آگاهی در رابطه با مسائل صوت و صداسازی، آموزش و یادگیری نغمات و دوره عالی موسیقایی شامل مدلاسیونها، ترکیب مقامات و مرکبخوانی از جمله مواردی است که فراگیری آن برای قاریان قرآن کریم میتواند کمککننده به اجرایی بهتر و اصولیتر باشد و شاید راه را کوتاهتر و مسیر را هموارتر کند. در ادامه به گفتوگو با رضا روانبخش، کارشناس و مدرس حوزه موسیقی در رابطه با موضوع جلوههای موسیقایی هنر تلاوت قرآن کریم پرداختیم که مشروح آن را میخوانید.
ایکنا ــ لطفا در رابطه با مفهوم هنر تلاوت قرآن و آنچه که از آن به عنوان موسیقی قرآنی یاد میشود، توضیحاتی دهید.
هنر تلاوت بیشتر موضوعاتی از جمله صداسازی، مقامات موسیقایی و ... را شامل میشود که با مواردی مانند رعایت قواعد روخوانی و تجوید ارتباط دارد و در این میان میتوان به ارتباط مستقیم بین صداسازی و تجوید که به معنای نیکوگردانی است، اشاره کرد.
در موضوع جلوههای موسیقایی هنر تلاوت قرآن کریم باید سه بخش صوت و صداسازی جهت تولید صحیح صوت، آموزش و یادگیری نغمات همچون تتراکوردها و ... و دوره عالی شامل مدلاسیونها، ترکیب مقامات و مرکبخوانی را در نظر گرفته و به خوبی فرا بگیریم که آموزش و یادگیری هر کدام از این مباحث مدت زمان خاص خود را دارد. البته در این راستا ممکن است مراحل عالیتری نیز شامل مهارتها و تکنیکهای زیباخوانی و مهارتهای روحی، روانی و ... وجود داشته باشد، اما مراحل اصلی جلوههای موسیقایی هنر تلاوت همان سه مرحلهای است که بدانها اشاره شد که پس از آموزش این مراحل، قاری قرآن کریم از مهارت کافی برخوردار خواهد شد و میتواند به خوبی از تمامی این بخشها در تلاوت خود استفاده کند.
امروزه شنیده میشود که برخی از افراد از عباراتی همچون موسیقی قرآنی و موسیقی غیر قرآنی استفاده کرده و بین این دو مقوله تفاوت میگذارند که سخن چندان مطلوبی نیست. البته قرآن کریم به لحاظ ساختار کلامی ویژگیهای خاص خود را دارد که آن را از دیگر فضاها جدا میکند، اما موسیقی قرآنی به لحاظ مقامی، گامهای موسیقایی و فواصل نتها تفاوتی با موسیقی غیر قرآنی ندارد. فواصل موسیقایی در موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی شرقی براساس پایه هفتنغمهای استوار است که آنچه بزرگان و قراء مشهور جهان اسلام همچون مرحوم منشاوی، مرحوم عبدالباسط و ... از کلام الله مجید تلاوت میکنند نیز بر همین مبنا است. این فواصل را یوهان سباستین باخ به دست آورد. البته، ابونصر فارابی حدود 800 سال قبل از او توانسته بود تا تمامی این فواصل را به دست آورده و در کتاب خود به رشته تحریر درآورد.
برخی از افراد در تلاوت به کلامی از فرمایشات معصومین(ع) که فرمودند «قرآن را با الحان عربی بخوانید» استناد میکنند که ویژگیهای خاص خود را دارد. به نظر من آنچه امروز از قاریان بزرگ و مشهور میشنویم، به لحاظ موسیقایی آن چیزی نیست که در زمان پیامبر(ص) رایج بوده؛ چراکه آنچه که در آن زمان وجود داشته، مربوط به الحان عرب و در ارتباط با بحثهای کلامی، تجویدی و ... بوده است. ولی آنچه که امروز از اساتید در رابطه با تلاوت قرآن مجید میشنویم، به لحاظ فواصل موسیقایی در همین ساختار موسیقایی علمی امروز که به آن اشاره شد، بوده و سوای آن نیست.
فواصلی که امروز از آن استفاده میشود، طی چند قرن اخیر به دست آمده و نگارش شده است که ابونصر فارابی به دلیل آن که در آن زمان نُت نبوده است، آنها را با حروف ابجد به رشته تحریر درآورده است. البته تلاوت قرآن کریم به لحاظ ایقایی براساس کشش آزاد است و هیچگونه قطعات ریتمیکی در ارائه آن وجود ندارد که از لحاظ علمی مشابه آوازخوانی ما در موسیقی ایرانی است.
پس موسیقی قرآن امروز طبق همان موسیقی هفتنغمهای تعریف میشود و موضوع خاص و جدای از این موسیقی ندارد. البته از لحاظ کلامی موسیقی قرآنی موسیقی خاص است و ساختارهای مربوط به خود را دارد، ولی به لحاظ تناسب و فواصل نُتها تفاوتی با موسیقی که بدان اشاره شد، ندارد.
ایکنا ــ مقامات قرآنی چه تفاوتهایی با مقامات موسیقی ایرانی دارند؟
به نوعی موسیقی پایه و مادر موسیقی ما است. این موسیقی در گذر تاریخ از کشور ما به ممالک عربی رفته است. این موضوع چنان واضح است که اغلب نامهای مربوط به دستگاهها و گوشههای مقامات که در موسیقی عربی به کار میرود، همان معرّب نامهای فارسی است. پس موسیقی ایرانی، موسیقی پایه موسیقی عربی است.
یکی از کارهایی که بنده انجام دادهام، اجرای تلاوت قرآن در بسیاری از گوشههای مربوط به ردیف موسیقی ایرانی و آوازی است که البته خیلی از افراد میگفتند که چنین چیزی شدنی نیست، ولی به دلیل اینکه موسیقی ایرانی پایه اصلی موسیقی عربی است، میتوان این کار را انجام داد. برای مثال از مقام صبا در موسیقی عربی به عنوان شور عرب یاد میشود و اغلب افراد فکر میکنند که این مقام متعلق به موسیقی عرب است. اما هنگامی که به کتب قدیمی مراجعه میکنیم، مشاهده میکنیم که فواصل این مقام دقیقا همانی است که در کتب قدما بدان اشاره شده و متعلق به موسیقی ایرانی است. البته در گذر زمان به موسیقی عربی وارد شده و تغییراتی نیز پیدا کرده است که به زیبایی در موسیقی عربی ارائه میشود.
یکی از نکاتی که موجب زیبایی تلاوت قاریان قرآن کریم به ویژه قاریان مشهور جهان اسلام شده است، مسئله مدلاسیون و مرکبخوانی است که این مسئله امروز در موسیقی ایرانی برخلاف آنچه که در گذشته وجود داشته، خیلی کم به چشم میخورد. دلیل این امر نیز این است که موسیقی عرب آنچه که در گذشته از موسیقی ایرانی أخذ کرده به خوبی حفظ کرده و بروز میدهد.
ایکنا ــ جایگاه تحریر در جلوههای موسیقایی هنر تلاوت قرآن کجاست؟
موضوع تحریر در موسیقی ایرانی و موسیقیهای همجنس آن به دو صورت وجود دارد که نوع اول غَلتها و نوع دوم نیز شکست صوتی است. شکست صوت یا چهچهه و یا زنگوله که طی اجرای آن صوت شکسته میشود، در موسیقی قرآنی وجود ندارد، اما غلت در صوت که در آن صدا، غلت میخورد و شکسته نمیشود، از جلوههای موسیقایی هنر تلاوت قرآن کریم است که قاریان بزرگی از این تکنیک در تلاوت خود بهره بردهاند.
البته نوعی چهچه به صورت تکی یا دوتایی بر روی حروف خاصی در تلاوت قاریان بزرگی مانند مرحوم کامل یوسف البهتیمی، مرحوم عبدالباسط، مرحوم عبدالمنعم طوخی و... وجود دارد که در همین محدوده تکی یا دوتایی اجرا میشود و زیبایی فراوانی به تلاوت میبخشد.
ایکنا ــ آیا هر فردی و با هر نوع صدایی میتواند توانمندی تلاوت قرآن را به دست آورد؟
امروزه تمامی علوم ازجمله علوم مربوط به صداسازی، صوت و ... پیشرفت زیادی کرده است. البته استعداد و صدای ذاتی که هر فرد دارد نیز در این زمینه بسیار تأثیرگذار است، اما هر کسی که صدای سالمی داشته باشد یعنی صدای وی به لحاظ فیزیکی مشکلی نداشته و از حنجره سالمی برخوردار باشد، میتواند با فراگیری تکنیکهای مربوطه بهترین خوانشها را ارائه دهد. بیشتر موارد در این رابطه اکتسابی است.
تولید صوت صحیح دارای تکنیکها و سیستمی است که در صورت فراگیری آن میتوان به خوبی نسبت به ارائه تلاوت و اجرایی مطلوب اقدام کرد. اما متأسفانه امروز در کشور ما هنوز به دنبال این موضوع هستیم که برای مثال از مرحوم مصطفی اسماعیل تقلید کنیم یا مرحوم عبدالباسط؟ البته این موضوع نیز مبحث تأثیرگذاری در فراگیری تلاوت صحیح قرآن است، اما قاریان ما باید به دنبال فراگیری تکنیکها و تولید صوت صحیح نیز باشند.
ایکنا ــ لطفا توضیحاتی در رابطه با مسئله اوجخوانی و تفاوت آن با مقوله «داد زدن» بیان کنید.
مبحث مهمی که در این زمینه وجود دارد، این است که باید کاری که در موضوع هنر تلاوت قرآن کریم ارائه میدهیم، همواره از تعادل برخوردار باشد. قراء و هنرمندانی توانستهاند که به قلههای بزرگ تلاوت قرآن دست پیدا کرده و در جهان اسلام بدرخشند که متعادل بودهاند. متعادل بودن بدان معنی است که اوج و بم، تجوید، صوت و تمامی امور مربوط به تلاوت قرآن کریم در یک قاری با هم متناسب باشند.
یک قاری قرآن باید به خوبی تکنیکها و سیستم صوت را بشناسد و بداند که در حین تلاوت خود چه زمانی از صداهای مختلف سر، سینه و میانی استفاده کند. امروز برخی از قراء هستند که برای مثال از 10 دقیقه تلاوتی که دارند، هشت یا 9 دقیقه از آن را در دو یا سه نت بالایی تلاوت میکنند که این نوع تلاوت مستمعین را خسته میکند. مناسبخوانی و تعادل در تلاوت موضوع بسیار مهمی است که باید رعایت شود. یکی از قراء بسیار بزرگی که در این زمینه به شیوه مثالزدنی تلاوت میکند و همه چیز را به خوبی در تلاوت خود رعایت میکند، مرحوم استاد شحات محمد انور است.
اهمیت بهرهگیری از صدای میانی در تلاوت بسیار فراوان است؛ چراکه این صدا ارتباطدهنده صدای سینه با صدای سر است و به طور معمول نیز مدت بیشتری از زمان تلاوت را به خود اختصاص میدهد که باید بر روی ارائه هر چه بهتر آن به خوبی کار کرد.
البته قراء بزرگی همچون مرحوم حصان نیز بودهاند که مدت زمان زیادی از تلاوت خود را در نتهای بالای صدا اجرا کردهاند، ولی با این وجود هیچگونه خستگی در مستمعان ایجاد نمیشود؛ چراکه در ارائه همین نوع تلاوت نیز تعادل و مناسبخوانی رعایت شده و تلاوت ایشان از ظرایف و دقایق تأثیرگذاری بهرهمند است.
ایکنا ــ نظر شما درباره مناجاتخوانی و اجرای تأثیرگذار این مقوله با توجه اینکه زبان اصلی ما زبان فارسی است، چیست؟
مناجاتخوانی که با زبان فارسی ارائه میشود، باید دارای ساختار خاص خود باشد. انتخاب شعر مناسب برای مناجاتخوانی بسیار مهم است. همچنین، رعایت نکات مهمی همچون اوجخوانی و بمخوانی و انتخاب صدای مناسب (صدای میانی، صدای سینه و یا صدای سر) و بحث بکارگیری تحریرها نیز از نکات بسیار تأثیرگذار در ارائه مناجاتخوانی مناسب و مطلوب است.
در مناجاتخوانی اگر تحریری هم داشته باشیم، این تحریر در داخل شعر است نه اینکه بخواهیم از ادوات تحریر استفاده کرده و برای مثال یک بیت شعر بخوانیم و در آن مدام چهچهه بزنیم. کسی که مناجات میخواند، باید خواننده خوبی باشد و باید در مناجاتی که میخواند حتما مقداری از تزئینات صدای خود را بکاهد. همچنین، دانستن مقامات و ردیفهای موسیقی نیز از جمله نکاتی است که در ارائه مناجاتی زیبا و تأثیرگذار مهم است.
رضا روانبخش، از سال ۷۱ به تلاوت قرآن کریم و شناخت سبکهای مختلف پرداخته است. سپس آواز ایرانی را جدیتر دنبال و نواختن سازهایی را آموخته و چند کتاب در حوزه صوت و صداسازی به نگارش درآورده است. وی در این کتابها بحث تلاوت قرآن، ردیفهای ایرانی و گوشههایی از موسیقی ایرانی که قابلیت به کارگیری در هنر تلاوت را دارد، معرفی کرده است.
آلبوم مناجات فارسی که به همت شورای عالی قرآن و معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده، شامل ۲۰ اثر ممتاز آواز با محتوای مناجاتی با صدای حسن عبدی است که با کارشناسی رضا روانبخش در قالب سه لوح فشرده با نامهای «آستان جلال»، «کیمیای بندگی» و «شکوه صیام» در استودیو صدای شورای عالی قرآن اجرا و تولید شده است. در این آلبوم حسن عبدی، اشعاری از سعدی، حافظ، شمس تبریزی، سنائی، ابوسعید ابوالخیر، عراقی و وحدت کرمانشاهی را در دستگاهها و گوشههای مختلف از جمله چهارگاه، همایون، دشتی، ماهور، افشاری و ابوعطا اجرا کرده است.
یادآوری میشود، از 19 اسفند 98 تا 4 مردادماه 99 فیلمهای آموزش هنر تلاوت قرآن رضا روانبخش در 60 قسمت در ایکنا منتشر شد.
ایکنا آماده دریافت سؤالات، نقدها و نقطهنظرات قاریان ممتاز و بینالمللی و دیگر اساتید این حوزه درباره مباحث ارائه شده است و همچنان مقوله هنر تلاوت قرآن را با اساتید قرآنی مطرح کشور دنبال میکند.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام