«الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ...؛ مردان بر زنان سرپرست و تکیهگاه هستند بخاطر اینکه خدا بعضی را بر بعضی برتری داده و نیز بدلیل اینکه مردان از اموال خویش خرج میکنند. پس زنان درستکار فرمانبردارند و...»(نساء/34)
اولین نکتهای که در این آیه باید به آن اشاره نمود کلمه «قَوّامونَ» است که تنها یک بار در قرآن بکار رفته و این نشان از اهمیت این کلمه منفرد دارد. بنابر این موضوع اصلی در این یادداشت، بیشتر حول این کلمه است و سعی میشود تا ابعاد متفاوتی که کمتر به آن پرداخته شده، بررسی شود.
در تفاسیر داریم که بعضی برتریهای مرد مانند قدرت بدنی در انجام کارهای سخت و مسئولیت آنها در پرداخت نفقه و مهریه باعث شده است که مقام سرپرستی خانواده را خداوند به مرد اختصاص دهند.
اما باید روی کلمه «قوامون» بیشتر تدبر شود؛ چرا که نکاتی در این کلمه وجود دارد که میتواند تحولی شگرف در امور خانواده ایجاد نماید.
کلمه قوامون به برتری ماهوی مردان بر زنان در زندگی مشترک اشاره دارد همچنین نکاتی را درباره مظاهر تکاملی جامعه و تغییرات روزافزون قوانین حاکم بر زندگی مشترک زن و مرد بیان میکند.
تحقیقات میدانی از خانوادههای مختلف در همه اقشار از روستایی گرفته تا شهرنشینان با مشاغل مختلف و حتی در کشورهای غیر مسلمان داشتهام که به نتایجی رسیدهام که عظمت این کلمه منفرد و شاهکار وحی در قرآن را به خوبی نشان میدهد.
نکته دوم در عبارت زیبا و بیبدیل «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء» خداوند، صفتی برای مردان و زنان قائل نشدهاند، یعنی عبارت فوق شامل همه مردان و زنان عالم میشود.
در این مطلب، عظمت قرآن در شناخت ماهیت زن و مرد و جامعه و مسائل روحی، روانی زندگی مشترک اثبات شده و بخوبی تبیین میشود که این عبارت زیبا و کامل در همه اقشار مردم دنیا کاربرد داشته و مشکلگشاست.
نکته مهم دیگر در این آیه، پرداخت مخارج امور مشترک زندگی، توسط مرد است. یعنی اینکه مرد باید به فکر امور مالی خانواده بوده و این عمل، خاص مردان است نه زنان!! از آن طرف مفهوم دیگر این بیان شیوای قرآن این است که زندگی مشترک نباید هیچ وابستگی مالی به زن داشته باشد. نفقه و مخارج روزمره زندگی توسط مرد به همسر اعطاء شده و همسر مدیریت امور منزل را بعهده داشته و در تأمین مخارج زندگی هیچ مسئولیتی ندارد.
نکته ظریفی که قرآن در این آیه اشاره شده است، اطاعت و فرمانبرداری زنان شایسته در زندگی مشترک از مردان است. اطاعت زنان از مردان یک اصل است و قرآن این صفت را برای زنان شایسته در نظر گرفتهاند. زنانی که همین عملشان کافیست که در زمره بهشتیان قرار گیرند؛ چرا که اطاعت زنان از مردانشان نشانه عمل صالح ایشان است.
از طرفی میتوان استنباط نمود که خداوند، تکیهگاه زندگی مشترک را مرد معرفی نموده و او و همسرش باید این قاعده را درک کنند. بدین صورت که مرد میبایست همسر خود را براساس این اصل انتخاب نماید و مطمئن باشد که همسرش نیز مطیع او خواهد بود. زن هم همینطور توجه داشته باشد که به مردی جواب مثبت بدهد که بتواند از هر لحاظ از او اطاعت نماید.
شاید به نظر کمی دشوار باشد اما وقتی به زندگیهای موفقی که بدون اطلاع از این دستور الهی شکل گرفتهاند، مینگریم، خواهیم دید که ارزشش را دارد که بر اساس این قانون الهی به امر تشکیل خانواده اهتمام ورزیم. البته اگر از همان ابتدا این نقشه راه زندگی مشترک را مربوط به خداوند دانسته و به او توکل نماییم در عمل هم خواهیم دید که کار، بسیار راحتتر از آنچه فکر میکردیم به سرانجام میرسد.
و در پایان، نکته بسیار مهم دیگری که از آیه فوق میتوان دریافت نمود، اشاره به وظیفه اغناء کردن مالی خانواده، توسط مرد است. برای مردی که توانایی تأمین مالی خانوادهاش را نداشته باشد، تضمین زندگی با آرامش وجود نخواهد داشت.
خلاصه نکات فوق این است که مرد، علاوه بر داشتن تواناییهای لازم برای تکیهگاه بودن، باید توانایی مالی در حد خواست همسر آیندهاش را هم داشته باشد. از طرفی خداوند در مقابل، اطاعت زن شایسته از مرد را مطرح فرمودهاند پس باید به این نکته ظریف قرآن توجه شود که اگر قرار است زن و مردی در زندگی مشترک خوشبخت شوند باید این صفات ذاتی و اکتسابی را در خود داشته باشند. یعنی همانگونه که از نظر ژنتیک زن و مرد با هم تفاوت دارند و مرد تکیهگاه است، از نظر اجتماعی هم این دو باید شرایط فوق را برای زندگی مشترک ایجاد کنند.
اگر زنان و مردان عالم به نکات ظریف در این آیه دقت نموده و براساس این نکات کلیدی در امر زندگی مشترک اقدام نمایند کمتر شاهد جدایی، اختلاف و طلاق خواهیم بود.
در ادامه بحث، با توجه به تفاوتهای نسبی فیزیکی، احساسی و اجتماعی مرد و زن که از طراحی عظیم خالق سرچشمه میگیرد، با طرح چند پرسش از نگاه زن به تحلیل نکات بسیار مهم فوق دراین آیه میپردازیم: آیا زنان تمایل دارند همسرشان از خودشان بلندتر باشد؟ آیا زنان تمایل دارند تحصیلات همسرشان از خودشان بیشتر باشد؟ آیا زنان تمایل دارند طبقه خانوادگی همسرشان از خودشان بالاتر باشد؟ آیا زنان تمایل دارند همسرشان از خودشان مدیرتر باشد؟ آیا زنان تمایل دارند همسرشان از خودشان باجرأت تر باشد؟ آیا زنان تمایل دارند، در شداید زندگی همسرشان از خودشان محکمتر باشد؟ آیا زنان تمایل دارند همسرشان از خودشان مسنتر باشد؟
و سؤالات بسیاری از این قبیل ... که اگر منصفانه و از نگاه زندگیهای موفق به آنها بنگریم به این نتیجه خواهیم رسید که در روند طبیعی زندگی اگر مرد توانایی بیشتری نسبت به همسرش داشته باشد و زن و مرد به راهکارهای دینی در زندگی مشترک عمل نمایند، آن زندگی به ندرت، دچار مشکل میشود.
اگر در یک زندگی نمونه، همه برتریهای نسبی و خدادادی مرد وجود داشته و در ضمن، مرد خانه توانایی مالی تأمین همسر خود را داشته باشد، نه تنها زندگی دچار بلندپروازیهای مالی و تجملگرایی نمیشود، بلکه دچار فقر نیز نمیگردد.
فراموش نکنیم که باز هم طبق فرموده قرآن در هر خانواده اگرحتی ازدواج براساس عشق و مودت صورت پذیرفته و خیلی از موارد تواناییهای نسبی مرد به زن هم وجود داشته باشد، اما اداره مالی خانواده در توان مرد نباشد، ممکن است همه ابعاد مثبت دیگر و حتی اطاعت زن، تحتالشعاع این مورد قرار گیرد.
برای اثبات اهمیت توانایی مالی مرد در تشکیل خانواده در جوامع مختلف به یک مطلب مبتلابه اشاره مینماییم. یکی از معضلات ثروت زیاد در جامعه مصرفگرا و اقتصادمحور امروز، ازدواجهای ناموفق و یا در سنین بالاست. خیلی از خانوادههای با قدرت مالی زیاد، همیشه منتظر خواستگاری برای دخترشان هستند با توانایی مالی در حد خود و یا بیشتر. در چنین دیدگاههایی، موفقیت در امر یک ازدواج خداپسندانه و منطبق بر تکیهگاه بودن مرد از نظر مالی در زندگی مشترک، کمتر اتفاق میافتد.
البته کم نیستند زنان شایسته و با ایمانی که مردشان نسبت به ایشان دارای موقعیت مالی، شغلی، تحصیلی و .... کمتری است اما زن بدون در نظر گرفتن این شرایط و تنها براساس گفته پروردگار، باز هم از مردش اطاعت میکند. در اینصورت باز هم هیچ مشکلی در روند زندگی بوجود نمیآید و این همان نقش یقین و اطاعت کامل از فرامین پروردگار است که مهمترین رکن در زندگی اجتماعی موفق انسان است.
براساس نکات بسیار مهم در این آیه میتوان سن ازدواج را بسیار کاهش داد. در این طرح زیبای قرآن برای همه جوامع، مردان جوان، ضمن داشتن زندگی بسیار ساده و کمتوقع به گناه آلوده نشده و مرحله بسیار مهم و خطیر جوانی را در کنار یک همراه بی آلایش و قانع، آغاز مینمایند. کلام خدا را میتوان اینگونه بیان نمود که مرد مانند کوه است و زن مانند جنگل و هر دو متکامل هم. مرد زندگی، ضمن دارا بودن صفات ذاتی و اکتسابی یک تکیهگاه مطمئن، بمحض اینکه احساس میکند قادر است مخارج زندگی مشترک در حد انتظار همسرش را تأمین نماید پاپیش میگذارد و در کنار خانمی که تواناییهای او را پذیرفته، به آرامش میرسند.
البته اهمیت دادن به نکات فوق در این آیه، در عمل باید در اجتماع ما که ادعای پیروی از قرآن را داریم هم وجود داشته باشد. اولین وظیفه در این مورد به خانوادهها و اجتماع برمیگردد و دومین وظیفه برای عملیاتی کردن این نسخه شفابخش، حمایت دولت از زوجهای جوانیست که براساس این تعالیم و دستورات شفابخش اقدام به زندگی مشترک نمودهاند. در جامعه اسلامی، زندگی با یک، یاالله گفتن و نترسیدن از تأمین مخارج زندگی، در سنین جوانی شروع میشود. کمک بزرگترها و مسئولان هم میتواند به جوانان امید و دلگرمی دهد تا زندگی ساده و با معنویت خود را قبل از آلوده شدن به گناه آغاز نمایند. یادمان نرود که اکثر مشکلات جامعه با ازدواج بموقع جوانان سروسامان مییابد. پس ای کاش مسئولان بجای شعار دادن وارد عمل شده و شرایطی را مانند مسکن ارزان و استاندارد، تحصیل رایگان، تخصیص بودجه برای اشتغال سرپرست و تکیهگاه زندگی، فراهم آورند که دیگر این همه هزینههای مالی، جانی و روانی تحمیل شده از طرف جوانان مجرد و بیکار، گریبانگیر جامعه ما نشود. در پایان عرض میکنم که بهترین الگو برای همه بشریت و منطبق با آموزههای وحی، ازدواج ساده دخت پیامبر اسلام حضرت فاطمه(س) با حضرت علی(ع) است که باید تلاش مسئولان بخصوص صدا و سیما در جهت معرفی ابعاد مختلف و ترویج این ازدواج ساده و با معنویت باشد تا معضلات جامعه جوان ما از بین رود.
یادداشت از جهانبخش فرجی؛ مدرس و قاری بینالمللی قرآن