به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در دیدار تعدای از نمایندگان قرآنی با خانواده شهید محسن ممینواز از شهدای قرآنی تهران که روز گذشته، 17 دی با حضور نمایندگانی از جمعیت قرآنی استان تهران، دارالقرآن الکریم و سپاه حضرت محمد رسولالله(ص) برگزار شد، علاوه بر تجلیل از روح بلند این شهید، لوحی به رسم یادبود به خانواده این شهید تقدیم و آیاتی از قرآن کریم تلاوت شد.
مادر شهید محسن ممینواز، در این دیدار به بیان خاطرات و ویژگیهای شخصیتی این شهید پرداخت و گفت: محسن یکی از شجاعترین افراد محل بود، و زمانی که او بود، کسی جرأت نمی کرد در محل کار خلافی انجام دهد.
وی در ادامه افزود: محسن همیشه میگفت، صبر و استقامت پدران و مادران شهدا، دشمنان اسلام را به زانو در آورده، از ما هم میخواست همین طور باشیم.
وی در پایان افزود: همانطور که محسن از من خواسته بود در مجلس ختمش حتی یک قطره اشک هم نریختم و گفتم کسی حق ندارد برای محسن سیاه بپوشد، چون سیاه پوشیدن مخصوص امام حسین(ع) است، حتی خودم در مجلس ختم از مهمانان پذیرایی کردم.
محبوب ممینواز برادر کوچک شهید به بیان مختصری از زندگینامه شهید پرداخت و گفت: محسن در سال 1348 به دنیا آمد، در خردسالی از شجاعت بالایی برخوردار بود، کردار بد را حتی در مسائل کوچک هم نمی پذیرفت و نه تنها زیر بار زور نمی رفت، بلکه با قدرت تمام مقابل آن می ایستاد. به ورزش خصوصاً ورزشهای رزمی علاقه داشت و بیش از سه سال در رشته تکواندو آموزش دید تا روزی از آن در جهت و مسیر انگیزه و هدفش استفاده کند.
وی در ادامه افزود: ایشان علاقه ای به خودنمایی نداشت و ترجیح میداد کارهایش از دوستان و آشنایان مخفی بماند، تقوی و عبادتش نمود خارجی نداشت و خیلی از دوستانش نمی دانستند که او در بسیج کدام مسجد فعال است، یا نمی دانستند که ورزش رزمی کار میکند و مقید است در جلسات قرآن شرکت کند، که همه اینها گویای اخلاص او بود.
برادر شهید گفت: از همان سنین نوجوانی به فراگیری قرآن علاقه زیادی داشت و از دوران ابتدایی در هیئتها و جلسات آموزش قرآن شرکت میکرد. او در کلاسهای تجوید، قرائت، صوت و لحن زیر نظر اساتید برجسته ای مانند استاد غفاری و موسوی شرکت کرد و از قاریان خوش لحن قرآن بود.
وی با اشاره به علاقه شهید ممینواز به تعلیم دادن قرآن به دیگران افزود: کلاسهای متعددی در زمینه روخوانی و تجوید قرآن در مسجد دایر کرد،همچنین یکبار در زمستان سال64 همراه با کاروان قاریان قرآن کریم، از طرف بخش قرآن سازمان تبلیغات اسلامی، جهت تعلیم قرآن به یک پادگان آموزشی در جبهه اعزام شد، و حدود 20 روز در لشگر7 ولیعصر(عج) مشغول تعلیم قرآن به رزمندگان عزیز این لشگر شد.
وی در ادامه با اشاره به دیگر فعالیت های قرآنی شهید گفت: محسن در هفته بسیج سال 65 در مسابقات قرائت قرآن کریم شرکت کرد و رتبه اول را ازمیان تمامی شرکتکنندگان پایگاه ابوذر به خود اختصاص داد.
برادر شهید ادامه داد: محسن بسیار مقید بود که شبها در پایگاه حضور داشته باشد و مدتها بود مشتاق رفتن به جبهه بود، ولی ابتدا به دلیل کمی سن با رفتن او مخالفت می شد، در نهایت در تاریخ 10 دیماه سال 65 برای آموزش به پادگان رفت و بعد از آموزشی به صورت انفرادی به سوی جبهههای جنوب عزیمت کرد.
وی با اشاره به اینکه، محسن در مرحله تکمیلی عملیات کربلای 5 به مرخصی آمد، افزود: دیگر از آن محسن قبلی خبری نبود، محسن دچار تحولی شده بود که تمام اطرافیان آن را حس میکردند، برخوردهایش حکایت از رفتن میکرد، او پس از شهادت چند تن از دوستانش و پس از آن تحولی که در درونش پیدا شده بود، دیگر نمیتوانست دنیا را تحمل کند.
وی گفت: عکسهایی که در جاهای مختلف تهیه کرده بود را در منزل گذاشت و برای آخرین بار برای میثاق با شهدا به بهشت گلگون کفنان حضرت زهرا(س) رفت، همچنین دقایقی قرآن تلاوت کرده و در نوار ضبط کرد و آن را هم به عنوان یادگاری باقی گذاشت.
برادر شهید در پایان افزود: محسن بعد از اتمام مرخصی در فرودینماه سال 66 با قلبی آکنده ازعشق و معرفت دوباره به منطقه رفت و در عملیات کربلای 8 شرکت کرد و در تاریخ 24 فروردینماه همان سال به دوستان شهیدش پیوست.