مهدی زارع، عضو هیئت علمی پژوهشگاه زلزله، در گفتوگو با ایکنا، به مناسبت ۲۰ مهرماه، روز ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی، با اشاره به برخی حوادث تکراری در ایران، اظهار کرد: در برخی حوادث که انتظار تلفات نداریم همچنان تلفات میدهیم، زیرا نخست تمرکزهای جمعیتی در مناطق پرخطر به صورت آسیبزایی زیاد است و دوم اینکه چنین جمعیتی در بناهایی زندگی میکنند که به شدت آسیبپذیر هستند. سوم میزان آگاهی، آموزش و آمادگی این مردم در برابر سوانح بسیار کم است.
وی افزود: در تحقیقی که پس از زلزله ورزقان آذربایجان شرقی در سال ۹۱ انجام شد، میزان آگاهی و آمادگی مردم این استان به ویژه شهر تبریز، که به لحاظ فرهنگی از متوسط کشوری بالاتر است، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان آمادگی و آگاهی در رابطه با واکنشها بسیار پایین بود. بین ۳۰ تا ۴۰ درصد مردم از زلزله آگاهی داشتند و در رابطه با میزان آمادگی در برابر این حادثه آمارهای ناامیدکنندهتری از مردم و مسئولان به دست آمد. در مطالعهای که سالهای بعد در تهران انجام شد نیز شاخصهای آگاهی و آمادگی تهرانیها از تبریز پایینتر بود. از سوی دیگر این مطالعه نشان داد جمعیت آسیبپذیری که در مناطق پرمخاطره زندگی میکنند به لحاظ روانی نیز در برابر حوادث و سوانح طبیعی آسیبپذیری بیشتری دارند.
وی با بیان اینکه سوانحی مانند سیلابهای اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی در بازههای زمانی کمتر و در محدودههای جغرافیایی کوچکتر به صورت شدیدتر رخ میدهد، اظهار کرد: این مسئله بسیار مهم است و با وضعیت آسیبپذیری که داریم همچنان باید در انتظار آسیبهای بیشتر و بزرگتر باشیم.
این کارشناس مدیریت بحران با اشاره به شیوع بیماری کووید ۱۹ در کشور، گفت: میزان مواجهه مردم با این ویروس نشان داد هم مردم و هم مدیریت دولتی در بسیاری از موارد مسئله کووید 19 را جدی نگرفتهاند. پیامهایی که بسیاری از مردم دریافت کردند در بسیاری از مواقع این بود که موضوع جدی بوده و همه باید رعایت کنند از سوی دیگر پیامهایی دریافت میکنند که وضعیت عادی است یا اینکه برخی مسئولان در رسانهها به گونهای ظاهر میشوند که گویی چندان به این پروتکلها پایبند نیستند.
وی ادامه داد: دریافت پیامهای متناقض اختلال در مدیریت بحران است، چراکه یک موضوع مهم در مدیریت بحران، راهبری و فرمان واحد و شفاف است. وقتی پیام متناقض باشد مخاطب اصل فرمان را در مدیریت بحران جدی نمیگیرد و تبدیل به وضعیتی میشود که مردم با جان خود هزینههای آن را پرداخت میکنند. سازمان مدیریت بحران در کشور متولی ارسال پیام و فرماندهی واحد برای کنترل وضعیت و حفظ جان شهروندان در زمان بحران ناشی از حوادث و بلایای طبیعی است. وجود این سازمان به ویژه در استانها بسیار خوب و مفید است؛ مشکل، مدیران و مدیریت سیاسی این سازمان از بدو تأسیس آن است. مدیریت بحران کاری تخصصی است و باید دانش لازم در این حوزه وجود داشته باشد. این سازمان یک ساختار بوروکراتیک فشل دارد که دود آن به چشم همه میرود. سازمان مدیریت بحران باید به عنوان یک سازمان تخصصی آموزشهای لازم برای آمادگی و مقابله با سوانح را آموزش دهد.
زارع در رابطه با تکرارپذیری حوادث و تلفات در ایران اظهار کرد: همزمان با رشد علم در جهان و ایران، رشد بیتوجهی به علم نیز کم نبوده است. دلیل تکرار حوادث و عدم درسپذیری از آنها نیز همین است. این قضیه محدود به ایران نیست، در آمریکا که بهترین دانشگاهها را دارد و بهترین استادها و متخصصان در آن کشور حضور دارند، افرادی مانند ترامپ هم به تمام دستاوردهای علم بیتوجهی و آنها را تمسخر میکنند. این ریشه بیتوجهی به علم، که بسیار ستبر است، وقتی با توزیع ناعادلانه قدرت و ثروت درآمیخته شود، بیتوجهی مردم به حوادث را در پی دارد. توجه کردن به علم روز بشر و عمل کردن به آن بهترین راهکار مقابله با حوادث طبیعی است.
وی یادآور شد: رخدادهایی که قبلاً اتفاق افتادهاند مانند زلزلههای رودبار در سال ۶۹ یا زلزله بم در سال ۸۲ و زلزله کرمانشاه در سال ۹۶ نشان میدهد که این اتفاقات ممکن است تکرار شوند. پرتلفاتترین حادثه زلزله و پرخسارتترین حادثه نیز سیل است که کشور ما درگیر هر دوی این موارد میشود. اگر از حوادث قبلی درس بگیریم و این درسها را مرور کنیم میتوانیم خسارتها را کم کنیم، در غیر این صورت با رشد جمعیت و رشد شهرها مشکلات بیشتر میشود.
انتهای پیام