اسماعیل امینی، مدرس ادبیات دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) اظهار کرد: کاری که ما باید انجام دهیم این است که مانع بر سر راه ترویج فرهنگ شهادت ایجاد نکنیم؛ نمیخواهد چیزی را ترویج دهیم، این فرهنگ خودش رواج دارد، فقط نباید آن را تضعیف کنیم.
امینی ادامه داد: زمانی رضاخان مستبد خواست این فرهنگ را جمع کند، ولی نتوانست. تا وقتی عشق به امام حسین(ع) وجود دارد، نمیتوان فرهنگ شهادتخواهی را از مردم گرفت.
وی با اشاره به وظیفه پدر و مادرها در انتقال این فرهنگ اظهار کرد: شاید مادرها بیشترین مسئولیت را در انتقال این فرهنگ داشته باشند. اگر این اتفاق نیفتد، چیزهای دیگری جای آن را میگیرد که پوچ است.
این مدرس دانشگاه عنوان کرد: هم اکنون رسانهها تمام تلاش خود را برای جهتگیری افکار عمومی به کار گرفتهاند و اگر ما نتوانیم جای خود را در افکار فرزندانمان پیدا کنیم، دشمنان به خوبی فرهنگ خود را جایگزین خواهند کرد.
وی ادامه داد: ما باید بتوانیم شعر خوب را، قصه خوب را و معنای عظیم قرآن را به خوبی به فرزندان نشان دهیم، وگرنه همین اتفاقاتی که هماکنون شاهد آن هستیم برای جامعه رخ میدهد.
امینی گفت: به نظر من خانواده بیشترین نقش و تأثیرگذاری را در انتقال فرهنگ دارد. چون معمولاً فرزندان به نهادهای دیگر اعتماد نمیکنند و با سوءظن به آن نگاه میکنند، ولی به پدرو مادر اعتماد کامل دارند.
وی اظهار کرد: بنای کار فرهنگی در فعالیتهای معاصر سست شده است. تعداد کسانی که به انجام فعالیت اخلاقی مشغول هستند، در سایه قرار گرفتهاند. باب شده که در سخن گفتنها میگویند ما نمیخواهیم توصیه اخلاقی کنیم.
استاد امینی ضمن ابراز نگرانی از این وضع گفت: چرا نمیخواهید توصیه کنید؟ در قدیم آدمهای بزرگ، عالمان و بزرگان میرفتند پیش حکیمان و از آنان میخواستند تا نصیحتشان کنند.
وی ادامه داد: امروزه جوانان ما از نصیحت شنیدن گریزان هستند، در صورتی که لازم است تا نصیحت بشنویم. در گذشته عالمان پیش حاکمان میرفتند و آنها را نصیحت میکردند. گاهی حاکمان این کار را انجام میدادند و به این موضوع نیز افتخار میکردند.
این نویسنده دفاع مقدس گفت: هارونالرشید به نزد حکما میرفت که نصیحتش کنند و این را همه جا میگفت و به آن افتخار میکرد.
امینی از پیشرفت مطالب روانشناسی عوامانه ابراز نگرانی کرد و ادامه داد: هم اکنون به جای همه حکمتها و اندرزها، بازیهای روانشناسی فراگیر شده است و مطالب که بعضاً پایه علمی ندارند و شبه فرهنگ به شمار میآیند، جایگزین آن شده است.
وی در پایان با بیان اینکه دانستنیهای کاذب جایگزین معنویت شده است، گفت: تربیت انسان بدون معنویت امکان ندارد. نه با علم و نه با قانون نمیشود انسان تربیت کرد. علم و قانون، انسان را محدود میکند، ولی تربیت نمیکند و انسانساز نیست و این نکته مغفول مانده است.