علیاکبر ضیائی، رایزن فرهنگی کشورمان در مالزی و کارشناس مسائل بینالمللی اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) ضمن بیان این مطلب گفت: از شواهد بر میآید که کینهتوزی علیه مسلمانان در آمریکا به صورت هدفمند و هدایتشده در حال افزایش است و این طرح از زمان بروز بیداری اسلامی تحت تأثیر انقلاب اسلامی و سیاست اصولی استکبارستیزی امام راحل و در اولویت قرارگرفتن آزادی فلسطین از دست اشغالگران صهیونیستی شروع شده و با سرنگونی حکومتهای استبدادی عرب و به خطرافتادن منافع آمریکا و غرب در خاورمیانه شدت گرفته است.
وی افزود: در نتیجه این عملیات روانی هدایتشده توسط استکبار است که کینهتوزی علیه مسلمانان مهاجر در آمریکا کلید خورده و کشتهشدن سه دانشجوی مسلمان در آمریکا در چنین فضای روانی و مسمومی اتفاق میافتد.
نپرداختن رسانههای آمریکا به مسلمانکشی به خاطر ترس از فرقهگرایی
ضیائی با اشاره به پوششندادن این خبر از سوی رسانههای غربی تصریح کرد: آمریکا که خود عامل اصلی تحریک افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان در طول سالهای گذشته بوده به علت بافت به شدت متنوع قومی، دینی و مذهبی ضربهپذیر است و اگر این بافت دینی و قومیتی به مرحله درگیری رو در رو برسد در آن صورت شاهد جنگهای داخلی آمریکا همچون قرون نوزدهم ولی این بار نه به علت سیطره بر زمین بلکه به علت انگیزههای دینی و قومیتی با شدت بیشتری خواهد شد. بنابراین این کشور که متشکل از صدها قومیت و دین و نژاد است، بیش از هر کشور دیگری در معرض آفات فرقهگرائی و جنگهای دینی و حتی قومیتی قرار دارد، به همین علت است که موضوع کشتهشدن سه دانشجوی مسلمان در رسانههای آمریکا چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
تأثیر مسلمانکشی بر افراطگرایان دینی
رایزن فرهنگی کشورمان در مالزی در پاسخ به این سؤال که «آیا این گونه جنایتها تشدید روند اسلامستیزی در غرب را نشان میدهد؟» گفت: این گونه جنایتها تأثیرات منفی خود را بر افراطگرایان دینی در غرب میگذارد و سبب میشود که آنان به خود اجازه دهند تا حقوق شهروندی مسلمانان خود را نادیده بگیرند و به روند اسلامهراسی و در نتیجه توسعه خشونت در دیگر کشورهای غربی دامن بزنند.
مردم آمریکا از نقش سیا در ایجاد داعش آگاهند
وی که معتقد است که این گونه حرکات میتواند در واکنش به جنایات داعش صورت بگیرد، تأکید کرد: افکار عمومی آمریکا در جریان مداخله در عراق به منظور پاکسازی سلاح کشتار جمعی یکبار گول خورد و پیش از آن نیز گول تبلیغات رسانههای خود در افغانستان را خورده بود؛ زیرا در همان زمان سیاستمداران آمریکا با تربیت نیروهای تروریستی القاعده در مرزهای پاکستان و افغانستان و مدارس دینی پاکستان به افکار عمومی خود چنین وانمود میکرد که در صدد کاهش نفوذ شوروی در افغانستان هستند و اتحاد جماهیر شوروی خطری بالفعل برای منافع آمریکا در سطح جهان است، بنابراین سازمانها و گروههای تروریستی القاعده در جهت منافع آمریکا حرکت کرده و مردم آمریکا و غرب نیز در آن دوران فریب رسانهها را خوردند، به نظر نمیرسد که وجدان بیدار ملتها از جمله مردم آمریکا از هویت داعش و نقش سازمان جاسوسی سیا(آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا) در ایجاد آن ناآگاه باشند.
تحقق وحدت واقعی برای مقابله با اسلامستیزی
ضیائی وظیفه مسلمانان به ویژه علمای مسلمان در برابر این گونه اقدامات را تبیین کرد و گفت: علمای مسلمان باید در وهله نخست به وحدت واقعی و نه شکلی و شعاری برسند، یعنی معرفت، تعارف و اعتراف. معرفت این است که در منابع درسی طلاب خود سعی کنند که جریانهای فکری و مذهبی و فرق دینی را بر اساس منابع خود آن فرق و نه کینهتوزان و افراطگرایان معرفی کنند و این یعنی مرحله معرفت و شناخت واقعی و نه بر اساس حب و بغض و کینهتوزی این معرفت شکل گیرد.
این کارشناس مسائل بینالمللی اسلامی ادامه داد: مرحله دوم تعارف(شناختن یکدیگر) یعنی مذاکره، مباحثه و گفتوگو با یکدیگر در سایه معرفت واقعی است، زیرا اگر مرحله اول ناقص انجام شده باشد و شناخت ما از یکدیگر بر اساس کینهتوزیهای فرقهگرایانه باشد، نمیتوانیم گفتوگوی سازندهای با یکدیگر داشته باشیم و مرحله سوم اعتراف به یکدیگر است، یعنی ما قبول کنیم که جریانات فکری اسلامی دیگری نیز در جهان کنونی وجود دارند و آنها نیز دارای اصول و مبانی فکری خود هستند و ممکن است در برخی مسائل با آنان اختلافنظر داشته باشیم، همان گونه که در صدر اسلام میان صحابه، تابعین و بزرگان دینی نیز اختلافاتی وجود داشته است و بنابر روایتی مشهور از پیامبر اکرم(ص) اختلاف امت، رحمت است.
وی گفت: اگر این سه مرحله در طول یکدیگر و با موازین علمی خود انجام نشود، وحدت واقعی میان مذاهب و فرق اسلامی و طرفداران جریانهای فکری و مکاتب اعتقادی شکل نخواهد گرفت. به نظر من ما برعکس عمل کردهایم، یعنی بر اساس یک تصمیم و بخشنامهای به یک مذهب اعتراف کردهایم، یعنی نخست از مرحله سوم شروع کردهایم، بعد به دنبال گفتوگو با آن مذهب بودهایم یعنی مرحله دوم و در نهایت خواستهایم از این گفتوگوها به شناخت واقعی از آن مذهب و تفکرات اتباع آن دست یابیم، یعنی مرحله نخست. این اشتباه استراتژیک ما در حوزه تعامل با مذاهب و جریانهای فکری اسلامی بوده است. اگر چنین توافق و وحدتی در چارچوب شناخت سازنده در میان مسلمانان شکل نگیرد دشمنان قسمخورده ما بیکار نخواهند نشست و از هر فرصتی برای ایجاد تفرقه، اسلامهراسی و تبلیغات منفی علیه مسلمانان استفاده میکنند و نمیتوانیم جبهه متحدی را علیه دشمنان اسلام ایجاد کنیم.
طرد رسانههای فرقهگرا برای مبارزه با اسلامهراسی در غرب
علیاکبر ضیائی مسئولیت رسانههای اسلامی را در چنین شرایطی تبیین و تصریح کرد: باید در وهله اول رسانههای فرقهگرایانه فریقین را طرد کرد و با افشاگری ارتباط آنان با استکبار و رسانههای صهیونیستی از مسلمانان جهان بخواهیم که به گفتههای آنان گوش فرا ندهند و بدانند که افراط و تفریط هر دو به خروج از اعتدال اسلام میانجامد و دین اسلام بر اساس جوهر اعتدال بنیان گذاشته شده و حتی افراط در عبادت و غفلت از زندگی دنیوی را امری مذموم میشمارد.
ضیائی بیان کرد: مقام معظم رهبری در پیام خود به دانشجویان آمریکا و اروپا از آنان خواستند تا جوانی خویش را قدر بشناسند، جوانی دورهای از حیات انسان است که فطرت او به کجیها و زشت خوئیها خیلی آلوده نشده است و نور الهی را در آن میتوان به راحتی جست و این رجوع به فطرت دستمایه اصلی شناخت توحید و حرکت اصیل پیامبران الهی و ائمه اطهار(ع) است و اگر این حرکت اصولی و بنیادین یعنی رجوع به اصل در میان جوانان مسیحی، یهودی، بودائی، هندوئی و غیره صورت پذیرد، خواهیم دید که اختلافی میان ابنای بشر وجود نخواهد داشت و راه خود را به همان نور که ولایت اهل بیت(ع) است، پیدا خواهند نمود. در زیارت امام حسین(ع) آمده است: «اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فیِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها،: گواهی میدهم که تو به راستی نوری بودی در پشت پدرانی بلندمرتبه و رحمهایی پاکیزه که آلودهات نکرد، اوضاع زمان جاهلیت به آلودگیهایش و در برت نکرد از لباسهای چرکینش».
تنها با تکرار پیام رهبری نمیتوان با موج رسانهای غرب مقابله کرد
وی گفت: در مقالهای در تبیین دیدگاههای مقام معظم رهبری در خصوص این پیام نوشتم که سفارش رهبری به جوانان به تبعیت از امام صادق(ع) است که خطاب به جوانان میفرماید: «یا معشر الاحداث اتّقوا اللّه و لاتأتوا الرّؤساء دعوهم حتّی یصیروا أذناباً لاتتّخذوا و الرّجال و لائج من دون اللّه انا و اللّه خیرٌ لکم منهم ثمّ ضرب بیده الی صدره: ای گروه جوانان! تقوا پیشه کنید و نزد رئیسان نروید. رهایشان کنید تا زمانی که از ریاست بیفتند. مردان (شخصیتهای برجسته) را به جای خداوند دوست هم راز مگیرید. به خدا سوگند! من برایتان بهتر از آنان هستم. آن گاه با دست بر سینهاش زد، یعنی به جای ما به دنبال رهبران ستمکار نروید». همانگونه که مشاهده میشود امام صادق(ع) پس از فرا خواندن جوانان به عدم پیروی از رؤسای دنیوی یعنی همان قدرتمندان سلطهجو و عدم شخصیتزدگی دست بر سینه خود میزند و می فرماید که به جای آنان به سمت ما بازگردید، این همان رجوع به جوهر و ذات نورانیت اهل بیت است که با رجوع به فطرت و زدودن زنگار از دل و تقوای الهی و در پرتو شریعت محمدی و تعالیم حیاتبخش اهل بیت(ع) امکانپذیر است.
ضیائی در پایان یادآور شد: رسانههای کشورهای اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران تنها با تکرارکردن پیامهای مقام معظم رهبری و انجام چند مصاحبه نمیتوانند با این موج رسانهای غرب مقابله کنند؛ بلکه باید با برنامهریزیهای درازمدت و با استفاده از بصیرت و رهنمودهای مقام معظم رهبری برای تبیین و مقابله با سیاستهای ماجراجویانه غرب در کشورهای اسلامی و تغییر نقشه جهان اسلام با هدایت صهیونیسم به یک نقشه راه، دست یابند.