خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به منظور تبیین ابعاد مختلف اشعار عاشورایی و به کارگیری قوتهایی که در اشعار گذشتگان موجود بوده یا در شعر شاعران امروز میتوان مشاهده کرد، به سراغ حجتالاسلام و المسلمین روشن سلیمانی، شاعر و کارشناس مسئول مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان قم رفته است که متن گفتوگو با وی را از نظرتان میگذرانیم.
ـ به عقیده شما اشعار گذشتگان و شاعران امروز در حوزه شعر عاشورایی چه وجه تمایزی با یکدیگر دارند؟
وجه تمایز چند نوع است و به یک وجه منحصر نمیشود، مثلاً از جهت زبانی، شعر امروز و گذشته خیلی با هم تفاوت کردهاند. شعر امروز از نظر زبانی رشد خوبی داشته است، یعنی ساختار زبانی محکمتری پیدا کرده و زیباتر شده است و شاعر نسبت به گذشته وسواس بیشتری در گزینش واژهها دارد.
همچنین شعر امروز از جهت صور خیال خیلی ارتقاء پیدا کرده است و شاعر از استعارهها، تشبیهها، کنایهها، تماثیل، ارجاعات برونمتنی، مراعات نظیر، لف و نشرها و ... استفاده میکند. از این رو میتوان گفت که شاعران در این حوزه خیلی رشد کردهاند.
در مجموع شاعران امروز به زیبایی شعر خیلی بها میدهند، اما شاید آن وجهی که به همین تناسب رشد نکرده باشد را بتوان وجه عمق و اندیشه شعر برشمرد. شاید بسیاری از شاعران قدیمی را نتوان با شاعران امروز در حوزه زبان به خصوص در حوزه شعر عاشورا مقایسه کرد، اما همان طور که بخش اعظم شعر امروز از نظر زبانی شاید زیباتر از گذشته باشد و از جهت آرایههای ادبی و صور خیال قویتر ظاهر شود، اما از جهت اندیشه، شعر امروز خیلی رشد نکرده است و نسبت به شعر قدیم، در این حوزه ضعف دارد.
زندهیاد قیصر امینپور در این باره تعبیری دارد که میگوید «شعر امروز اقیانوسی به عمق دو سانتیمتر است»، شاید این تعبیر درست باشد؛ یعنی شعر امروز وسعت پیدا کرده است، ولی این اقیانوس زیبا عمیق نیست.
اگر بخواهیم در محور و در بال اندیشه، شعر را به دو قسمت کنیم، اندیشه و جنبههای ظاهری و زیباشناختی شعر یک بُعد آن است و از جهت بال زیباییشناختی، صور خیال، آرایههای ادبی و زبان که وجه دیگر است رشد داشتهایم، اما در حوزه اندیشه شعر هنوز دچار ضعف است و هنوز نتوانسته با شعر قدیم ارتباط برقرار کند.
از سویی اینکه، شعرهای گذشته هنوز در میان مردم جایگاه دارند، شاید به دلیل عمق بیشتر اندیشه شاعر بوده است. چون شاعر اهل مطالعه و حکیم بوده است و تفسیر، کلام، فقه، فلسفه و تاریخ میخوانده و با این موضوعات آشنا بوده است و در کنار این اقدامات شعر هم میسروده.
اشعار شاعر امروز خیلی سطحی هستند و عمق و تنوع ندارند. این موضوع به دلیل عدم مطالعاتی است که باید داشته باشند. در این باره شاعر شاید فقط تاریخ را به صورت مختصر خوانده یا مقاتل را بررسی کرده باشد، ولی هرگز به فلسفه قیام اباعبدالله(ع) و تفاسیری که در این باره نوشته شده است و تاریخ تحلیلی این حوزه، خیلی توجه نداشته یا عرفانی که در قضیه عاشوراست را مورد توجه قرار نداده است و همین سبب میشود که اشعارش خیلی عمق نداشته باشند. بر این اساس وجه تمایز اشعار گذشته و معاصر در اندیشه و زیباییشناختی اشعار است.
ـ در حوزه ادبیات عاشورایی به ویژه حوزه شعر میتوان انتظار وجه تعلیمی و عمیق را داشت؟
این موضوعی نیست که بتوان آن را تزریق کرد، یعنی شاعر امروز یک بال دیگر شعر را تقویت کرده است و در قسمت اول که زیبایی شعر است، کار کرده، زحمت کشیده، مطالعه کرده و شعر زیاد خوانده است و در این راستا سیاهمشق زیاد نوشته و قلمفرسایی کرده است تا به این نتیجه رسیده و شعرش از نظر زیبایی، رشد و ارتقاء پیدا کرده است.
قسمت دوم کار این است که شاعر باید زحمت بکشد و مطالعات متنوع در علوم اسلامی داشته باشد. شاید شاعر تصور نکند که مطالعه تفسیر بتواند در شعر عاشورایی به وی کمک کند، ولی این موارد به هم ربط دارند.
شاعران قدیم به این دلیل که دانشگاهی وجود نداشت، به مکتب میرفتند و در حوزههای علوم دینی وارد میشدند و در آنجا تفاسیر و ریاضیات، هندسه، ادبیات عرب، کلام و ... میخواندند و همین سبب میشد که شاعری که این منابع را میخواند، از نظر اندیشه غنای لازم را داشته باشد و این وجه شعر، خود به خود قوی میشد.
شاعران گذشته در زمینههای دیگری مثل زیباییشناختی شعر ضعف داشتند. اگر شاعر بخواهد به آن جنبههایی که در اشعار گذشتگان بوده است دست یابد، باید مطالعات بیشتر و عمیقتری داشته باشد و این نتیجه با زحمت به دست میآید.
ـ ادبیات عاشورا در حوزه ادبیات داستانی قویتر ظاهر شده است یا حوزه شعر؟
شعر در این حوزه هنوز قویتر از ادبیات داستانی است، یعنی همین مشکل در حوزه ادبیات داستانی وجود دارد و اصلاً این مشکل در هنر متجلی است. یعنی به دلیل سطحینگری و سطحیانگاری، نویسنده نیز مانند شاعر، آن موضوعات و مطالبی را که میخواهد درباره شعر بیان کند یا در نمایشنامه و رمان بنویسد، به دلیل عمق کم معلومات و مطالعات سطحی و یکسویه قادر به انجام نیست. متاسفانه این موضوع در همه زمینههای هنری متجلی شده است و در همه هنرها این ضعف وجود دارد، اما در صورت مقایسه، شاید بتوانیم بگوییم که شعر هنوز قویتر است.
ـ تجلی عاشورا در حوزه دفاع مقدس را چطور ارزیابی میکنید؟
روح حماسه در هر دو وجود دارد، یعنی شاید ارتباط این دو با روح حماسه و آزادیخواهی زمینهساز اتصال آنها به هم شده باشد و شاید اصل مشترک آنها همین باشد و وجوه مشترک زیاد دارند و از جنبههای زیادی به هم شباهت دارند.
این دو از نظر ایثار، آزادگی، حماسه و بسیاری از مطالبی که آن دو را به هم مرتبط میکند، با هم مرتبط هستند، اما چون هر دو از روح حماسه، آزادیخواهی، ایثار و گذشت نشئت میگیرند، شاید بتوان وجه اشتراک آنها را در این موارد دید.
ـ اشعاری که در حوزه شعر عاشورایی سروده شدهاند، تا چه میزان مبتنی بر آثار متقن این حوزه هستند؟
برای اینکه شعر مطلوب در حوزه ادبیات آئینی سروده شود، فقط خواندن تاریخ و مقاتل و بخشی از جنبههای تاریخی کفایت نمیکند، یعنی شاعر اگر بخواهد اشعارش جذابیت داشته باشند و به غنای واقعی برسند، باید در همه حوزهها از نظر علمی و مطالعاتی تأمین شود.
در حوزه استنادات نیز قطعاً اگر شاعر در حوزه شعر عاشورایی به مستندات متقن روی کند، اشعارش قطعاً جذابتر، تاثیرگذارتر، اصیلتر و ماندگارتر خواهند بود تا اینکه فقط احساسات را وارد آن کند و شاعر باید هنرمند باشد و بتواند به نحوی اشعار را بسراید که نخنما نشود.
شاعر نباید تصور کند که فقط باید به روایت تاریخ بپردازد؛ از این رو اشعار شاعر باید با ظرافت شاعرانه و صور خیال و آرایههای ادبی و جنبههای زیباییشناختی شعر آنچنان آمیخته باشد که شعر خوبی از کار در بیاید و فقط نظم نباشد و قوت شعر شاعران پیش هم در آن وجود داشته باشد.