به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، این پژوهش دو نمونه را بررسی میکند که اثبات میکند سنت تفسیری معتزلی در سنتهای عمده تفسیری امامیه و اهل سنت جذب و بلعیده شده است.
در این مقاله میخوانیم: معتزلیان همچون دیگر فرقهها و جریانهای اسلامی توجه فراوانی به مطالعه قرآن داشتند و بسیاری از ایشان کتابهایی در تفسیر قرآن تألیف کردند، اما متأسفانه بیشتر تفاسیر تألیفیِ معتزلیان باقی نمانده است و برای مدت زمان طولانی، جامعه علمی به جز اندکی، بر این عقیده بودند که تنها تفسیر معتزلی برجای مانده الکشّاف زمخشری (م 538ق) است.
مولف در ادامه مینویسد: دیگر تفسیر مهم معتزلی که باقیمانده، التهذیب فی تفسیر القرآن از حاکم جِشُمی (م 494ق) است، اما این حقیقت که این تفسیر همچنان به شکل مخطوط است و نسخههای آن در سرتاسر جهان پراکنده است، [همگان را] متقاعد میکند که تهذیب جِشُمی هیچگونه توجه جدی در پژوهشهای تفسیری معاصر نیافته است. تنها اخیراً بخشی از سومین تفسیر مهم مفصل معتزلی که تصور میرفت گم شده، یعنی الجامع الکبیر ابوعیسی رُمّانی (م 384ق) پیدا شده است.
بر این اساس، نه تنها امروز منابع کافی برای مطالعه سنت تفسیری معتزلی در اختیار است، بلکه میتوانیم سهم سنت تفسیری معتزلی را در حوزه تفسیر نیز تعیین نماییم.
از میانرفتن معتزله، ضرورتاً به معنای آن نیست که سنت تفسیری، اندیشه کلامی و دینی آنها نیز از دست رفته است. با توجه به دشمنی سخت عقلانی میان معتزله و جریانهای غالب برجسته اهل سنت و تشیع، میتوان گفت که اضمحلال معتزله، تنها پس از آن زمانی ممکن بوده است که این جریانها توانستند پاسخهایی به سنتهای کلامی و تفسیری معتزلی دهند یا قدرت آنها را در خود جذب نمایند.
بر همین اساس، «سنت تفسیری بر جای مانده از معتزله در تفاسیر شیعی و سنی» دو نمونه را بررسی میکند تا اثبات کند سنت تفسیری معتزلی در سنتهای عمده تفسیری امامیه و اهل سنت جذب و بلعیده شده است. نخستین نمونه، تأثیر تهذیب جِشُمی بر مجمع البیان اثر مفسر برجسته امامی، طبرسی (م 548ق) است و نمونه دیگر تکیه متکلم و فیلسوف بزرگ سنّی فخرالدین رازی (م 606ق) در مفاتیح الغیب بر الکشّاف زمخشری را نشان میدهد.
یادآور میشود، «آینه پژوهش» دوماهنامهای است که به صاحبامتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مدیرمسئولی محمدتقی سبحانی و سردبیری محمدعلی مهدویراد منتشر میشود.