در روايات نبوی آمده است:« لكل شيئ حلية و حلية القرآن صوت الحسن»، برای هر چيز زينتی است و زينت قرآن صدای خوش است. صدای زيبا در عمق جان شنونده نفوذ می كند و قلبها را برای دريافت و قبول مطالب آماده می سازد.
«شيما چنگی» از جمله بانوان قرآنی كشورمان است كه خود از استماع صوت زيبای قاريان خوش الحان جهان اسلام، وارد وادی قرآن شد.
در ادامه گفتگو با چهرههای شاخص قرآنی اينبار به سراغ او میرويم تا با او و فعاليتهايش آشنا شويم.
برای گفتگو با خانم «چنگی» لازم نيست راهی دور برويم .
او نيز در خبرگزاری قرآنی و به عنوان سرپرست امور شعب ايكنا در شهرستانها مشغول به كار است.
«شيما چنگی» 24 سال دارد، متولد شهرستان آشتيان استان مركزی و فارغ التحصيل رشته زيست شناسی دانشگاه اراك است.
او كه نخستين گامهای خود به سمت قرآن را از سنين دبستان برداشته است، میگويد:« يادم میآيد زمانی كه سال چهارم دبستان بودم در برنامه سيمای قرآن، از قاريان نوجوان دعوت میكردند تا به قرائت قرآن بپردازند، آن قدر آن قرائتها برايم جذاب بود كه هميشه آرزو داشتم من هم بتوانم به زيبايی آنها قرآن بخوانم، به همين دليل از همان سنين، يعنی حدود 10 سالگی، با گوش دادن به نوارهای استاد عبدالباسط كار قرائت قرآن به صورت تقليدی را آغاز كردم.
بعد از آن، سال دوم راهنمايی برای اولين بار در مسابقات دانش آموزی شركت كردم و در سطح استان مركزی رتبه دوم را كسب كردم.
در طی اين مسابقات با دوستانی آشنا شدم كه سالها در زمينههای قرآنی فعاليت كرده بودند و همين عامل سبب شد تا از تجربيات آنها استفاده كنم.
بعد از آن كار قرائت قرآن را به طور جدیتر ادامه دادم و برای آشنايی با الحان مختلف، به گوش دادن نوار قاريان مختلف مصری، همچون مصطفی اسماعيل، منشاوی، غلوش، عبدالعزيز صياد، سعيد مسلم و... پرداختم.
شايد باور نكنيد، بهترين تفريح من اين بود كه وقتی از مدرسه به خانه میآمدم، به سراغ راديو قرآن میرفتم و قرائت قاريان مختلف مصری را از راديو ضبط میكردم، بعد آنها را گوش میكردم و سعی میكردم با تكرار زياد سبكشان را به طور كامل ياد بگيريم و در اين ميان، تشويق پدر و مادرم سبب میشد تا علاقه من، روز به روز بيشتر شود، تا اينكه در مسابقات كشوری دانش آموزی سال 77 و 79 رتبه اول را كسب كردم و تا مرحله انتخابی مسابقات بينالمللی دانش آموزی نيز پيش رفتم و دوم شدم و به عنوان نفر ذخيره رشته قرائت در مسابقات حضور يافتم.
حضور من در مسابقات، در زمان دانشجويی نيز ادامه داشت و حاصل آن كسب رتبههای اول، دوم، سوم جشنوارههای هجدهم، شانزدهم و نوزدهم دانشجويان سراسر كشور بود.»
قرائت قرآن را نزد چه اساتيدی ياد گرفتيد؟
« من اساتيد مطرحی كه در سطوح بينالمللی باشند، نداشتم؛ تجويد را به صورت مقدماتی نزد آقای فتحی يكی از همكاران پدرم كه معلم بود و خود از قاريان مطرح شهرمان بود ياد گرفتم و برای آشنائی با نغمات و دستگاههای قرآنی، با مشورت مدير مدرسه قرآن كريم اراك به گوش دادن نوارهای صوت و لحن استاد خاكی پرداختم.»
همسرتان تا چه اندازه در طی اين مسير با شما همراه است.
« من در سال 1384 ازدواج كردم، همسرم از اينكه میديد، من با علاقه فراوان به فعاليتهای قرآنی میپردازم، مرا دراين مسير بسيارتشويق میكرد.
او در رشته مكانيك ماشين آلات كشاورزی دانشگاه تهران تحصيل كرده و تا قبل از ازدواج خيلی با افراد قرآنی برخورد نداشته است، هر چند او قاری يا حافظ قرآن نيست، ولی همواره سعی میكند، انس خود را با قرآن حفظ كند، در برنامه روزانه خود حتما روزی يك حزب قرآن را با ترجمه و تفسير قرائت میكند و تاكنون بيش از 10 نوع ترجمه و تفسير قرآن را مطالعه كرده است. علاقه بسيار زيادی به صدای استاد مصطفی اسماعيل و كامل يوسف دارد و هميشه و هر روز قرائت آنها را گوش میكند.»
از «شيما چنگی» در مورد كمبودها و مسائلی كه در جامعه قرآنی بانوان وجود دارد میپرسم، او به محجوريت بانوان قرآنی اشاره میكند و میگويد:« محدوديتی كه بانوان ما در مسير اجرای برنامه در مجامع عمومی دارند سبب شده تا هم تجربه كمتری داشته باشند و هم خيلیها اصلاً ندانند كه قاری زن با اين همه توانايی نيز در كشور ما وجود دارد و بعضیها فكر میكنند سطح آنها بسيار پايينتر از آقايان است.
در حالی كه به نظر من قاريان زن ايرانی با اين همه محدوديت، از توانايیهای بسيار بالايی حتی در مقايسه با قاريان زن كشورهای و حتی آقايان برخوردار هستند.
مسأله ديگر استفاده نكردن از نخبگان در زمينه داوری است.
به نظرمن داورانی كه در زمينه تجويد و صوت و لحن قضاوت میكنند، بايد خود قاری باشند و قبلاً مسابقه داده باشند تا شرايط و روحيهی افراد شركت كننده را درك كنند نه اينكه بدون شركت در مسابقه مهمی، به صرف يك كلاس داوری، به قضاوت بپردازد.
من اصلا اين قضيه را قبول ندارم، يك داور بايد خود بتواند با قرائتهای بینقص خود پاسخگوی همه سؤالات شركت كنندگان در مسابقه باشد.
برگزار نشدن مسابقات بينالمللی برای بانوان يكی ديگر از كمبودها است.
ما هر ساله شاهد برگزاری مسابقات بينالمللی قرآن در كشورهای مختلف اسلامی هستيم كه در بسياری از اين كشورها، به استثنای ايران، بانوان نيز در رشتههای مختلف شركت میكنند.
اما جای بسی تأسف است كه قاريان و حافظان توانای ايرانی از حضور و شركت در اين مجامع بينالمللی محرومند.
اداره اوقاف 28 سال است كه برای آقايان مسابقات بينالمللی برگزار میكند، اما برای خانمها تازه 3 سال است كه در رشته قرائت مسابقات را برگزار میكند، آن هم فقط تا مرحله كشوری!
مسئله بسيار مهم ديگری كه جا دارد مسئوولان سازمان اوقاف و مسئولان اعزام، كمی به آن توجه كنند، اين است كه هرساله تعداد زيادی از قاريان وحافظان و اساتيد مرد به حج تمتع جهت اجرای برنامه اعزام میشوند، بعضی از اين آقايان كه هيچ رتبه كشوری نيز ندارند، بارها و بارها به حج اعزام میشوند، اما اين امكان حتی برای رتبههای اول اوقاف بانوان نيز وجود ندارد.
به هر حال اميدوارم اين امكان فراهم شود تا بانوان قرآنی ما نيز علاوه بر بهرهمندی از مراسم معنوی حج، با حضور مثبت و مؤثر خود بتوانند، چهره واقعی زنان شيعه و قرآنی كشورمان را به ساير كشورهای اسلامی معرفی كنند.»