علم معلم، تهیهکننده و منتقد سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، درباره بحث مخاطب شناسی سینما و علل گرایش تماشاگران به برخی فیلمها اظهار کرد: در همه جای دنیا تماشاگر این حق را دارد تا فیلمهایی را که میپسند، ببیند البته درباره برخی فیلمها ممکن است تبلیغاتی وجود داشته باشد تا تماشاگران را به سمت آن آثار خاص سوق دهد یا این که در کنار استفاده از تبلیغات رانتهایی نیز شامل آن فیلمها شود، اما شرط مهم برای موفقیت یک فیلم این است که تماشاگر در آن خواستهها و نیازهای خودش را ببیند.
وی افزود: با توجه به توضیح فوق، تجربه نشان داده که مخاطبان سینمای ما معمولا از فیلمهای طنز و اجتماعی استقبال بیشتری به عمل میآورند، دلیل این توجه را نیز باید در جامعهشناسی روانی جامعه جستوجو کرد. در ضمن باید توجه داشت که ارزشگذاری برای فیلمهایی که موفق یا ناموفق هستند بحث درستی نیست. به این معنا که بگویم اگر از فیلمی استقبال وسیع به عمل آمد دلیلش پایین آمدن سطح سیلقه مردم است. مثال بارز در این میان اکرانی است که درباره برخی فیلمهای نوروز پیش آمد. بدین معنا که فیلمهایی چون «چ» و «معراجیها» با رانتها و کمکهای مختلف اکران شدند و به نوعی تماشاگران از آن استقبال کردند و فیلمی چون «طبقه حساس» هم بدون داشتن این کمکها به نوعی دیگر مورد استقبال واقع شد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اعلام کرد: ما دو آفت در جامعه داریم، اول این که در برخی مواقع و موقعیتها ما مردم را، سالار میدانیم و در شکلی دیگر مردم را آدمهای ناآگاه توصیف میکنیم که قادر نیستند فیلم خوب را از بد تشخیص دهند، زیرا استقبال مردم با آنچه مد نظر آنها بوده فرق داشته است. دو قسم از نگاه ذکر شده در جایی خود محکوم هستند، چون باید به انتخاب مردم احترام گذاشت، اما اگر به دنبال بحث مخاطبشناسی هستیم باید درباره چرایی استقبال از فیلمهایی چون «طبقه حساس» بدون این که تبلیغات و رانتهای فیلمهای چون «چ» و«معراجیها» را داشته باشند صحبت کرد.
دلایل موفقیت فیلمهای طنز
تهیه کننده فیلم «آل» اضافه کرد: استقبال از فیلمهای طنز تنها در سینما نیست، بلکه در شبکه نمایش خانگی هم چنین اتفاقی روی داده است.«شوخی کردم» و«شاهگوش» گواه بارز این ادعا هستند که با استقبال مخاطبان مواجه شدهاند. من این موفقیت را همان طور که گفتم در نیازهای جامعه به ویژه نسل جوان میبینم، چون مخاطب جوان دو گونه طنز یا اکشن را بیش از دیگر ژانرها میپسندد، بنابراین زمانی که به دلیل مهیا نبودن امکانات ما در سینمای کشورمان امکان ساخت فیلم اکشن نداریم گرایش به سمت فیلمهای طنز سوق پیدا میکند.
وی در پاسخ به این سوال که چه وضعیتی پیش آمده که فیلمسازانی چون حاتمی کیا نسبت به وضعیت موجود معترض شدهاند؟ گفت: من برای دردانههای سینمای ایران احساس خطر میکنم چون ممکن است امکانات مادی که در اختیارشان است را از دست دهند. نکته دیگر این که اگر نگرانیها در سینما بر پایه اصول صنعت سینما باشد باید مورد توجه قرار گیرد، اما اگر این نگرانیها انگیزههای شخصی داشته باشد باید عنوان جعل روی آن نهاد، چون این نوع نگرانیها نوعی تبلیغات به حساب میآید تا کارشان پیش رود.
معلم درباره جایگاههای اشرافی برخی فیلمسازان در سینما هم چنین توضیح داد: برخی از این اعتراضها تنها برای حفظ جایگاههای اشرافی در سینماست مانند آنچه که ابراهیم حاتمی کیا انجام میدهد و هیچ ربطی به مسائل واقعی سینما ایران و مردم ندارد، البته پرواضح است که سینمای ایران مشکلات بسیاری دارد اما این اشکالات را نمیشود با انگ زدن و یک سوی نگری برطرف کرد.
مدیر مسئول ماهنامه «دنیای تصویر» اذعان کرد: همان گونه که درباره مسائل سیاسی اختلاف نظر فراوان وجود دارد، درباره مسائل اعتقادی نیز تفاوت نگاه وجود دارد، بنابراین نباید انتظار داشت که تمام سینما محدود به یک سینماگر شود، البته باز هم میگویم سینما ایران ضعفهای مختلفی در عرصه پرداختن به کارهای اجتماعی، سیاسی، تاریخی و.. دارد که میشود درباره آن سخن گفت به شرطی که فریاد زدن به انگیزه منافع شخصی نباشد.
نیاز به نقد در سینمای ایران
این منتقد سینما تاکید کرد: ما به نقد نیاز داریم برای این که به چالشهای بیشتری در مباحث برسیم تا قادر باشیم به مدد آن به نقاط بیشتری برای پیشرفت دست پیدا کنیم والا اگر قرار باشد نقد برای ضربه زدن به سینما باشد که نتیجهای حاصل نخواهد شد.
وی در پایان بیان کرد: اگر به سینما اجازه دهیم که بر مبانی سیستم عرضه و تقاضا حرکت کند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. رسیدن به این خواسته نیز در شرایطی است که نهادهای پولی وابسته به رانتها اجازه دهند سینمای حقیقی و آنچه که مورد نیاز مردم است به وجود آید.