رضا درستکار، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره جایگاه مضامین آخرالزمانی در سینمای ایران و جهان بیان کرد: به نظرم سینما به طور ویژه در خاستگاه اصلیش که همان سینمای آمریکاست به دنبال درآمد و بازار است، همچنین در هر زمانی در پی رصد کردن خواستههای مردم نیز هستند. در این میان گرایش به مذهب به عنوان رویکردی جدی در سالهای اخیر مطرح میشود. این ویژگی را در سفرهای اخیرم میدیدم که دین در اشکال و نمودهای جدید در همه جای دنیا به ویژه اروپا بسیار رایج شده است، حتی بیشتر از کشور ما دیده میشود، بهنحوی که در هر جا و در هر ساعت صدای ناقوسهای کلیساها شنیده میشود.
وی افزود: مراجعه غربیها به کلیسا طی سالهای اخیر شکلی توریست گونه پیدا کرده است، امری که نشان میدهد شکل جدیدی از دین در زندگی غربیها به وجود آمده است و مردم به شکل جدی در انتظار هستند، حتی میتوان گفت انتظار کشیدن برای غربیها بیشتر از ما شده است، زیرا به دلیل مکانیزه بودن زندگی در آنجا یک جور رخوت به وجود آمده که آنها را از این نوع زندگی دلسرد کرده است، البته این زندگی ماشینی برای آنها تسهیلاتی به وجود آورده اما به هیچ وجه آن امتیازات جوابگوی خواستههای معنوی آنها نیست.
این کارشناس ادامه داد: در کلامی دیگر باید گفت که در غرب زندگی بشر از بعد روحانی آن تفکیک شده است. همین ویژگی سبب شده که آنها عموما برای کارشان تسهیلات مادی دریافت کنند و از نظر روحی چیزی عایدشان نشود. در چنین فضایی انتظار یک موعود که بتواند آنها را از این شکل زندگی راحت کند خواستهای ویژه برای آنهاست. برعکس تلاش غرب برای شکل دادن به ناجی، در فرهنگ شیعه ما موعود و ناجی وجود دارد و معتقدیم که امام حجت(عج) روزی که ظهور کند عدالت در جهان پدید خواهد آمد. همین عامل هم به ما انگیزههای فراوانی میدهد تا بتوانیم در سینما از آن بهره ببریم که متاسفانه چنین خواستهای حاصل نشده است.
استفاده غرب از فیلمهایی نظیر «نوح» برای توجیه سیاستهای غرب
درستکار تاکید کرد: اخیرا فیلم «نوح» را در هند دیدم. فیلمی که جالب و قابل بحث است ولی مطلوب من نیست. دلیل آن نیزاین است که آنها سعی کردهاند به سوالات مطرح شده انسان درباره آخرالزمان و بحث ناجی از طریق مراجعه به اصول کهن و فرهنگ دینی پاسخ دهند، حتی در این فیلم به مسئلهای چون، طبیعت گرایی هم اشاره میشود. در این فیلم اشاره میشود که تمامی حیوانات به کشتی پناه میآورند و از میان انسانها تنها کسانی زنده میماند که یاران نوح هستند. این رویکرد به نوعی میخواهد این تفکر را تلقین کند که راه رسیدن به سعادت و آرامش پناه آوردن به فرهنگ آمریکایی است. برای رسیدن به این خواسته هم از شاخصههای ظاهری (لباس پوشیدن نوح) بهره برده شده است.
وی در پایان ویژگی ناجی در فیلمهای آمریکایی را چنین توصیف کرد: الگوهای رایج در سینمای غرب برای ناجی بر پایه شاخصههای غرب شکل گرفته است که عمدتا تو خالی و پوچ است، چون پایه و اساس منطقی ندارد. همین مسئله نیز سبب به وجود آمدن مرد عنکبوتی، بت من و ... شده است. در این میان ما نباید اجازه دهیم که الگوهای آنها ذهن کودکان و نوجوانان ما را مسخ کند؛ برای رسیدن به این خواسته هم قادریم از الگوهای قرآنی استفاده کنیم تا قادر باشیم قهرمانهای خوبی را به مخاطبان خود عرضه کنیم.