حمید رحیمیان، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با ایکنا، گفت: معلمان رکن اصلی تربیت را بر عهده دارند، زیرا بیشترین زمان را با دانشآموزان میگذرانند. آنها نیازمند برنامهریزی، سرمایهگذاری، صرف وقت و تشویق برای رشد و ارتقای خود هستند و همچنین برای بهبود شرایط زندگیشان نیز به این حمایتها نیاز دارند.
وی تصریح کرد: اگر مدرسه در حد توان خود این نیازها را برآورده کند، آنگاه میتواند انتظار داشته باشد که معلمان نیز انگیزه و تمایل داشته باشند تا اثربخشی و موفقیتشان مورد سنجش قرار گیرد و آن مفهومی که در دانش تعلیم و تربیت با عنوان «نظارت و راهنمایی» میشناسیم، محقق شود.
لزوم تحقق نظارت و راهنمایی در مدارس ایران
رحیمیان درباره مفهوم «نظارت و راهنمایی» گفت: منظور از راهنمایی این است که وقتی معلمی کلاس را اداره میکند، مثلاً مسئولیت کلاس پایه چهارم دبستان را بر عهده دارد، توسط فرد باتجربهتری مورد نظارت قرار گیرد. این فرد باتجربه میتواند هم در کلاس حضور یابد و هم خارج از کلاس شاخصهای مربوط به معلم را بررسی کند. البته توصیه اکید ما این است که در کلاس حضور فیزیکی داشته باشد، اما به گونهای که برای معلم ایجاد حساسیت نکند، بلکه معلم احساس کند آن فرد برای کمک به او حضور یافته و در حال ارزیابی عملکرد وی، وضعیت کلاس، پیشرفت دانشآموزان، رفتار معلم، رفتار دانشآموزان، جو کلاس و موارد مشابه است.
وی ادامه داد: بنابراین برای سنجش اثربخشی و به طور کلی ارزیابی منظم معلمان، مدارس دولتی و غیردولتی باید برنامه داشته باشند و معلمان بدانند که مثلاً هر سه ماه یکبار (فصلی)، هر چهار ماه یکبار (ثلثی) یا هر شش ماه یکبار، یک یا چند مرتبه در طول سال این ارزیابی انجام خواهد شد. نکته بسیار مهمی که میخواهم بر آن تأکید کنم این است که هدف این ارزیابیها به هیچ وجه مچگیری از معلم نیست، بلکه هدف این است که معلم بتواند ارتقا یابد، رشد کند و از بهتر شدن خود لذت ببرد.
رحیمیان در پاسخ به این سؤال که آیا آموزشوپرورش توان این سنجش را دارد، به نحوی که بتواند وضعیت هر مدرسه را بسنجد، یا اینکه باید این توان را ایجاد کند، گفت: اصطلاحی با عنوان «یونیت آف انالیسیس» (واحد تحلیل) داریم. در مطالعات تعلیم و تربیت، واحد تحلیل معمولاً مدرسه است، نه یک فرد یا شخص خاص؛ مگر اینکه بخواهیم تحقیقی خاص درباره معلمان، ویژگیهای آنها و توصیههایی برای بهبود عملکردشان انجام دهیم.
عملکرد مدارس باید بررسی شود
وی ادامه داد: زمانی که والدین میخواهند فرزندان خود را به مدرسهای بفرستند، میپرسند کدام مدرسه خوب است؟ نمیپرسند کدام معلم خوب است که به خاطر او فرزندشان را به یک مدرسه خاص بفرستند. اگر واحد تحلیل را مدرسه در نظر بگیریم، صحبت من کاملاً معنادار میشود که باید عملکرد یک مدرسه را بررسی کنیم و با تشویق، آن را به سمت بهبود عملکرد سوق دهیم تا خود اعضای مدرسه علاقهمند به این کار شوند. در این حالت میتوان معلمان را بهعنوان عاملی در نظر گرفت که باعث ارتقا، رشد و پیشرفت مدرسه به مراحل بالاتر میشوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در تحلیل این مسئله که آیا آموزشوپرورش توان این سنجش را دارد یا خیر، گفت: واقعیت این است که میزان انگیزهها بسیار پایین است. اگر انگیزه معلمان را بتوانیم با مکانیسمهای تشویقی بالا ببریم تا خودشان به این کار علاقهمند شوند، میتوان معلمان را عاملی برای ارتقای مدارس قرار داد.
شغل دوم معلمان؛ چرا؟
وی اظهار کرد: اگر به تکتک افراد نگاه کنیم و ملاک سنجش و ارتقا را یک نفر در نظر بگیریم، واقعیت این است که با یک گل بهار نمیشود. یعنی در مدرسهای که ۶۰ معلم دارد یا حتی در مؤسسه کوچکی با ۱۵ تا ۲۰ معلم، نمیتوانیم فقط به دو معلم ممتاز اکتفا کنیم و مدام از آنها تعریف کنیم، در حالی که ۱۳ نفر از ۱۵ معلم رفتار عادی دارند و هیچ رشد و پیشرفتی در کارشان دیده نمیشود و بلافاصله هم از مدرسه به سراغ شغل دوم خود میروند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: بنابراین باید روی ارزیابی مدرسه بهعنوان یک کل کار شود. البته این کار نیاز به زمینهسازی دارد و قبول دارم که در حال حاضر امکانات کافی برای آن وجود ندارد. اما اگر آگاهی مدارس بالا برود و مدیران حساس شوند، زمینه این مهم فراهم میشود. وقتی میگوییم «کل مدرسه ارزیابی میشود»، منظور ارزیابیِ مجموع و برایند عملکرد مدرسه است؛ یعنی ارزیابی آن ۱۱ مقولهای که در مدل «سیپ» مطرح شده است. اگر بتوانیم این نگاه را نهادینه کنیم، فکر میکنم مدارس میتوانند بهخوبی با یکدیگر رقابت کنند و معلمان نیز احساس خواهند کرد که سهمی در رساندن مدرسه به رتبههای بالاتر دارند.
وی در پاسخ به این سؤال که با توجه به افزایش مطالبهگری خانوادهها، آیا والدین میتوانند در سنجش اثربخشی مدارس نقشی داشته باشند، گفت: والدین میتوانند؛ اما اگر بخواهیم کل مدرسه را ارزیابی کنیم، یعنی بگوییم «عملکرد مدرسه» یا در ادبیات جدید مدیریتی که به آن «مدیریت عملکرد مدرسه» میگویند، ارزیابی را به عنوان بخشی و زیرمجموعهای از مدیریت در نظر بگیریم، متأسفانه نمیتوان والدین را در این فرمول جای داد یا جایگاه مشخصی برای آنها تعریف کرد.
دخالت والدین در امور اجرایی مدرسه؛ ممنوع
رحیمیان تصریح کرد: البته میتوان از انجمن اولیا و مربیان و والدین متخصص در بعد مشاورهای کمک گرفت. اما نکته مهم اینجاست که اگر نقش مشاوره و اجرا با هم مخلوط شود، اصلاً کار پیش نخواهد رفت. در مدرسه باید مدیر مسئول اجرا باشد و کسی در کار اجرایی او دخالت نکند. مشاوران فقط باید به او مشاوره بدهند و سپس مدیر با تدبیر خود و احتمالاً با کمک شورایی که در مدرسه تشکیل میدهد، از این مشاورهها استفاده کند. پس والدین میتوانند نقش داشته باشند، اما فقط در حد مشاور. در مورد دخالت آنها در امور اجرایی، پاسخ من قاطعانه «نه» است و دخالت والدین در امور اجرایی مدرسه را توصیه نمیکنم.
وی در پاسخ به این سؤال که وضعیت نظام آموزشی ما نسبت به دنیا در چه شرایطی قرار دارد و آن نکته باریک و مهمی که نباید از آن غافل شویم چیست، گفت: دو سه بحث مهم اینجا مطرح است. اول اینکه در سطح کلان آموزشوپرورش، یعنی در سطح سیاستگذاری که شامل وزیر، معاونان وزیر، مدیران کل و رؤسای مناطق آموزشی در هر شهر و شهرستان است، شایستهسالاری باید به طور جدی رعایت شود. متأسفانه در این زمینه باید بگویم که هرچند در سطح رؤسای مناطق و شهرستانها تا حدی این موضوع رعایت میشود، اما در سطح وزارتخانه که مرکز اصلی سیاستگذاری و وضع مقررات برای مدارس کشور است، وضعیت متفاوت است.
وی تصریح کرد: ارتقای جایگاه وزارتخانه به عنوان سیاستگذار تنها زمانی محقق میشود که کار به کاردان سپرده شود و فردی شاخص این مسئولیت را بر عهده بگیرد. دومین بحث مهم، افزایش چند برابری سهم آموزشوپرورش از بودجه کشور است. مدارس ما به شدت با مشکل کمبود بودجه مواجه هستند. نمیگویم سایر بخشهای کشور با این مشکل روبهرو نیستند، اما وضعیت مدارس واقعاً بحرانی است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی یادآوری کرد: بیش از ۸۰ درصد بودجه آموزشوپرورش صرف هزینههای پرسنلی معلمان، مدیران، مستخدمین و کارکنان اداری میشود. برای تأمین این هزینهها، بودجه آموزشوپرورش باید به طور قابل توجهی افزایش یابد.
اهمیت تأمین امکانات رفاهی معلمان
وی ادامه داد: نظام حقوق و دستمزد کشور یک نظام هماهنگ است و نمیتوان به سادگی در آن دخالت کرد، اما راههای دیگری برای کمک به تأمین امکانات مورد نیاز معلمان وجود دارد؛ از جمله پرداخت پاداش، برگزاری دورههای آموزشی برای ارتقای معلمان، تأمین امکانات رفاهی مانند امکان سفر به مشهد، کیش، شمال، اصفهان و دیگر مناطق، و برگزاری برنامههای تفریحی که به تقویت روحیه معلمان کمک میکند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این حق معلم است که بتواند خانواده خود را به استخر ببرد و برای فرزندانش زمینهای بازی فراهم کند تا بتوانند والیبال، بسکتبال یا فوتبال بازی کنند. اینها حقوق اولیه معلمان است، اما وقتی بودجه وجود ندارد، طبیعتاً به این موارد توجه نمیشود و همه چیز به فراموشی سپرده میشود.
وی با اشاره به اینکه کشورهای زیادی هستند که وضعیت مدارس آنها از ما پایینتر است، اما در مدارس اروپایی، از جمله فنلاند که وضعیتشان از مدارس ما بهتر است و برخی مدارس آمریکا(به نظر من مدارس آمریکا چندان بهتر از مدارس اروپا نیستند) به معلمان حقوق کافی پرداخت میشود و نیازهایشان تا حد امکان برآورده میشود، گفت: در این مدارس معلم معمولاً فقط یک شغل دارد و مجبور نیست صبح در مدرسه باشد و بعدازظهر به فکر شغل دومش باشد.
رحیمیان در جمعبندی سخنان خود گفت: بنابراین، سطح سیاستگذاری وزارتخانه باید تقویت شود و با شایستهسالاری همراه باشد. همچنین جایگاه وزارت آموزشوپرورش در کابینه باید ارتقا یابد، به گونهای که وقتی وزیر آموزشوپرورش در جلسهای صحبت میکند، همه با دقت گوش دهند؛ اما میدانم که متأسفانه بسیاری از وزرای مشاور تاکنون چنین جایگاهی نداشتهاند.
وی ادامه داد: در سطح عملیاتی، یعنی در مدارس که مستقیماً با دانشآموزان سر و کار دارند نیز به بودجهای نیاز داریم که در اختیار مدارس قرار گیرد تا بتوانند برای بهبود شرایط، از جمله تأمین هزینههای معلمان، بهبود شرایط ساختمان مدرسه، تغذیه دانشآموزان و... هزینه کنند.
انتهای پیام