حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی اسدینسب، مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، ضمن تشریح فعالیت حلقه تفسیر موضوعی بینارشتهای که در گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی فعال است، به معرفی پروژه مبانی قرآنشناختی علوم انسانی پرداخت.
اسدینسب فعالیت حلقه تفسیر موضوعی تخصصی بینارشتهای را در راستای تحول علوم انسانی بر اساس مبانی قرآنی عنوان کرد و گفت: علوم انسانی غربی بر اساس نیاز خاص، مبانی خاص، پیشفرضهای خاص و ارزیابی خاصی نهاده شده است و اگر ما میخواهیم علوم انسانی بومی و اسلامی تأسیس کنیم در هر حال باید آنها را بر اساس مبانی خودمان بنا بگذاریم و ما با تشکیل این حلقه در حال حاضر داریم بر روی مبانی علوم انسانی کار میکنیم.
وی با اشاره به لزوم دستیابی به دو دسته مبانی و پیشمبانی برای علوم انسانی بومی، عنوان کرد: ما در حلقه تفسیر موضوعی تخصصی بینارشتهای در هر دو زمینه کار میکنیم، اما پیش از این که بخواهیم مبانی علوم را بررسی کنیم باید پیشمبانیای را احراز کرده باشیم و در پروژه حاضر این پیشمبانی تحت عنوان مبانی قرآنشناختی علوم انسانی و توسط خود من در حال بررسی و تدوین است.
اسدینسب اظهار کرد: محتوای پروژه «مبانی قرآنشناختی علوم انسانی» مبنایی برای طرحها و پروژههای دیگر خواهد بود. در این طرح، ما پیشانگارهها و پیشفرضهایی را در قالب مبانی زبانشناختی قرآن، مبانی قلمروشناختی قرآن و مبانی علمشناختی قرآن مورد بررسی قرار میدهیم و احیاناً شبهاتی را که در این زمینهها مطرح باشد، پاسخ میگوئیم.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: در بخش مبانی زبانشناختی ما حتماً باید اثبات کنیم که زبان قرآن زبانی است که میتواند در کنار علم قرار بگیرد. در این راستا چند مسئله مطرح است که باید اثبات شود؛ یکی اینکه زبان قرآن معنادار است، چرا که اگر بپذیریم که زبان قرآن معنا ندارد یا زبانی تخیلی و احساسی است، معنایی برای علوم انسانی اسلامی وجود نخواهد داشت.
وی ادامه داد: پس از اثبات معنادار بودن زبان قرآن، معرفتبخش بودن آن هم باید اثبات شود. این به این معناست که باید تبیین شود که آیا این زبان حکایت از خارج میکند یا حکایتگر خارج نیست. در واقع ممکن است چیزی معنا داشته باشد، اما حکایتگر خارج نباشد. در این جا باید نسبت آیات قرآنی را با مصادیق قرآنی مطرح و انواع آن را ذکر کرد و نظریهای در این زمینه ارائه داد.
اسدینسب افزود: اگر جایگاه و ارزشمندی معرفت دینی و زبان دین تبیین و اثبات نشود، ما نمیتوانیم حرف از علم انسانی بر اساس قرآن بزنیم.
وی در باب مبانی علمشناختی مد نظر در این پروژه نیز اظهار کرد: اینکه علم چیست و رابطه آن با قرآن چیست و اینکه اساساً قرآن به چه چیزی علم میگوید، از مسائلی است که در این طرح با آن مواجهیم. اگر کسی علم را منحصر در علوم تجربی بداند و معتقد باشد که غیر از آن هیچ نحوه دانشی ارزش ندارد، در این جا نیز سخن گفتن از علم دینی معنا نخواهد داشت؛ چرا که علوم دینی بر پایه تجربه نیست؛ اگر چه برخی از گزارههای آن تجربهپذیرند.
اسدینسب با بیان اینکه در رابطه با جامعیت و قلمرو دین هم بحثهای مفصلی مطرح است، عنوان کرد: اگر کسی معتقد شود که دین فقط مربوط به آخرت است یا فقط مربوط به امور دنیوی است یا فقط بیان احساسات و عواطف است یا قلمرو آن بسیار اندک است یا اصلاً آن چه در مسائل اجتماعی گفته است، ذاتی دین نیست و عرضی دین است و از این قبیل مسائل، هر کدام پاسخ داده نشود باز سخن گفتن از علم دینی بر اساس قرآن معنا نخواهد داشت. بر همین اساس در بخشی از این پروژه این مسائل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه تا به حال حدود 30 درصد این کار انجام شده است، عنوان کرد: در این پروژه مسائلی که به آنها اشاره شد، یک به یک طرح شده و ما به گزارههایی رسیدهایم و با تنظیم آنها پیش رفتهایم.