به گزارش خبرنگار ایکنا؛ دو کتاب با عناوین «تأملاتی در ادب پایداری» و «به وقت بیداری» به تازگی با موضوع دفاع مقدس و به قلم رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات منتشر شده است. این دو کتاب بهانهای شد تا با این شاعر پیشکسوت درباره جایگاه فعلی ادبیات و به ویژه شعر دفاع مقدس گفتوگو کنیم.
ادبیات دفاع مقدس ژانر اصیل و بومی کشورمان است، پس از گذشت چند دهه برای ادبیات دفاع مقدس چه کردهایم؟ آیا جایگاه فعلی قابل قبول است؟
بیانصافی است اگر نگوییم که در طول سالهای گذشته برای شعر و ادبیات دفاع مقدس کار زیاد شده است. ولی حجم زیادی از این فعالیتها، چون توسط سازمانها و نهادهای دولتی انجام شده و جنبه بزرگداشت و مناسبتی داشته است، از کیفیت لازم برخوردار نبوده و صرفاً جنبه ارائه عملکرد و بیلان کار را داشته است. حال آن که در این حوزه پیش و بیش از «کمیت» باید به «کیفیت» بپردازیم. کارهای خوب، فاخر و باکیفیت معمولاً توسط کسانی انجام میشود که خارج از چهارچوبهای اداری دست به قلم میشوند.
آنها که دوران دفاع مقدس را درک کردهاند، برای ثبت و ضبط فرهنگ دفاع مقدس بیکار نمینشینند. آدمهای اهل درد از درونشان سفارش میگیرند. آثار برتر نیز همیشه متعلق به کسانی است که فارغ از وسوسه نام و نان وارد این عرصه مقدس شدهاند. این افراد از دلشان سفارش میگیرند و به حُکم تکلیف دست به قلم میبرند.
در بسیاری از مقولهها از جمله عاشورا، شعر از داستان، هم از نظر تعداد و هم اثرگذاری پیشی گرفته است. در موضوع دفاع مقدس چطور ارزیابی میکنید؟
پیشتازی شعر نسبت به سایر هنرها در عرصه دفاع مقدس امری بدیهی و غیرقابل انکار است. علت این پیشتازی، پیشینه ۱۲۰۰ ساله شعر در کشور ماست. در حالی که ما در حوزه ادبیات داستانی، به ویژه رمان سابقه چندانی نداریم. جالب است بدانید ادبیات داستانی ما هم منظوم است، مثل شاهنامه فردوسی، کلیله و دمنه، مثنوی معنوی مولانا که بیشتر داستان و روایت است و خمسه نظامی. البته در دهه اخیر ادبیات داستانی در قالب «خاطرهنگاری» و «زندگینامه»نویسی رشد قابل توجهی داشته است. البته این رشد با آسیبهایی هم همراه بوده است. چون «خاطرهنویسی» باید مستند باشد و از خیالبافی به دور. ولی بسیاری از کتابها که با پیشانی نوشت «خاطرات دفاع مقدس» چاپ و منتشر میشود، بیبهره از مستندات دقیق تاریخی هستند که همین امر این حوزه را دچار آسیب میکند.
با فاصله گرفتن از دفاع مقدس به لحاظ زمانی طبیعی است که به نوعی ادبیات مقاومت و پایداری جایگزین ادبیات و شعر دفاع مقدس شده است، این مسئله باعث ضعف یا قوت شعر دفاع مقدس شده است؟
بله، امروز سرنوشت ادبیات دفاع مقدس با سرنوشت ادبیات مقاومت و پایداری گره خورده است. قرابت و به هم رسیدن این دو گونه ادبی امری طبیعی است چون دفاع مقدس امروز موضوعیت عینی ندارد. پیوستن رود ادبیات دفاع مقدس به دریای ادبیات مقاومت را باید به فال نیک گرفت. این یک فرصت است که باید از آن خوب استفاده کرد.
امروز جریان شعر دفاع مقدس به حکم ضرورت، در متن و بطن جریان «شعر مقاومت و پایداری» به حیات خود ادامه میدهد، با موضوعاتی مثل مقاومت فلسطین و لبنان، سوریه و مدافعان حرم و این روزها مسئله افغانستان. یعنی به نوعی شعر دفاع مقدس پوستاندازی کرده و متناسب با مقتضیات زمان و زمانه ما افق دید خود را گسترش داده است. دیگر اینکه افول و کمرونقی شعر دفاع مقدس در سالهای بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت امری بدیهی است. زیرا با خاموش شدن شعلههای جنگ و برگشتن سربازان از جبهههای جنگ به خانه و کارخانه، دفاع مقدس به عنوان یک رخداد اجتماعی کمکم موضوعیت خود را از دست میدهد و مسائل دیگری که موضوع روز جامعه است ذهن و زبان شاعران را اشغال میکند.
البته هر چند دوران دفاع مقدس تمام شده است اما به اعتبار اینکه تبعات اجتماعی آن تا امروز ادامه دارد، همچنان شاعرانی جنگ و دفاع مقدس را – به صورت غیرمستقیم - موضوع بعضی از اشعار خود قرار میدهند. این مسئله نیز امری طبیعی است. یعنی تا زمانی که در جامعه ما یادگاران دوران دفاع مقدس یعنی خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان حضور دارند، شعر دفاع مقدس نیز به صورت غیرمستقیم و در جلوههایی بهروزتر به حیات خود ادامه میدهد.
یکی از مسائل مهم در گونههای ادبی، معرفی آن در کشورهای مختلف جهان است. چرا به جز چند اثر انگشتشمار نتوانستهایم ادبیات بومی دفاع مقدس را به جهان صادر کنیم؟ این امر مستلزم چه مؤلفههایی است؟
معرفی ادبیات دفاع مقدس ایران به جهان، نیازمند تقویت سازوکار ترجمه است. متاسفانه ما در این حوزه خیلی فقیریم و هنوز که هنوز است ضرورت این مهم را در نیافتهایم. باید در نهادهای کلان فرهنگی مثل ارشاد و حوزه هنری، معاونت یا حداقل ادارهکلی داشته باشیم که رسالت اصلی آن هموار کردن زمینه ترجمه آثار اصیل و فاخر شاعران و نویسندگان ایرانی – به ویژه در حوزه دفاع مقدس – باشد.
برای بالندگی و زایندگی بیش از پیش شعر و ادبیات دفاع مقدس و مقاومت، باید زمینه دیدار شاعران و نویسندگان ایران با شاعران و نویسندگان پایداری سایر کشورها را نیز فراهم کنیم. تعامل بین شاعران مقاومت ایران و جهان میتواند این گونه ادبی را از مظلومیت و مهجوریت نجات دهد و زمینههای خلق و آفرینش آثار جدیدی را فراهم کند.
ترجمه آثار برجسته ادبی در حوزه ادبیات پایداری به صورت متقابل از ضرورتهای دیگری است که باید روی آن سرمایهگذاری جدی شود. شعر شاعران دفاع مقدس ما باید به زبانهای دیگر ترجمه شود. این کار زمینه نقد آثار ما را فراهم میکند و علاوه بر آن باعث ایجاد تعامل سازنده ادبی بین ما و دیگران میشود. سرمایهگذاری جدی برای حمایت از مؤلفان آثار ادبی در حوزه پایداری و چاپ و انتشار نشریههای تخصصی و پژوهشی از ضرورتهای دیگری است که بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در این زمینه گامهای بلندی برداشته است.
از دیگر کارها، توجه دادن دانشگاهها به مقوله شعر و ادبیات انقلاب بهطور عام و ادبیات پایداری بهطور خاص است که باید مورد توجه سیاستگذاران و متولیان فرهنگی قرار بگیرد. بیتوجهی دانشگاههای ما به شعر و ادبیات پایداری قابل قبول نیست. این گونه ادبی در کتابهای درسی و دانشگاهی ما باید جایگاه شایستهای داشته باشد.
دفاع مقدس حاوی مفاهیمی همچون ایثار، شهادت و پایداری و ... است که شاید در فرهنگهای دیگر وجود نداشته یا کمرنگ باشد. آیا تبیین همین مفاهیم خود مانعی برای جهانی شدن است؟
بله، به نکته خوبی اشاره کردید. برای جهانی شدن ادبیات دفاع مقدس ما باید با شاعران جهان به یک «زبان مشترک» برسیم. ممکن است کلیدواژهای به نام «شهادت» در فرهنگ سایر کشورها نباشد اما دفاع از سرزمین و ایثار و از جان گذشتگی برای دفاع از خاک وطن، در تمام فرهنگها امری قابل ستایش و پسندیده است. در تمام جنگها، کسانی که در راه دفاع و پاسداری از میهن کشته میشوند، قابل احترامند و از آنها به بزرگی و نیکی نام برده میشود. از جمله ارزشهای دیگری که بین ما و شاعران جهان مشترک است، صلح، حقخواهی، ظلمستیزی و عدالتخواهی است. برای رسیدن به «زبان مشترک»، ما باید روی این وجوه اشتراک کار کنیم.
در کتاب جدیدتان «تأملاتی در ادب پایداری» به چه مقولههایی پرداختهاید؟
موضوع «دفاع مقدس» و پاسداشت ارزشهای برآمده از بطن و متن این حماسه ماندگار از دغدغههای بسیار جدی من از سالهای گذشته تا به امروز بوده است. از همین رو سعی کردهام از هر فرصتی برای به تصویر کشیدن حماسهآفرینیهای فرزندان این مرز و بوم در سالهای دفاع مقدس استفاده کنم و بخش کوچکی از تاریخ پرافتخار دفاع مقدس را بر بوم شعر به تصویر بکشم. به توفیق الهی، امسال نیز به دعوت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس فرصتی فراهم شد که بتوانم به بازنویسی و گردآوری مجموعه اشعار و مقالات خود با موضوع دفاع مقدس و بیداری اسلامی بپردازم و آنها را برای چاپ در هفته دفاع مقدس آماده کنم.
کتاب «تأملاتی در ادب پایداری» یک اثر پژوهشی است. این کتاب دربردارنده ۲۰ مقاله پژوهشی در حوزه ادبیات دفاع مقدس، پایداری و بیداری است. سعی کردهام در قالب مقالات فراهم آمده در این کتاب نمایی از ادبیات پایداری و مقاومت را به تصویر بکشم زیرا بر این باورم که تأمل و تحقیق در حوزه شعر و ادبیات پایداری و تبیین ابعاد گوناگون دفاع مقدس ملت ایران با بهرهگیری از زبان گویای هنر (به ویژه ادبیات) یکی از ضرورتهای انکارناپذیری است که متأسفانه تا امروز آنگونه که درخور این این رُخداد عظیم تاریخی است، مورد توجه جدی هنرمندان و اصحاب قلم قرار نگرفته است.
آثاری که توسط شاعران و نویسندگان پایداری؛ چه در زمان وقوع حادثه جنگ و چه بعد از آن خلق شده است، حجم کمی نیست. اما در اینکه این آثار تا چه حد توانسته در ابهامزدایی از این واقعه، رفع شبهات، روایت و ثبت حماسهها و به تصویرکشیدن و ماندگاری این رخداد شگفت تاریخی موفق باشد، جای بحث و تأمل فراوان دارد!
کتاب «تاملاتی در ادب پایداری»، متشکل از ۲۰ مقاله پژوهشی با موضوع شعر پایداری است. در قالب این مقالات سعی کردهام مقوله شعر دفاع مقدس و پایداری را از زوایای گوناگون مورد بررسی و ارزیابی قرار دهم. البته بدیهی است که در قالب یک کتاب نمیتوان به همه ابعاد این ژانر ادبی پرداخت و این کتاب تنها میتواند در حکم پیشدرآمدی برای انجام تحقیقات گستردهتر و جدیتر در این حوزه باشد.
با توجه به پژوهشهای شما در حوزه شعر و ادبیات دفاع مقدس، امروز مهمترین چالش ما در این حوزه چیست؟
یکی از مهمترین چالشهای شعر دفاع مقدس ما این است که بیشتر شعرهای دفاع مقدس شاعران لهجه «توصیفی» دارند و به جای تبیین و تحلیل، صرفاً به صورتگری دفاع مقدس پرداختهاند. یعنی بیشتر موضوعمندند تا موضعمند. به تعبیری دیگر، نگاه و تفکر نقادانه و تحلیلگرانه در این آثار کم است. تجلیل و تعریف صرف کارساز نیست و گاهی اثر معکوس دارد و منجر به تحریف میشود. شاعر دفاع مقدس باید از منزل توصیف عبور کند و به اندیشه مخاطب تلنگر بزند. برای ارتقای کیفی شعر دفاع مقدس، مسئولان و متولیان برگزاری جشنوارهها نیز باید به دنبال تقویت نگاه نقادانه باشند و از آثار اندیشمندانه حمایت کنند. اگر به این سمت و سو حرکت نکنیم و صرفاً بهدنبال کارهای بیخطر، فانتزی و جشنوارهای باشیم، شعر دفاع مقدس به بنبست خواهد رسید.
نسل امروز برای تولید آثار ادبی ارجمند و فاخر با موضوع دفاع مقدس، باید نه تنها تاریخ و فرهنگ دوران دفاع مقدس را بخواند، بلکه تنفس کند. نسل امروز باید حقانیت دفاع مقدس را باور داشته باشد. هرگونه ابهام و تشکیک در این موضوع کار را خراب میکند. این خیلی مهم است که من شاعر یا نویسنده باور داشته باشم که جنگ ما از روی زیادهخواهی و کشورگشایی نبود و اینکه ما در برابر یک جنگ تحمیلی از خودمان دفاع کردیم. در این حوزه باید «باورمندی» ما بیش از «هنرمندی» ما باشد، یعنی هنگام نوشتن داستان یا گفتن شعر برای دفاع مقدس، فقط به موضوع فکر نکنیم، بلکه «موضع» هم داشته باشیم. در غیر این صورت یقین داشته باشید خروجی کار ارزشمند نخواهد بود.
نکته آخر اینکه با توجه به دور شدن از دوران دفاع مقدس، برای ادامه حیات شعر دفاع مقدس شاعران نسل امروز برای سرودن شعری تأثیرگذار در این حوزه باید ریاضت مطالعه و تحقیق را به جان بخرند. هم مطالعه کتابخانهای و هم تحقیق میدانی. شاعر و نویسنده دفاع مقدس علاوه بر مطالعه کتابهای پژوهشی، باید از چهاردیواری خانه بیرون بزند، به میان مردم جنگزده بروند و از چشم آنها به دنیا نگاه کند. باید با خانوادههای داغدار شهدا، جانبازان و آزادگان حشر و نشر داشته باشد. باید از نزدیک مصائب یک جانباز و معلول دوران جنگ را هنگام تردد در شهر و عبور از خیابان ببیند. باید با فرزند شهیدی که هر روز زخم زبان همکلاسیهایش را در مدرسه تحمل میکند و در خلوت شبها پنهانی گریه میکند لمس کند. باید با درد جانکاه همسر شهیدی که هر روز در کوچه و خیابان نگاه سنگین مردم را تحمل میکند، آشنا باشد. اینها چیزهای خیلی خیلی مهمی است. بدون آشنایی با این دنیا نمیتوان دست به قلم برد و در مورد بازماندگان زخمی دوران دفاع مقدس دست به خلق اثر زد. اگر هم بر فرض اثری تولید شود، از واقعیات به دور و محصول توهمات و تخیلات شاعر یا نویسنده خواهد بود. امیدوارم در عرصه ادبیات دفاع مقدس به این ظرایف و دقایق توجه داشته باشیم.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام