روزانه شاهد ناهنجاریهای تلخی در جامعه هستیم که شنیدن و تفکر به آنها، موجبات تأسف عمیق لایههای مختلف اجتماعی را فراهم میکند. ناهنجاریهایی که نشان از تزلزل بنیان خانواده در میان برخی از افراد جامعه دارد. چرایی و چگونگی ایجاد چنین صحنههایی در جامعه اسلامی ما که خود دارای مبانی عمیق دینی و تاریخی در حوزه نظام خانواده است، نکته بسیار مهمی است که باید هرچه سریعتر واکاوی شده و دلایل آن روشن شود.
ضرورت پرداختن به موضوع نحوه جلوگیری از بروز ناهنجاریهای اجتماعی و دستیابی به سبک زندگی اصیل اسلامی ـ ایرانی در خانواده برای مقابله با تهاجمات فرهنگی جهان سلطه در نهادینه کردن سبک زندگی غربی در جامعه اسلامی ما از جمله موارد بسیار مهمی است که باید به سرعت بدان ورود کرده و برای آن چارهاندیشی کرد تا بتوانیم به نقطهای برسیم که جامعه اسلامی ما که خود دارای مبانی و مفاهیم اصیل دینی و تاریخی در حوزه مناسبات اجتماعی و سبک زندگی است، تفکرات غربی در حوزههای اجتماعی را پس زده و بر داشتههای عمیق خود در این زمینه تکیه کند.
در رابطه با موضوع مدیریت مقوله خشونت در میان خانوادهها و نیز ارائه مختصات خانواده ایمانی برای مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی با حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا سالاریفر، روانشناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ در شرایط کنونی که تابآوری اجتماعی میل به کاهش دارد، چه دلایلی باعث ایجاد خشونت در میان خانوادهها میشود؟
موضوع خشونت در میان خانوادهها امری همیشگی بوده و چیزی نیست که اخیراً پدید آمده باشد، اما نکته مهم در رابطه با این مسئله، ازدیاد آن در شرایط کنونی جامعه است که بالا رفتن تعداد آن در جامعه زمینهها و علل فراوانی دارد که هر کدام از آنها به خودی خود، موجبات فراوانی خشونت در خانوادهها را فراهم میکند.
از آنجایی که رابطه خانوادگی در جامعه ایرانی از لحاظ کمی و کیفی رابطهای عمیق و در سطوح مختلف است، بنابراین، احتمال تعارض و بروز خشونت در آن وجود دارد. در بررسی علل ایجاد خشونت در خانواده که ممکن است بیشتر از سوی مردان یلذ، به علل مختلفی همچون هورمونهای مردانه، مباحث تربیتی و فرهنگی برمیخوریم، در این میان موضوعی بسیار مهم دیگر بحث فشارهای اقتصادی است.
فشارهای اقتصادی بر روی خانواده بهویژه سرپرست خانواده باعث ایجاد تنش و ناکامیهای متعددی میشود که نتیجه آن نیز بالا رفتن پرخاشگری است. زمانی که سرپرست خانواده در تأمین نیازهای مادی و اقتصادی خانواده ناکام است، به جای آنکه پرخاشگری خود را متوجه عاملان این مسئله کند (که البته نمیتواند چنین کاری انجام دهد)، پرخاش و خشونت خود را در میان اعضای خانواده نشان میدهد.
بنابراین، یکی از علل ایجاد خشونت در میان خانوادههای ایرانی، مسئله فشارهای اقتصادی است؛ چراکه شرایط اقتصادی کشور ما شرایطی بیثبات است و این وضعیت نیز باعث ایجاد ناکامیها و خشونت میشود. نکته بعدی، موضوع شیوع بیماری کروناست. شیوع این بیماری باعث شده است تا اعضای خانواده به مدت طولانی در کنار یکدیگر باشند و همین تداوم نزدیکی در ادامه موجب ایجاد تنش و بروز خشونت در میان اعضای خانواده خواهد شد.
امروز در حوزه خانواده نیز با محدود شدن خانهها در آپارتمانهای کوچک و عدم دسترسی مردم به فضاهای شاد و مفرح برای تخلیه انرژی، زمینه برای ایجاد خشونت و درگیری در میان خانوادهها فراهم شده است. بنابراین، دستیابی به علل بروز خشونت و پرخاشگری در میان خانوادهها موضوع بسیار مهمی است که باید به واکاوی و بررسی آن پرداخت.
ایکنا ـ برای ارتباط بدون خشم یا بهتر بگویم مدیریت خشونت در میان خانوادهها چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
تعامل زن و شوهر دارای ساختاری روانشناختی است. در این ساختار معمولاً بر حسب هورمونهای مردانه، با این قصه مواجه هستیم که مردان دارای روحیه غلبهجویی و مدیریتی هستند، اما زنان به واسطه هورمونهای زنانه خود بیشتر پذیرنده هستند. امروزه این ساختار کمی تغییر کرده و طبق بحث فرهنگی روابط خانوادگی که مردان از این لحاظ نیز دارای ویژگیهای مدیریتی بوده و روحیه غالب را دارا هستند، به چالش کشیده شده است.
بانوان امروز در خانه در حال دستیابی به قدرت بیشتری هستند. همچنین، از لحاظ هورمونی نیز بر اثر مسائل مربوط به تغذیه و ... اتفاقاتی رخ داده است که با توجه به تمامی این مسائل، موضوع چالش قدرت در خانواده، موجب ایجاد خشونت در میان اعضای آن میشود. در این رابطه، راهکار اصلی آن است که اعضای خانواده به ویژه بانوی خانواده به لحاظ روانشناختی مدیریت مرد را بپذیرد. به بیان دیگر باید طوری خانوادهها را تربیت کنیم که مدیریت خانواده با مرد باشد.
البته این مسئله به معنای مردسالاری و قلدری نیست و منظور اصلی ما فقط موضوع مدیریت است. البته مدیریت مردان نیز باید مشارکتی باشد و از اعضای خانواده مشورت بگیرد. اگر موضوع جایگاه مرد و سپس، والدین را از ابتدا در میان خانوادهها جا بیندازیم، این اقتدار و جایگاه مدیریتی مرد و در ادامه جایگاه رفیع خانواده باعث کاهش تنش و خشونت در خانواده خواهد شد.
نکته بعدی، موضوع مهارتهای گفتوگوست. فردی به خشونت روی میآورد که نمیتواند در گفتوگوی مؤثر به نتیجه برسد. بنابراین، برای پیشگیری از خشونت باید بر روی گفتوگوی مؤثر در جامعه در بین اعضای خانواده کار کنیم. هرچه اعضای خانواده گفتوگوی قویتر و مؤثرتری داشته باشند، مسائل را بهتر حل کرده و کار آنها نیز کمتر به تعارض و خشونت کشیده میشود.
یکی از نکات کلیدی در رابطه با موضوع کنترل خشونت در خانوادهها این است که علاوه بر اینکه نسبت به آموزش ساختار قدرت به زوجها اقدام کنیم، باید بر روی ارتباط و گفتوگوی مؤثر بین ایشان نیز به خوبی کار کنیم. اگر بتوانیم موضوع ارتباط مؤثر و گفتوگو را به خوبی به خانوادهها آموزش دهیم، 70 تا 80 درصد مسائل و مشکلات آنها حل خواهد شد. در رابطه با پیشگیری از بروز خشونت در میان خانوادهها باید به نقش ویژه بانوان در خانواده اشاره کنیم؛ چراکه بانوان به دلیل عواطف و روحیه زنانه خود میتوانند از بروز خشونت در خانواده جلوگیری کنند.
ایکنا ـ مهمترین روشهای کنترل خشم و پرخاشگری در میان خانوادههای امروزی چیست؟
یکی از نقاط ضعف جامعه ما، مهارتهای کنترل و مدیریت خشم است که مشکلی بسیار جدی در سطح جامعه و خانواده امروزی است؛ یعنی نتوانستیم تحمل، صبر و مدیریت خشم را در سطوح مختلف دبستان، دبیرستان، دانشگاه و حتی آموزشهای غیررسمی به خوبی به مردم آموزش دهیم. جامعه ما در این مسئله نقصان کلیدی دارد و باید بر روی مهارتهای کنترل خشم کار کنیم.
آموزش خشم در لحظه، آموزش وقفه در خشم و ... از جمله مواردی هستند که میتوانند به کنترل خشم و پرخاشگری در جامعه کنند. اصلاحات در سطوح مختلف فرهنگی، اقتصادی و ... نیز از جمله موارد بسیار مهم در زمینه کنترل پرخاشگری در میان خانوادههاست.
همچنین، موضوع رسانهها نیز از جمله مواردی است که باید به صورت اساسی بدان پرداخته شود. یکی از مباحث مهم امروزی، موضوع ترویج خشونت در رسانههاست. همچنین، رسانه نیز باید از مدلهای مختلفی برای آموزش مهارت کنترل خشم استفاده کند. مجموعه این عوامل باید دست به دست هم دهند تا ما به نقطهای برسیم که خشونت در میان خانوادهها کاهش پیدا کند.
البته در این زمینه بحثهای قانونی و قوانین موجود در رابطه با موضوع خشونت در میان خانوادهها نیز وجود دارد، اما مسئله اصلی و مهم این است که کاری کنیم تا پیش از آنکه به مراحل حقوقی و قانونی برسیم، موضوع خشونت در میان خانوادهها را از طریق آموزش و بیان راهکارهای فرهنگی حل کنیم. راهکار حل این مشکل، قانون و ماده واحده نیست، بلکه قانون آخرین مرحلهای است که به آن تمسک میجوئیم.
ایکنا ـ خانوادهها باید از چه روشهایی برای بیان احساس خود استفاده کنند؟ به نظر میرسد که زوجین (اعضای خانواده) دچار نوعی غرور در بیان احساسات خود شدهاند.
یکی از مشکلات خانوادههای امروزی ناتوانی اعضای خانواده در ابراز مناسب احساسات است؛ یعنی افراد خانواده هیچگونه توانایی در بیان احساساتی همچون ناراحتی یا اندوه خود ندارند. برخی از افراد در ابراز احساسات خود راه افراط را پیش گرفته و گاهی اوقات به شدت دچار خشم میشوند و برخی دیگر نیز راه تفریط را رفته و دچار انفجار خشونت میشوند.
بنابراین، ابراز احساسات به شیوه صحیح و نحوه برقراری ارتباط مؤثر بین افراد خانواده همراه با فراگیری روشهای مهار خشم، یکی از راههای مهم و تکنیکهای تأثیرگذاری است که به اعضای یک خانواده اینگونه میآموزد که بتوانند بدون اینکه دچار خشم شوند، ناراحتی خود را ابراز کنند.
همچنین، همدلی بیشتر بین اعضای خانواده نیز یکی از ابزارهای مهمی است که برقراری آن در میان خانواده باعث میشود تا افراد ضمن درک یکدیگر، در کنترل خشم و ناراحتیهایی که ایجاد میشود، رفتار و شیوه بهتری اتخاذ کنند. البته ریشه حل این بحران در خانوادهها به تعبیری شامل بسته گستردهای از مسائل فرهنگی، اقتصادی، روانشناختی و جامعهشناختی است که مجموعه این عوامل به ما کمک میکند تا با این مسئله برخورد کنیم. البته بحث اصلی موجود در مسیر حل معضل خشونت، مسئله آموزش است؛ یعنی باید به نقطهای برسیم که آموزش جامعه در زمینه مهارتهای زندگی تقویت شود.
امروز اگر از ابتدای تحصیل فرزندان تا دوران دانشگاه و تحصیلات تکمیلی آنها را در نظر بگیریم، مشاهده میکنیم که در میان تمامی واحدهای درسی که در طول این سالها داشتهاند، شاید فقط چهار یا پنج واحد مربوط به بحث مهارتهای زندگی باشد، در حالی که مسئله اصلی همگی ما در زندگی فراگیری مهارتهای زندگی است.
تربیت فرزندان جامعه در مدرسه و خانواده مشکل دارد. ساختار زندگی امروزی با گذشته تفاوتهای فراوانی دارد. امروز مدلهای سبک زندگی جدید و فضای مجازی خود به خود خشونتزا هستند. زمانی که افراد خانواده توانایی تخلیه انرژی خود را نداشته باشند و ساعتها وقت خود را در فضای مجازی بگذرانند، انرژی آنها فوران خواهد کرد. امروز نیازمند آن هستیم که سبک زندگی و شیوه استفاده از فضای مجازی در میان افراد جامعه به خوبی اصلاح شود.
ایکنا ـ چه تحولی در دهههای اخیر رخ داد که منجر به فروپاشی عاطفی خانواده ایرانی ـ اسلامی شد؟
آموزههای اسلامی ما مملو از مباحث تأثیرگذار در حوزه اخلاق و اعتقادات است که باید از آنها به خوبی بهره بگیریم. البته در این مسیر با رقبای قدرتمند و استکبار جهانی در حوزههای مختلف رسانهای و ... مواجه هستیم که متأسفانه تاحدودی از ما پیش گرفتهاند. ما نتوانستیم آموزههای اسلامی خود را به صورت کاربردی در اختیار مردم قرار دهیم.
برای اینکه بتوانیم در مسیر حفظ ارزشهای اصیل اسلامی و ایرانی و نیز اصول خانوادگی خود حرکت کنیم، باید آموزههای خود را عملیاتی کنیم. آموزههایی همچون کظم غیظ و مدارا از جمله مواردی هستند که بارها آن را شنیدهایم و مبانی دینی و مذهبی بدان تأکید فراوان دارند، اما هیچگاه نتوانستیم بهکارگیری آنها در میان جامعه را نهادینه و عملیاتی کنیم و اعتقادات خود را به شکل مؤثر آموزش دهیم.
متأسفانه هنوز نتوانستهایم تا محتوای غنی خود را به زبان روز و با روشهای نوین به جامعه عرضه کنیم. البته کارهای فراوانی نیز در این زمینه انجام شده، اما شرایط امروز نیز پیچیدهتر و مشکلتر شده است. باید به نقطهای برسیم که بتوانیم آموزههای عمیق اسلامی ـ ایرانی خود را متناسب با شرایط روز به مردم ارائه کنیم.
انتهای پیام