناختی، عاطفی، اجتماعی و حتی اخلاقی کودک کمک میکنند و میتوانند از بروز اختلالاتی مانند اضطراب، افسردگی، پریشانی، پرخاشگری و بیقراری پیشگیری کنند.
یکی از مؤثرترین روشهای درمانی برای کودکان، قصهدرمانی است. کودک در قصهدرمانی خود را جای شخصیتهای داستان قرار میدهد و اگر درمانگر مسیر روانشناسی دقیق و مناسبی را دنبال کند، این روش میتواند تأثیر چشمگیری در درمان مسائل مختلف کودکان از جمله سوگ، جدایی، غم، ترس و اضطراب داشته باشد. همچنین، ترکیب قصهدرمانی با بازیدرمانی، اثر درمانی را دوچندان و تقویت میکند.
ایکنا - چه تفاوتهایی بین تربیت با بازی و قصهگویی با روشهای تربیتی یا آموزشی سنتی وجود دارد؟
در روشهای سنتی، محور اصلی تربیت، والد، مربی یا معلم است؛ یعنی بیشتر تمرکز بر آموزش مستقیم، انتقال دانش و تدریس موضوعات مشخص بود. در این شیوه، کودک نقش گیرنده اطلاعات را دارد و فرآیند یادگیری بیشتر رسمی و یکطرفه است؛ اما در تربیت مبتنی بر بازی و قصه، محور اصلی کودک است. در این روشهای مدرن، کودک از طریق تجربه، خلق و کشف خود در بازی و قصه، به یادگیری میرسد. کودک فرصت پیدا میکند تا هویت واقعی خود را بشناسد، مهارتهای خودتنظیمی و کنترل درونی را توسعه دهد و توانایی درک و انتخاب رفتار صحیح را در خود پرورش دهد. در واقع، این شیوه تنها به آموزش رفتار درست نمیپردازد بلکه بر ایجاد تواناییهای شناختی و عاطفی کودک تمرکز دارد.
بازیدرمانی و قصهدرمانی به عنوان ابزارهای این رویکرد، امکان رشد روانی و درونی کودک را فراهم میکنند و اگر توسط متخصصین با دانش کافی بهکار گرفته شوند، میتوانند تأثیرات عمیقتر و متناسب با نیاز هر کودک داشته باشند.
ایکنا - بازی چقدر در رشد روانی، عاطفی و اجتماعی کودک تأثیرگذار است؟
بازی بستری است که در آن تمام ابعاد رشد کودک به صورت فعال تحریک و پرورش مییابد. از طریق بازی، کودک نقشپذیری اجتماعی را تمرین، احساسات خود را بیان و تنظیم میکند که این موضوع همان رشد هیجانی یا هوش هیجانی است. همچنین کودک در بازی مهارتهای حل مسئله را یاد میگیرد و به رشد شناختی خود نسبت به محیط و خودش دست پیدا میکند.
علاوه بر این، بازی به کودک کمک میکند تا تصویری مثبت از خود بسازد و اگر او را در مسیر درست هدایت کنیم، میتواند هویت درستی در درون خود شکل دهد و رشد شخصیتی مناسبی پیدا کند. بازی به کودک حس خودآمدی میدهد؛ یعنی تجربهای که کودک با آن درمییابد «من میتوانم» و این پایه و اساس سلامت روان و اعتماد به نفس در بزرگسالی است. وقتی کودک این حس توانمندی و باور به خود را در بازی تجربه میکند، اعتماد به نفسش تقویت شده و سلامت روانش تضمین میشود.
ایکنا - بازی صرفاً فعالیتی سرگرمکننده است یا میتواند ابزاری جدی و مؤثر در تربیت کودکان باشد؟
بازی برای کودک سرگرمکننده است، اما سرگرمی تنها هدف آن نیست. در روانشناسی، بازی به عنوان یکی از نیازهای حیاتی رشد کودک شناخته میشود. کودک از طریق بازی احساس امنیت و آرامش را تجربه میکند و به شکلی ناخودآگاه، در حال یادگیری مفاهیم مهم اخلاقی، اجتماعی و عاطفی است.
قصه به کودک کمک میکند احساسات پیچیدهاش را بیرون بریزد، آنها را بهتر درک کند و از طریق شخصیتهای داستان، خشم، ترس یا دلتنگی را تجربه کند؛ بیآنکه احساس تهدید داشته باشد
بازی در عین حال یک ابزار طبیعی برای درمان نیز محسوب میشود. در محیطهای تخصصی مانند کلینیکهای روانشناسی، از بازیدرمانی برای شناسایی و درمان تعارضها، اضطرابها و دیگر مشکلات کودک استفاده میشود. هر چه این روش با دقت و اصول تخصصی بیشتری اجرا شود، تأثیر آن نیز در حوزههایی که هدف درمان هستند، بیشتر خواهد بود.
بسته به نیاز کودک، بازیدرمانی میتواند بر جنبههای مختلفی تمرکز داشته باشد؛ از درمان اضطراب گرفته تا تقویت عضلات، بهبود اعتمادبهنفس، عزتنفس، یا کاهش خشم و استرس. در این مسیر، ابتدا باید مشکل اصلی و عوامل شکلگیری آن در کودک شناسایی شود، سپس با طراحی بازیهایی متناسب، فرآیند درمان آغاز گردد.
ایکنا - نقش بازیهای تخیلی و قصهگویی در فهم و بیان احساسات و تجربیات کودک چیست؟
کودک در بازیهای نمایشی، هیجانها و تجربههای خود را بهصورت غیرمستقیم و استعاری بیان میکند. مثلاً کودکی که نقش پزشک یا معلم را بازی میکند و به عروسکش آموزش میدهد یا آن را درمان میکند، ممکن است در واقع در حال بازسازی تجربه ترس از بیماری، اضطراب از حضور در فضای آموزشی یا دلتنگی برای مراقبت والدین باشد.
قصهگویی نیز همین کارکرد را دارد. قصه به کودک کمک میکند احساسات پیچیدهاش را بیرون بریزد، آنها را بهتر درک کند و از طریق شخصیتهای داستان، خشم، ترس یا دلتنگی را تجربه کند؛ بیآنکه احساس تهدید داشته باشد. این فرآیند موجب رشد هیجانی و افزایش توانایی همدلی در کودک میشود. در واقع، هم قصه و هم بازی تخیلی، عمق تجربه هیجانی کودک را افزایش میدهند و به او کمک میکنند تا احساساتش را نهفقط بشناسد، بلکه آنها را تنظیم کند و با آنها زندگی کند.
ایکنا- آیا بازیهای دیجیتال هم میتوانند به عنوان ابزاری مؤثر در تربیت و رشد کودکان استفاده شوند یا بازیهای سنتی تأثیر بیشتری دارند؟
باید توجه کرد این بازیها فرصت هستند یا تهدید. واقعیت این است که اگر بازیهای دیجیتال آگاهانه و هوشمندانه انتخاب شوند، میتوانند ابزار آموزشی و تربیتی ارزشمندی باشند. این نوع بازیها بهویژه میتوانند در تقویت مهارتهایی مانند تصمیمگیری، هماهنگی ذهن و بدن و حتی همکاری گروهی مؤثر واقع شوند؛ اما مشکل زمانی آغاز میشود که بازیهای دیجیتال جایگزین بازیهای واقعی، تعامل انسانی و تخیل فعال کودک میشوند. بازی دیجیتال نباید جای بازیهای فیزیکی و اجتماعی را بگیرد، بلکه باید در نقش مکمل آنها ظاهر شود. به عبارت دیگر، اگر کودک تنها به بازیهای دیجیتال بپردازد و بازیهایی را که از گذشته تا امروز به رشد جسمی، شناختی و عاطفی او کمک کردهاند کنار بگذارد، ممکن است با آسیبهای جدیتری مواجه شود.
مشکل زمانی آغاز میشود که بازیهای دیجیتال جایگزین بازیهای واقعی، تعامل انسانی و تخیل فعال کودک میشوند. بازی دیجیتال نباید جای بازیهای فیزیکی و اجتماعی را بگیرد، بلکه باید در نقش مکمل آنها ظاهر شود
زمانی که بازیهای دیجیتال در کنار سایر انواع بازی قرار گیرند، بهویژه بازیهای حرکتی، خیالی و اجتماعی، نهتنها آسیب کمتری دارند بلکه گاهی میتوانند مفید هم باشند. با این حال، همچنان بازیهای فیزیکی و اجتماعی مهمترین منبع رشد هیجانی و تقویت مهارتهای بینفردی کودک بهشمار میروند و نقش کلیدی در شکلگیری هوش هیجانی کودک ایفا میکنند.
قصهگویی کودک را به یک سفر درونی در دنیای هیجانات و احساساتش میبرد. وقتی کودک به قصه گوش میدهد، در سطح ناخودآگاه، هیجانهای درونی خود را در دل داستانها پیدا میکند. قصه به او کمک میکند واژههایی را یاد بگیرد برای احساساتی که تا پیش از آن فقط حس میکرد ولی نمیتوانست آنها را نام ببرد یا بیان کند. این فرآیند باعث افزایش دایره لغات کودک میشود و وقتی کودک بتواند احساساتش را نامگذاری کند، قادر خواهد بود آنها را تنظیم کند. این مهارت، یکی از پایههای اصلی سلامت روان در کودکی و بزرگسالی به شمار میرود.
ایکنا - نقش قصه و تخیل در رشد هیجانی، اخلاقی و فرهنگی کودکان ایرانی به چه میزان اهمیت دارد؟
در فرهنگ ما، قصهها همواره نقش مهمی در انتقال ارزشها داشتهاند؛ از شاهنامه و مثنوی گرفته تا قصههای مادربزرگها. همه این روایتها، حامل پیامهایی از جنس مهربانی، شجاعت، صداقت و احترام بودهاند. قصهگویی در واقع پلی است بین هویت فرهنگی و رشد کودک. در دنیای امروزی که کودکان در معرض فرهنگهای مختلف قرار دارند، قصههای بومی و ایرانی میتوانند نقش مهمی در حفظ و تقویت هویت فرهنگی آنها ایفا کنند و ارزشهای انسانی را در دل و ذهنشان زنده نگه دارند.
ایکنا- در دنیای تکنولوژی، چگونه میتوان قصه را دوباره به زندگی و تربیت کودکان بازگرداند؟
قصهگویی هیچگاه از بین نرفته، فقط باید رسانههای جدید آن را شناخت. امروزه میتوان از پادکستهای کودکانه، کتابهای صوتی، و قصههای تصویری استفاده کرد تا روایت قصه در زندگی روزمره کودکان زنده بماند. اما مهمترین نکته در قصهگویی، حضور عاطفی والد یا راوی قصه در لحظه گفتن داستان است. قصه فقط یک روایت نیست، بلکه یک «رابطه» است. لحظهای از تماس عاطفی، توجه، نگاه و صدا که کودک از طریق آن احساس امنیت و نزدیکی دریافت میکند. این ارتباط ساده اما عمیق، گاهی بیشتر از صدها گفتوگوی آموزشی، تأثیرگذار است.
ایکنا - چرا هنوز برخی والدین یا مراکز آموزشی تربیت از طریق قصه و بازی را جدی نمیگیرند؟
علت اصلی این است که هنوز نگاه نتیجهمحور در تربیت غالب است. بسیاری از ما تربیت را صرفا آموزش مستقیم و نمره یا رفتار قابل اندازهگیری میدانیم، در حالی که بازی میتواند اثرات عمیق و درازمدتی داشته باشد و تاثیرش فوری نیست. همچنین، برخی والدین بهدلیل ناآگاهی یا فشارهای اجتماعی مانند رقابتهای تحصیلی، بازی را کماهمیت میپندارند. در حالی که بازی و قصهگویی پایه تمام یادگیریها و آموزشها بوده و حتی میتواند در انتخاب شغل کودک نیز تاثیرگذار باشد، اگر به شکل حرفهای و هدفمند به آن پرداخته شود.
ایکنا - چگونه میتوانیم از ظرفیت قصهگویی و بازی در مدارس، خانههای بازی یا مراکز فرهنگی به شکلی مؤثرتر برای تربیت کودکان استفاده کنیم؟
درباره استفاده مؤثر از ظرفیت بازی و قصه در مدارس و مراکز فرهنگی، باید فضای آموزشی را از دانشمحور به محور «تجربه محور» تغییر داد. در مدارس میتوان واحدهای قصهدرمانی، نمایش خلاق و بازیهای گروهی هدفمند را طراحی کرد. همچنین حضور یک روانشناس در کنار مربیان خلاق در خانههای بازی و مراکز فرهنگی بسیار ضروری است تا بازیها و قصهها با اهداف رشد هیجانی و اجتماعی همسو شوند.
ایکنا- در چه شرایط یا موقعیتهایی تربیت از طریق بازی و قصهگویی بیشتر کاربرد دارد؟
بازی و قصهگویی در دوران پیشدبستانی و سالهای اول مدرسه بیشترین تاثیر را دارند؛ زیرا ساختار ذهن و هیجان کودک هنوز انعطافپذیر است و کودک میتواند بهخوبی فضاهای تخیلی را درک کند. همچنین در مواردی که کودک دچار آسیبهای عمیق روانی و خانوادگی است، بازی و قصه باید در چارچوب درمان قرار بگیرد و نه صرفاً یک فضای آموزشی باشد. اگر این فرآیند زیر نظر متخصص و روانشناس انجام شود، میتواند بهشدت کمککننده باشد.
ایکنا - مهمترین توصیهای که میتوانید به والدین و متخصصان برای بهرهمندی هرچه بهتر از تربیت با بازی و قصهگویی بدهید، چیست؟
بازی و قصه را صرفاً بهعنوان تفریح نبینید، بلکه آنها را بهعنوان زبان کودک در نظر گیرید. در بازی دخالت نکنید و تنها بهعنوان همراه و همبازی امن کودک باشید. قصه بگویید، اما بیشتر از آن گوش کنید تا کودک بتواند داستان خود را تعریف کند. اجازه دهید تخیل کند، اشتباه کند و تجربه کسب کند. در مسیر رشد کودک کنار او باشید و به یاد داشته باشید که در تربیت، ارتباط عمیق و امن مهمتر از روشهاست.
گفتوگو از فاطمه برزویی
انتهای پیام