به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، دیدار با خانواده شهید محسن گلستانی از جمله برنامههایی بود که طی این هفته از سوی جامعه قرآنی برگزار شد. در این دیدار قاسمی، نماینده سازمان قرآن و عترت بسیج سپاه محمد رسولالله(ص) و زنگنه، نماینده اتحادیه تشکلهای قرآنی حضور داشتند.
در بدو ورود به منزل خواهر شهید، نمایشگاهی از عکس و خاطرههای شهید به چشم میخورد. در شروع این دیدار، آیاتی از قرآن کریم توسط یکی از قاریان کشورمان قرائت شد.
قاسمی هدف از این دیدارها را در راستای مطالبات مقام معظم رهبری بیان کرد و گفت: ما در این دیدارها دو هدف بزرگ را دنبال میکنیم که یکی، نورانیت گرفتن از این مشعلهای فروزنده و پرنور است تا بتوانیم آن رهنمودها را چراغ راهمان قرار دهیم و بتوانیم در خدمت قرآن و اهل بیت(ع) باشیم.
وی در بیان دومین هدف افزود: همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند که «امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست»، باید به دیدار خانواده شهدا برویم و یاد شهدا را زنده نگه داریم و به اکرام و احترام این خانوادهها اقدام کنیم.
هر چه داریم از خون پاک و مقدس شهدا داریم
پدر شهید در توصیف اخلاق فرزندش با اشاره به حدیثی از پیامبر اسلام گفت: محسن، به امام حسین(ع) ارادت بسیار داشت و از اخلاق بسیار خوبی برخوردار بود، همچنان که حضرت رسول(ص) میفرماید که «محبوبترین فرد و نزدیکترین شخص نسبت به من در روز قیامت کسی است که اخلاق او از همه بهتر باشد»، محسن نیز از نظر اخلاق دارای خصوصیات بسیار والایی بود و با همه افراد بسیار مهربان و با حسن خلق رفتار میکرد. وی در مورد مسائل قرآنی ذهنی بسیار روشن داشت و اگر یک بار آیهای از قرآن را میخواند، آن آیه را حفظ کرده و تکرار میکرد.
صحبت درباره شهدا بسیار سخت است
برادر شهید با اشاره به اختلاف سنی کم خود با محسن بیان کرد: پدر شهید خاطرات بسیار زیادی دارد و با در نظر گرفتن تمام خصوصیات کوچک و بزرگ یک شهید باید گفت که صحبت کردن درباره شهدا بسیار سخت است.
برادر شهید با اشاره بر سخنان پدر افزود: محسن ذهن بسیار توانمندی برای فراگیری موضوعات قرآنی، نقاشی، حفظ و سرودن شعر، بدون استفاده از مربی داشت و با گوش کردن نوارهای موجود در اوایل انقلاب به فراگیری قرائت قرآن به چند سبک میپرداخت. مخصوصاً سبک منشاوی که این سبک را خیلی دوست داشت و همیشه میگفت که «منشاوی سوزناکترین سبک را در بین قاریان قرآن دارد و من خیلی به آن علاقه دارم» و در اوایل انقلاب بیشتر از سبکهای عبدالباسط و منشاوی استفاده میکرد.
تلاوت قرآن در مناطق عملیاتی
گلستانی ادامه داد: برای انجام کاری به ادارهای مراجعه کردم. فردی بعد از شناختن من به عنوان برادر محسن (بعد از 29 سال) خود را برادر شهید بازوزاده که در عملیات والفجر 4 و در گردان عمار حضور داشت معرفی کرد و گفت: من اولین بار در ساختمان دوکوهه با محسن آشنا شدم. همینطور که در اتاق نشسته بودم صدای صوت خیلی زیبایی به گوشم رسید، یک نفر داشت به سبک خیلی خاص قرآن میخواند. به اتاق کناری رفتم و آنجا دیدم که محسن رو به قبله نشسته و با صوت بسیار زیبایی مشغول خواندن قرآن است.
وی افزود: محسن از سال 59 ـ 61 به عنوان سرباز عقیدتی ـ سیاسی و به فرماندهی شهید صیاد شیرازی در ارتش حضور داشت و در مسابقات قرائت قرآن رتبه اول را کسب کرد. محسن بعد از اتمام سربازی در سال 63 به جبهه رفت و تا زمان شهادت در جبهه ماند.
کودکستان شهید گلستانی
برادر شهید یادآور شد: محسن مسئول دستهای بود که بیشترین افراد این دسته را بچههای زیر 18 سال تشکیل میدادند. بعد از عملیات بدر، بسیاری از آنها با هم دوست شده بودند. حاج امینی که فرمانده گردان حمزه بود با محسن هماهنگ کرده بود که اگر کسی به گردان آمد و زیر 18 سال سن داشت، به گروهان یک، دسته یک فرستاده شود.
وی ادامه داد: مبانی قرآن کریم چنان در اخلاق و روحیات محسن تأثیر گذاشته بود که بچهها مثل پروانه به دور محسن میگشتند و به اندازهای محسن را دوست داشتند که فقط منتظر بودند وی حرفی بزند تا با تمام وجود به آن عمل کنند. اصغر کاظمی کتابی با عنوان «دسته یک» با مضمون کودکستان محسن گلستانی نوشته است که نگارش آن حدود 8 سال طول کشید و کتاب را به مقام معظم رهبری هدیه کرد. معظمله از کتاب تعریف کردند و فرمودند که «این خاطرات برای یک دسته از گروهان و گردان است. این کتاب را به مردم نشان دهید.»
بیدار کردن برای نماز شب
برادر این شهید گفت: محسن زمانی که در چادرهای ارتش در منطقه عملیاتی بودیم، وقتی میخواست بچهها را برای نماز شب بیدار کند، زمانی را انتخاب میکرد که به موقع باشد، به طوری که هم به میزان کافی خوابیده باشند و هم به نماز شب و نماز صبح برسند و این بیدار کردن همیشه با نوازش همراه بود.
وی گفت: محسن قاری قرآن و مداح خیلی خوبی بود. وی به برادر صباحنا معروف بود، به این دلیل که در صبحگاه، دعایی به نام دعای صبحگاه را میخواند با این مضمون که «اللهم اجعل صباحنا صباح الابرار ولا تجعل صباحنا صباح الاشرار». شهید آوینی درباره این شهید گفته بود که دیگر صدای آسمانی او نمیآید.
پیادهروی با پای مجروح
حسین محمودی، همرزم و داماد خانواده گلستانی نیز در این دیدار یادآور شد: شهید گلستانی از ناحیه پا مجروح شده بود و به سختی راه میرفت. وی با پای پیاده به سمت باختران در حال حرکت بود. من برای گرفتن غذا رفته بودم که به یکباره او را دیدم. گفتم اجازه بده شما را تا سر خیابان برسانم، گفت که ساعت دادن غذای بچهها دیر میشود، غذا را به موقع برسان.
تشکیل کلاس قرآن در سرمای زمستان
محمد گلستانی، برادر کوچک شهید نیز عنوان کرد: یک شب هوا سرد بود. محسن به علت سردی هوا گفت که امشب کلاس تشکیل نشود و رفت که به بچهها بگوید که کلاس تعطیل است و با دیدن حضور پرشور بچهها، کلاس قرآن را تشکیل داد.
موزهای از تصاویر شهید محسن گلستانی در منزل خواهر شهید
در پایان این دیدار، خواهر شهید اظهار کرد: بیشترین خاطرات من مربوط به زمانی است که محسن به عنوان بسیجی در جبهه حضور داشت و بعد از جراحت در عملیات والفجر 4، برای عملیات والفجر 8 در سال 63 به گردان حمزه، گروهان 1 منتقل شد و دستهای به نام دسته یک داشت که به کودکستان محسن گلستانی معروف بود.