به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن آیتالله هادی عباسی خراسانی، صبح امروز، 13 آذرماه در حوزه علمیه قم برگزار شد.
عباسی خراسانی در این جلسه به آیه 124 سوره بقره پرداخت.
خداوند متعال در این آیه میفرماید: «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمىرسد».
در ادامه متن جلسه را میخوانید.
در این آیه بحث آزمایش انبیای الاهی مطرح شده است. آزمون و امتحان یک قانون همهگانی و همیشگی برای بشر و خصوصا برای نخبگان یعنی انبیا و اولیای الاهی است. هرچه مقام آنها بالاتر باشد امتحانشان سختتر خواهد.
«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ». حرف «اذ» ظرف زمان است و نیازمند متعلق است. در اینکه متعل «اذ» چیست چند نظر وجود دارد. یک نظر این است که متعلق به فعل محذوف «اذکر» باشد یا متعلق به «قال» باشد. ظاهرا متعلق بودن به فعل محذوف روانتر است.
در این آیه شریفه بحث ابتلا مطرح شده است. ابتلا از واژه «بلی» است و به معنای کهنگی و چیزی است که زمانی بر آن گذشته باشد. چیز که زمانی بر آن گذشته باشد مورد اختبار قرار میگیرد. به عبارت بهتر امتحان معنای مطابقی ابتلا نیست، بلکه معنای بالملازمه آن است. در این آیه شریفه بحث ابتلای جناب ابراهیم(ع) مطرح شده است. ابراهیم ابتلائات مختلفی داشتند از جمله قربانی کردن فرزند یا در آتش افتادن. شاید یکی از پیامبرانی که نامش زیاد در قرآن به کار برده شده است و بیش از 65 مرتبه ذکر شده، حضرت ابراهیم باشد. به لحاظ سیر ترتیبی این اولین آیهای است که در آن از ابراهیم(ع) صحبت شده است.
«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ». «کلمه» تنها به معنای گفته و جمله نیست که در فارسی میگوییم، بلکه هم به جمله گفته میشود و هم به حقیقت خارجیه کلمه گفته میشود چنانکه به حضرت مسیح هم اطلاق کلمه شده است. بعید نیست یکی از این کلمات ابتلائات حضرت ابراهیم مثل ماجرای جناب اسماعیل باشد. همچنین بعید نیست این کلمات اسمای جلاله باشد یعنی او را به اسمای خودمان آزمودیم و مورد آزمایش قرار دادیم. در روایت دیگری داریم مراد از کلمات، ائمه طاهرین(ع) هستند. پس بعید نیست یکی از این کلمات اسمای ائمه یا کلمه امامت باشد.
اساسا تفضیل و تفضل انبیا به همین کلمات است. «وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ». تفضیل و تفضل به تعداد کلمات الاهی است. این کلمات اسمای الهی هستند. هرچه به انبیا اسمای بیشتری داده شود کمالاتشان بیشتر میشود.
ممکن است یکی از مصادیق کلمات، سنت الاهی باشد که مربوط به طهارت و پاکیزگی ظاهری و باطنی است. این امتحان همیشگی برای همه است. حتی در مورد قرآن تعبیر داریم: «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». یکی دیگر از کلمات، اوصاف اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و اوصافی است که در قرآن و روایات به عنوان وصف کمالی مطرح شده است. به عنوان مثال در خطبه متقین صد و ده صفت به عنوان صفت متقین بیان شده است. بنابراین کلمات یعنی صفات خوبی که برای اولیای الاهی است. شاید یکی دیگر از مصادیق این باشد که جناب ابراهیم تجدیدکننده کعبه بودند یا مراد از کلمات، بحث دعوت به مکه باشد. در عین حال این کلمات عام است و اطلاق کلمه بر آنچه مورد آزمون قرار گیرد، جایز است.
نکته مهم آیه شریفه این است؛ مقام امامت بعد از مقام نبوت است. بنابراین میتوانیم بگوییم زعامت عامه غیر از زعامت خاصه است. ممکن است یک کسی رهبر باشد ولی امام نباشد. امامت چیز خاصی است. عبودیت، نبوت و رسالت پیشنیاز امامت هستند و مرحله امامت مرحله بالاتری است. پس، از این جمله استفاده میشود؛ مقام امامت بالاتر از مقام نبوت است.
«وَمِنْ ذُرِّيَّتِي». ابراهیم همینجا نگرانی ذریه را داشتند. ذریه، هم بر پدر و مادر اطلاق میشود و هم بر فرزندان اطلاق میشود ولی اینجا ذریه برای اولاد و فرزندان است. حضرت حق در جواب ابراهیم(ع) نفرمودند فرزندان تو امام نمیشوند، فرمودند امامت و ظلم سازگاری ندارد. بنابراین میشود استفاده کرد یکی از اوصاف امام این است که ظالم نباشد.
ممکن است یکی از مصادیق کلمات، سنت الاهی باشد که مربوط به طهارت و پاکیزگی ظاهری و باطنی است. این امتحان همیشگی برای همه است. حتی در مورد قرآن تعبیر داریم: «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». یکی دیگر از کلمات، اوصاف اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و اوصافی است که در قرآن و روایات به عنوان وصف کمالی مطرح شده است. به عنوان مثال در خطبه متقین صد و ده صفت به عنوان صفت متقین بیان شده است. بنابراین کلمات یعنی صفات خوبی که برای اولیای الاهی است. شاید یکی دیگر از مصادیق این باشد که جناب ابراهیم تجدیدکننده کعبه بودند یا مراد از کلمات، بحث دعوت به مکه باشد. در عین حال این کلمات عام است و اطلاق کلمه بر آنچه مورد آزمون قرار گیرد، جایز است.
انتهای پیام