کاظم معصومی، کارگردان سینما، در گفتوگو با ایکنا در تبیین رسالت سینما و تلویزیون برای تصویرسازی مطلوب از خانواده و سبک زندگی ایرانی – اسلامی، اظهار کرد: خانواده مهمترین مؤلفه در هر جامعهای است. اگر بنیان خانواده در هر کشوری مستحکم و درست باشد، تأثیرات آن در جامعه نمود پیدا میکند، اما اگر خانواده از هم گسیخته باشد، تأثیرات آن را در قالب بزههای اجتماعی در اجتماع شاهد خواهیم بود. با این توضیح میخواهیم بررسی کنیم که رسالت سینما و تلویزیون برای تصویرسازی مطلوب از خانواده و سبک زندگی مطلوب ایرانی – اسلامی چیست؟
وی با بیان اینکه به منظور پرداختن به خانواده سه روش و دیدگاه در هنر هفتم وجود دارد، اظهار کرد: رویکرد اول این است که تصویری از خانواده ارائه دهیم که کاملاً خلاف واقعیت باشد، ولی تصویرسازی به غایت مطلوب و ایدهآل باشد. این اتفاق را در برخی از برنامههای تلویزیون شاهدیم. در این تولیدات تصویری خیالی از سبک زندگی میبینیم که عمدتاً با کلیشههای رایج همراه است. بنابراین هیچگاه از این قبیل تولیدات انتظار نمیرود که کارکرد چندانی داشته باشد.
اجتناب از ترویج یأس
کارگردان فیلم «طبل بزرگ زیر پای چپ» تأکید کرد: رویکرد دوم شکلی از فیلمسازی است که به بهانه واقعنگری، معضلات با اغراق نشان داده میشوند. البته درک میکنم که اغراق رویکردی رایج در سینماست تا تأثیرگذاری پیام بیشتر شود، اما وقتی دائماً روی موضوعات تاریک تأکید میشود، یأس و ناامیدی به جامعه تزریق میشود که پیرو آن، مخاطب نیز انگیزههایش برای شادی کمرنگتر میشود.
توصیه من به عنوان فیلمسازی که در این حوزه کار کرده نشان دادن واقعیت است، بدون اینکه به صورت مثبت و منفی اغراقی در آن صورت گیرد
این فیلمساز با بیان اینکه هیچیک از دو رویکرد نخست قابل قبول نیست، گفت: نه خیالپردازی صرف از جامعهای آرمانی میتواند سبک زندگی مطلوب را پیش رویمان قرار دهد نه اینکه سیاهنمایی قادر است دردی از مشکلات دوا کند. برای همین توصیهام به عنوان فیلمسازی که در این حوزه کار کرده نشان دادن واقعیت است، بدون اینکه به صورت مثبت و منفی اغراقی در آن صورت گیرد. در کلامی دیگر وقتی زندگی ایرانی ـ اسلامی را در آثارمان نشان میدهیم، حالات مختلف را هم مدنظر قرار دادهایم، زیرا در زندگی مطلوب ایرانی هم شادی وجود دارد و هم در مواردی غم و اندوه دیده میشود، اما مهم این است که در چنین سبکی ناامیدی جایی ندارد.
وی تأکید کرد: وقتی فیلمی را جلوی دوربین میبرم ابتدا به این میاندیشم اگر قرار باشد به همراه خانواده آن اثر را در سینما یا تلویزیون ببینم، آیا شرمنده آنها میشوم؟ وقتی این سؤال را همهجانبه بررسی میکنم به بایدها و نبایدهایی میرسم که مرا در ساخت اثرم یاری میرساند. در فیلم یا سریالسازی حتماً نباید با بددهنی، خبیث بودن یک فرد یا اندیشه را نقد کرد، چون گاهی اوقات شاهدیم نقشهای منفی رفتار یا گفتاری از خود بیان میکنند که شرمآور است. برای همین این رویکرد هیچگاه منجر به اتفاق خوب نمیشود، بلکه تنها قبح آن عمل یا گفتار از بین میرود.
پرهیز از ترویج پرخاشگری
کارگردان فیلم دفاع مقدسی «طبل بزرگ زیر پای چپ» تصریح کرد: موضوع بعدی که همیشه به صورت ویژه مدنظر دارم این است که گفتار و رفتار والدین با فرزندان یا فرزندان با والدین به گونهای نباشد که با سبک زندگی ایرانی اسلامی مغایرتی داشته باشد. البته این قبیل اعمال (پرخاشگری) در جامعه رخ میدهد، ولی رسانه موظف است در برخی مواقع معایب را بپوشاند و اگر قرار است عیبی یا مشکلی بیان شود باید زهر آن گرفته شود.
این را درک میکنم جامعه شاید به واسطه مشکلات اقتصادی حال خوشی نداشته باشد، اما باید از دادن امید کاذب نیز پرهیز کرد، چون این مسیر همان روش فیلمفارسی است که نوعی مخدر ذهنی محسوب میشود، پس بهترین مسیر در این رابطه همان واقعنگری است که از اغراق پرهیز دارد
معصومی در پاسخ به اینکه آیا برای الگوسازی در جامعه با توجه به شرایط اقتصادی مردم، بهتر نیست که تصویرسازی زیبا از خانواده مدنظر فیلمسازان قرار گیرد؟ بیان کرد: درک میکنم که جامعه شاید به واسطه مشکلات اقتصادی حال خوشی نداشته باشد، اما باید از دادن امید کاذب نیز پرهیز کرد، چون این مسیر همان روش فیلمفارسی است که مخدر ذهنی محسوب میشود. پس بهترین مسیر همان واقعنگری است که از اغراق پرهیز دارد.
کارگردان سریال «روزهای بیقراری» ادامه داد: در نظر بگیرید در فیلم یا سریالی مشکلات یک خانواده از طبقه ضعیف جامعه به واسطه یکدلی تمام اعضا برطرف میشود. آیا لذت و شادی که از بابت آن حاصل میشود ترویج امید نیست؟ وقتی به این سؤال جواب میدهیم درک خواهیم کرد که واقعنگری بدون اغراق، بهترین راهکار برای تزریق امید به آثار نمایشی است، ولی اگر بخواهیم مشکلات را بیان کنیم بدون اینکه راه رهایی از آن را نشان دهیم در دام سیاهنمایی گرفتار آمدهایم.
ترویج شادی در سینمای هند به رغم مشکلات
این فیلمساز تأکید کرد: در یک جلسه که درباره سینمای خانواده بحث میشد یکی از دوستان معتقد بود باید همانند سینمای هند رفتار کنیم، چون باور داشت هند با وجود تمام مشکلات اقتصادی مردمش، امید و شادی به آنها تزریق میکند، اما وی این نکته را مدنظر نداشت که سینما و مردم هند با هیچ کجای دنیا قابل مقایسه نیستند. در آن کشور نگاه مردم به سینما شکلی دیگر دارد. سینما برای هندیان جزئی از زندگی است. این اتفاق در هیچ کجا تکرار نمیشود. پس سینمای کشوری چون هند را نباید الگوی آثار خانوادگی قرار دهیم.
این سینماگر با بیان اینکه تمام اعضای خانواده به یک میزان اهمیت دارند، اظهار کرد: برخی مواقع این احساس خاص در آثار مشهود میشود که پرداختن به افراد بزرگسال در حقیقت توجه به اولویتهاست، اما شاید در بسیاری از آثار خانوادگی، دقت درباره مسائل کودکان حتی از بزرگسالان اهمیت بیشتری داشته باشد. پس باید بررسی کنیم که در فیلم یا سریالها کدام یک از اعضا اولویت دارند، هرچند متذکر میشوم که این اولویت به معنای ارجحیت بزرگسال یا کودک نیست، بلکه تنها اقتضای قصه این اولویت را مشخص میکند.
وی در پایان گفت: جهانبینی اسلامی در جایجای جامعه مشاهده میشود، اما ای کاش به صورت واقعی وجود داشت، چون باورم این است که اگر به آموزههای دینی خود متعهد باشیم، بسیاری از مشکلات امروز را نخواهیم داشت. پس توصیه میکنم بهترین مسیر برای رسیدن به جامعه آرمانی را، که همان الگو قرار دادن سبک زندگی ایرانی اسلامی است، در آثارمان محور قرار دهیم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام