به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، آیتالله رمضانی، خطیب جمعه و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ، در خطبههای نماز جمعه دیروز، 16 آبانماه، گفت: دراین ایام که به شهادت امام حسین(ع) و یارانش اختصاص دارد، بُعد دیگری از ابعاد مکتب اباعبدالله الحسین(ع) را مرورمیکنیم؛ به نظرمیرسد هر انسان دینداری، چه مسلمان وچه غیرمسلمان، و بلکه حتی افراد غیردیندار نیزمیتوانند ازابعاد حیات آن حضرت الگو گیرند، زیرا آزادی و آزاداندیشی هیچگاه به دین و مذهبی اختصاص ندارد و همه انسانها آن را گمشده خود میدانند. از این روهمه میتوانند آن رهبر آزادگان را به عنوان الگو و اسوه خود قراردهند.
وی درادامه سخنانش افزود: دراین مجال مناسب است مروری برحقیقت زندگی امام حسین(ع) با نگاه به مکتب آن امام آزاده داشته باشیم؛ زیرا در این دنیای پیچیده، معنای انسان هم معمایی شده و متأسفانه فهم مشترکی ازانسان وحیات بشری وجود نداشته، بنابراین با نوعی سردرگمی در این حوزه مواجه هستیم؛ البته چه بسا این ابهام و سردرگمی به بسیاری از واژهها مانند فرهنگ، آزادی، عدالت، عقلانیت، حقوق بشر، سعادت وخوشبختی نیز سرایت کرده است و گویا بشر امروز با نوعی بحران در فهم این امور مواجه است.
آیتالله رمضانی تأکید کرد: از سوی دیگر، اگرچه همه به نوعی مشغول دفاع ازاین مفاهیم و مصادیق هستند، اما با این همه چرا این همه بیمهری به انسان میشود، جای درنگ و تأمل دارد، از این رو بهجاست با استفاده از مبانی دینی و وحیانی، بازنگریِ دقیقی نسبت به این امور صورت گیرد و بار دیگر الگوهای پاک بشری در جامعه احیا شود.
مدیرمرکز اسلامی هامبورگ تأکید کرد: آنچه مسلم است همه خوبزیستن، پاک بودن وانسانی زندگی کردن را دوست دارند و در پی آن هستند که با بصیرت و علم و آگاهی، خود را برای کوچکردن و رفتنی زیبا مهیا سازند؛ قرآن بینایی و کوری را در بستر انسانی به همین معنا گرفته و در آیه 17 سوره «الإسراء» میفرماید:«وَمَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلًا»(وهر که در این [دنیا] کور[دل] باشد در آخرت [هم] کور[دل] و گمراهتر خواهد بود).
بی شک باور به مبدأ ومعاد در حقیقت زندگی انسان تأثیرعمیقی دارد؛ بنابراین در سیره امام حسین(ع) عقیده به مبدأ و معاد در مرحله شهود وحقالیقین بود وهمین باور بود که بروزهر نوع سختی را برای آن حضرت آسان میکرد.
امام حسین(ع) در مسیر مدینه تا مکه و سپس مکه تا کربلا، یک دوره از عقاید اسلامی صحیح را آموزش داد. گرچه مباحث عمیق معرفتی و شهودی عارفانه آن حضرت در دعای عرفه و نیز مناجاتهای عاشورا در جای خود نیازمند به تعمق و ژرفنگری است؛ البته فهم دقیق وعمیق همه آنچه آن حضرت فرمودند امری ناشدنی است ولی با این حال هر کسی به اندازه ظرفیت خود میتواند از آن بهره گیرد و استفاده کند.
وی افزود: اما آنچه که در مکتب آن امام عارف در حوزه معرفتی و عرفانی نیاز به مروردارد، ایمان عمیق توأم با شهود است؛ بیشک چنین باور و ایمانی درهمه فضای زندگی نقش خود را ایفا خواهد کرد؛ آن حضرت با جمع عرفان در حوزه نظر و عمل و اشارههای معارف ربانی خود تلاش میکرد دنیای مردم را تغییر دهد که انسانها زندگی خود را در دنیای آلوده و منهای حق و حقیقت سپری نکنند و جاهطلبی، ریاستطلبی و دنیاپرستی را محور زندگی خود قرار ندهند، زیرا در این نوع زندگی نهایت بهره انسان، بهرهمندی از لذتهای مادی و زودگذر است و حال آنکه در حقیقت زندگی انسان با آن همه ظرفیتها واستعدادها، لذتهای ماندگار و جاویدی وجود دارد که باعث میشود انسانها با نشاط و امنیت و آرامش واقعی زندگی مؤمنانه را تجربه کنند.
آنچه که در آن زمان بهوجود آمده بود و باعث شد انسانها مورد ظلم و ستم قرار گیرند، فاصله گرفتن از زندگی انسانی و الهی وغوطهورشدن در زندگی حیوانی و بدتر از حیوانی بوده است.
آیتالله رمضانی ادامه داد: امام حسین(ع) در آموزههای خود عشق به کمال مطلق و معبود حقیقی را که زلالترین خواسته آدمیان بر اساس فطرت الهی است، مورد تأکید قرارمیدهد. توجه به مناجاتهای امام حسین(ع) در روز عاشورا نیز حکایت از اوج عشق و معرفت به ساحت محبوب و معشوق است؛ از سوی دیگر هر کسی در مکتب عرفانی وحماسی آن الگوی بزرگ قرار میگیرد، اینگونه میآموزد.
بسیار روشن است دنیای کسی که نظام آفرینش و آفرینش انسان را حکمیانه میبیند و برای هرچیزی کمالی را مییابد، با کسی که چنین نگاهی نداشته و آفرینش همه چیز را تصادفی میپندارد و یا درک بسیارسطحی و ظاهری ازدنیا دارد، قطعا چنین افرادی در مسیر زندگی سالم و پاک قرار نخواهند گرفت؛ زیرا شیوه زندگی هر کسی، بستگی به نگاه او نسبت به خدا، انسان و جهان دارد و اگر سطح نگاه ازحس و مادیات گذر نکند در همان نگاه غوطهور خواهد بود و عمر خود را به بطالت خواهد گذراند. در بررسی آنچه که در عاشورا اتفاق افتاد این دو نگاه متعارض و جدای از هم و غیرقابل جمع مشاهده میشود.
وی در پایان سخنانش گفت: برای رسیدن به زندگی واقعی باید از باور نسبت به خویشتن آغاز کرد؛ باور به ارزش و حقوق و مسئولیت انسان و اینکه محور زندگی خود را در باورمندی به خدا و نظام حکیمانه او بدانیم. امام حسین(ع) به همه این امور پرداخت و تفسیر صحیح وعمیق از شخصیت آدمی را با مجموعه باورها آموزش داد و همواره از تمام فرصتها بهره جست تا افراد منحرف، سرگشته و حیران را هدایت کند و از هلاکت و نابودی نجات دهد؛ آن حضرت تا آخرین لحظه در پی انجام رسالت الهی خود برای هدایت و نجات انسانها بود و لذا برخی که حاضر نبودند در کنار امامشان باشند، بیعت را از آنها برداشت؛ آری زندگی در مکتب حسین(ع) بر اساس تعریف دقیق وعمیق از انسان و شخصیت آدمی و نگاه حکیمانه او به انسان و جهان معنا پیدا میکند.