محمدجواد آرینمنش، کارشناس مسائل فرهنگی و عضو پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس، در گفتوگو با ایکنا، درباره اتفاقات اخیر در کشور پیرامون مسئله گشت ارشاد و ضرورت بازنگری در سازوکارهای امر به معروف و نهی از منکر گفت: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیرا اعلام کرد که در روشها و شیوههای گشت ارشاد از مدتها قبل اصلاحاتی صورت گرفته اما گویا این اصلاحات در عمل اجرا نشده است. قطعا اتفاق رخ داده برای مرحوم مهسا امینی میتواند عبرتآموز باشد و روشها و سیاستهای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور را مورد بازنگری و اصلاح قرار دهد و متناسب نیاز و اقتضائات روز جامعه و ارزشهای ملی، میهنی و اسلامی این بازنگریها انجام بگیرد تا پیامدهای منفی این سیاستها مانند اتفاقات اخیر در کشور به حداقل رسیده و در عین حال اهداف و نتایج لازم را نیز به دنبال داشته باشد.
آرینمنش درباره دلایل تأخیر مسئولان و سیاستگذاران کشور در انجام اقدامات اصلاحی در حوزههای مختلف به ویژه حوزه فرهنگ و مبادرت ورزیدن به این اصلاحات پس از تحمیل هزینه فراوان به مردم و نظام سیاسی گفت: یکی از دلایل اصلی این است که همراه با تحولات اجتماعی و پیشرفت فناوریهای روز حرکت نمیکنیم و غالبا اینها جلوتر از تغییرات فرهنگی هستند ولذا همواره این عقبماندگی مسئولان از تحولات نسلی و پیشرفتهای فناورانه احساس میشود.
وی بیان کرد: در جامعهشناسی هم مفهومی به نام «تأخر فرهنگی» داریم که این مسئله در این قضیه خود را نشان میدهد. در حقیقت مجموع این عقبماندگی مسئولان شکاف میان آنها با دیدگاهها و طرز نگرش مردم به ویژه نسل نوجوان و جوان را افزایش داده و عدم گفتوگو وفهم متقابل موجب شده سیاستها و تصمیمگیریها غالبا در یک فضای بسته فکری بدون در نظر گرفتن واقعیت تحولات جامعه و آنچه که به تعبیری در زیرپوست جامعه میگذرد اتخاذ شود که برونداد این تصمیمات به ویژه در حوزههای فرهنگی و اجتماعی بعضا میتواند مانند اتفاق اخیر بسیار هزینهساز باشد.
آرینمنش در ادامه به ایراد دیگر ماجرای گشت ارشاد اشاره کرد و گفت: در مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی پیرامون عفاف و حجاب حدود 30 دستگاه اجرایی وظایفی برعهده داشتند که عموما این وظایف، ایجابی بود اما چون اقدامات ایجابی و فرهنگی در حوزه حجاب به فراموشی سپرده شده یا در اجرا جدی نگرفته شده در نتیجه رفتارهای پلیسی که عموما رفتارهایی سلبی است پررنگ شده و بار سنگین اجرای این قانون برعهده نیروی انتظامی به عنوان یکی از دستگاههای مأمور، گذاشته شده و دستگاههای دیگر هم به خواب رفتهاند و نتیجه این نوع اجرا وضعیت نامطلوبی است که امروز مشاهده میکنیم.
آرینمنش در پاسخ به این سؤال که آیا اساسا سپردن مسئولیت به نیروی انتظامی در حوزه حجاب درست بوده و نباید این وظیفه محدود به برخورد با گروههای سازمانیافته هنجارشکن شود، گفت: اصل مطلب هم همین بوده است و وظیفه اصلی نیروی انتظامی در این قانون، پیشگیری از حرکتهای هنجارشکنانه سازمانیافته بوده اما اکنون وظیفه امر به معروف و نهی از منکر که یک وظیفه عمومی و همگانی است در قالب گشت ارشاد و به شکلی تحریفشده برعهده این نیرو گذاشته شده که به طور طبیعی نمیتواند به نتایج مثبتی منجر شود.
آرینمنش درباره تأثیر این اتفاقات بر کاهش اعتماد عمومی به پلیس و نیروی انتظامی گفت: خطر کاهش اعتماد به پلیس یک ضربه و زیان جبرانناپذیر است که پلیس را به منزله نیرویی در کنار مردم در مقابل مردم قرار داده است و فاصله و شکافی که میان مردم و پلیس ایجاد شده به راحتی جبران نمیشود و احیای این اعتماد ممکن است سالها به طول بکشد و این به واسطه خطایی است که در سپردن چنین مسئولیتی به پلیس انجام شده است.
آرینمنش درباره واقعیت مسئله امر به معروف و نهی از منکر و اولویت آن نسبت به مسئولان و صاحبان قدرت تا مردم گفت: امر به معروف و نهی از منکر دارای سه سطح مردم به مردم، حاکمان به مردم و مردم به حاکمان است که مهمترین و اصلیترین سطح آن امر به معروف و نهی از منکر مردم نسبت به حاکمان است تا حاکمان به واسطه برخورداری از قدرت به سوء استفاده از امتیازات حاصل از قدرت دچار نشده و در مسیر درست حرکت کنند.
این کارشناس مسائل فرهنگی یادآور شد: از طرف دیگر این فریضه باید براساس شرایطی انجام گیرد و آمر به معروف و ناهی از منکر خود باید دارای ویژگیهایی باشد که واجد انجام این فریضه باشد اما اگر این شرایط و ویژگیها وجود نداشته باشد و به صورت تحریفشده مبادرت به امر به معروف شود حتما آثار زیانبار آن بیشتر از منافعش خواهد بود که امروز شاهد آثار و پیامدهای زیانبار این نوع امر به معروف و نهی از منکر اشتباه هستیم.
آرینمنش در پایان اظهار کرد: در واقع مشکل اصلی این است که ما نمیپذیریم که برنامهها واقدامات فرهنگی زمانبر، نیازمند برنامهریزی دقیق و دارای جاذبه است و از طرفی به دنبال حل و فصل مسائل و معضلات فرهنگی و اجتماعی به شکل ضربتی و امنیتی هستیم و لذا میبینیم به جای اینکه اهداف سیاستگذار از تهیه و تدوین یک قانون در حوزه فرهنگ محقق شود، با اجرای بد و ناقص در جامعه به ضد خود بدل شده و در نهایت به برگزاری چند همایش و نشست منحصر میشود و در نهایت میبینیم که مشکلات فرهنگی و اجتماعی روز به روز در حال گسترش است.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام