زهره اخوان مقدم، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن در گفتوگو با خبرنگار کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، در ارتباط با سفارشات قرآن به عفاف و حجاب گفت: مسئله حجاب در قرآن با واژه حجاب مطرح نشده، بلکه بیشتر با واژه عفاف مطرح شده است و نکته بسیار مهمی که در قرآن درباره مسئله پوشش مطرح بوده، این است که تنها در مورد بانوان نیست و به مردان نیز اشاره دارد. عفاف در قرآن اینگونه مطرح است که زنان و مردان چشم را از نگاه بپوشانند و تقوا پیشه کنند که باز هم در مورد هر دو جنسیت است.
وی ادامه داد: ما به اشتباه فشار رعایت عفاف و حجاب را به بانوان وارد کردهایم و این خود مقوله حجاب را حساسیتبرانگیز کرده است. اما به همان اندازه که بانوان با حجاب خود در پاکسازی محیط مؤثر هستند به همان میزان نیز مردان مؤثر هستند. در نوع لباس پوشیدن و نوع نگاه و در کل عفاف هر دو جنسیت مشترک هستند و محدود به یک جنس نیست. اما در مورد مقدار و چگونگی رعایت عفاف و حجاب هم برای زنان و هم برای مردان در قرآن صحبت شده است و برای هر یک شرایطی معین شده و در نهایت همه آیاتی که به مقوله عفاف و حجاب است با مسئله تقوا گره خورده است و تأکید بر این است که تقوا پیشه کنید.
این مدرس دانشگاه در توضیح واژه جلباب، عنوان کرد: نکته دیگری که در مورد حجاب در قرآن مطرح است واژه جلباب است که این واژه قطعا به معنای چادر نیست. برخی جلباب را به معنای چادر تعبیر میکنند، اما اینگونه نیست و جلباب به معنای پوششی بزرگ و فراگیر است که میتواند یک روسری بزرگ باشد یا حتی مانند حجاب هندیان که ساری به دور خود میپیچند، باشد.
وی افزود: واژه جلباب در ادبیات عرب به هیچ عنوان به معنای چادر نیست و حتی به معنای عبا هم به کار نمیرود. البته شکی نیست که چادر حجاب برتر است اما میبایست به این نکته نیز دقت داشته باشیم که این واژه قرآنی نیست. حجاب یعنی پوشش یعنی حیا داشتن و نگه داشتن حد و مرز محرم و نامحرم که این میتواند در هر فرهنگ و کشوری با هر نماد و پوششی رعایت شود.
اخوان مقدم حجاب و پوشش را از اصول دین و قرآنی برشمرد و اظهار کرد: بحث عفاف و حجاب بحث بسیار گسترده و مهمی است و در قالب کوتاه نمیگنجد. ما در دینمان اصولی داریم که قابل تغییر نیستند اما در عین حال فروعی و احکام ثانویهای هم داریم که ممکن است تغییر کنند. برای مثال اصلی که یک اصل قرآنی و روایی و دینی است اصل حجاب و پوشش است؛ اما اینکه این پوشش در چه قالب و رنگی باشد در دین اسلام هیچ محدودیتی ندارد.
وی در ادامه اضافه کرد: هرچند که یک اصل دیگر نیز وجود دارد با این تأکید که لباستان لباس شهرت نباشد. شهرت به معنای انگشتنما شدن و جلب توجه کردن که از نظر شرع مطلوب نیست. اگر ما این دو اصل را در کنار هم قرار دهیم میتوانیم یک حکم ثانویه اتخاذ کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن با اشاره به تنوع رنگ و طرح در پوشش بانوان بیان کرد: در جامعه ما وجود تعدد رنگ بسیار زیاد است و به نظر بنده تنوع رنگ در پوشش خانمها هیچ مشکلی ندارد. حتی برای تبلیغ حجاب لازم است و اگر دست بنده بود کاری میکردم که تنوع رنگ و طرح جذابیتی برای حجاب ایجاد شود تا خانمهای بیشتری به پوشش اسلامی و حجاب روی بیاورند.
وی مفسده بیحجابی را بسیار شدیدتر از مفسده تنوع رنگ دانست و تصریح کرد: در حال حاضر مفسده بیحجابی و بدحجابی بسیار بالاتر و بغرنجتر از مفسده تنوع رنگ در حجاب است. اگر ما حجابی را تبلیغ کنیم در قالب مانتوهای بلند زیبایی که بنفش، صورتی و رنگی باشد و گلدوزیها و طرحهای زیبا داشته باشد و در عین حال پوشش را رعایت کند تنیجه بسیار بهتری نسبت به مانتوهایی که در بازار موجود است خواهد داشت.
وی افزود: ضمن اینکه ما در دوران 50 یا 60 سال گذشته نیستیم. اگر در آن زمان کسی حجاب رنگی داشت آنقدر انگشتنما می شد و جلب توجه میکرد که حتی نمیتوانست در خیابان راه برود. در آن دوران همه یا چادری بودند یا مانتوهایی با رنگهای سرمهای، قهوهای و مشکی به تن میکردند؛ اما در حال حاضر اینگونه نیست.
اخوانمقدم با اشاره به پوشش بانوان دیگر مسلمان کشورهای آسیایی، گفت: در حال حاضر تنوع رنگ چیزی نیست که خیلی در چشم باشد و جلب توجه کند. حتی حجابهایی مانند حجاب زنان مسلمان کشورهای آسیایی مانند چین و ژاپن که گاهی اوقات مشاهده میشود اینگونه است که دامنهایی بلند با مقنعههایی بلند به تن دارند و طراحیهای بسیار زیبا و ظریفی روی لباسها انجام شده است اما هیچ جایی از بدن دیده نمیشود حجاب کامل رعایت شده است و در عین حال بسیار راحت و سبک و مناسب فصل هم هست.
وی اضافه کرد: معضل حجاب در جامعه ما امروزه به جایی رسیده است که دیگر نباید خیلی روی رنگ و طرح مانور داد و میبایست بر اصل پوشش تمرکز کرد تا از این مخمصهای که در مسئله حجاب بهوجود آمده بتوانیم تا حدودی خارج شویم.
این پژوهشگر علوم قرآن و حدیث در ارتباط با تأثیر طرح و رنگ در جذب نوجوانان به حجاب، عنوان کرد: برای دختران جوانی که تازه به تکلیف رسیدهاند میتوان لباسها و مقنعههای رنگی و گلدوزی شده در نظر گرفت چراکه خیلی بهتر آنها را جذب میکند تا اینکه به یک دختربچه 9 ساله بگوییم حتما باید فلان رنگ و فلان حجاب را داشته باشی و او هم نپذیرد و به بیحجابی عادت کند و کار بعدی ما که تبیین حجاب برای آنهاست بسیار سختتر خواهد بود.
وی با اشاره به عدم سفارش قرآن و روایات به رنگهای تیره در حجاب، تصریح کرد: این در حالی است که دین اسلام رنگ مشکی را خیلی نمیپذیرد و حتی برای عزا هم توصیه نمیشود که سرمهای و آبی تیره پوشیده شود و رنگ مشکی در دین ما رنگ خیلی مطلوبی نیست و بنده در هیچ جای قرآن و در هیچ آیه و روایتی ندیدهام که کوچکترین سفارشی به رنگ تیره برای حجاب شده باشد. به نظر بنده برخی مسائل در مورد مسئله حجاب سخت گرفته شده و همین سبب شده که اکثریت جامعه در مقابل حجاب جبههگیری کنند.
اخوانمقدم در ارتباط با آسیبشناسی حجاب در جامعه، گفت: هرچند که آسیبشناسی بدحجابی و بیحجابی در جامعه مقوله مفصلی است و به برنامهریزیها و فرهنگسازی عمیقی نیازمند است. چه از نظر فرهنگ غرب که به جامعه ما هجوم آورده و برای ما برنامههای متنوع و خطرناکی تدارک دیدهاند و چه از نظر مدرنیته و شرایط داخلی که بیداد میکند. لذا، باید با دلسوزی و تفکر برای این مقوله برنامهریزی کرد. اما دو راهکار و مانع بزرگ که دو روی سکه هستند قابل ذکر است. اگر ما بخواهیم به حجاب از دیدگاه دینی و آخرتی نگاه کنیم هیچ چارهای نداریم جز اینکه اول مبنای فکری و دینی افراد را درست کنیم و بعد به آنها بگوییم باید حجاب را رعایت کنید.
وی در توضیح اولین مانع و راهکار تصریح کرد: باید شخصی خداترس و دیندار پیش رو داشته باشیم تا بتوانیم به او بگوییم که باید حجاب داشته باشی و اگر مثلا موهایت دیده شود چنین میشود و زن بیحجاب چنان می شود. یعنی اول باید دینداری و معادباوری را در فردی تقویت کنیم و بعد به او بگوییم که یکی از اعمالت حجاب است که در این صورت فرد میپذیرد.
اخوانمقدم افزود: اما متأسفانه این جنبه در جامعه ما بسیار ضعیف شده و دینداری، خداباوری و معادباوری در مجموع دچار تزلزل شده است و به همین دلیل است که این هجمه رانتخواریها و دزدیها در جامعه اتفاق میافتد، چراکه کسی که معاد را باور داشته باشد حتی به یک ریال از بیتالمال یا اموال شخص دیگری دست نمیزند زیرا میداند که روز جزا و پاسخی هست.
این مدرس دانشگاه خارج کردن مسئله حجاب از یک حکم فقهی و وارد کردن آن به یک حکم اجتماعی را بهعنوان دومین راهکار بیان کرد و گفت: راه دوم که به تعبیر بنده میتواند یک راه میانبر باشد این است که حجاب را از یک مقوله احکامی و فقهی خارج کنیم و در قالب یک مسئله اخلاقی و اجتماعی معرفی کنیم. مگر همه نمیگویند که معتادان را از خیابانها جمع کنید تا الگوسازی منفی برای دیگر جوانان صورت نگیرد؟ همه این را میگویند و ارتباطی هم با دین ندارد و بهعنوان یک آسیب اجتماعی قلمداد میشود. یا افرادی که با ماشین در خیابانها با سرعت رانندگی میکنند یا علائم راهنمایی رانندگی را رعایت نمیکنند همه به آنها معترض هستند و هیچکس نمیتواند بگوید من پشت چراغ قرمز نمیایستم چون آزادم و آزادی میخواهم حتی کسانی که بیدین هستند.
وی ادامه داد: جامعه باید قوانینی داشته باشد و آزادی نیز در مقابل سلامت جامعه حد و حدودی دارند. هیچکس آزادی مطلق ندارد. در مورد حجاب هم کسی نمیتواند بگوید من آزادم و نمیخواهم حجاب داشته باشم. یک بخشی از آزادی وجود دارد و آن هم در منزل افراد است که مختار هستند هر طور که مایل هستند عمل کنند اما در جامعه باید از قوانین پیروی کنند و مراقب سلامت جامعه باشند.
اخوان مقدم افزود: بنابراین اگر ما مسئله حجاب را وارد حوزه اجتماع کنیم و مثلا بگوییم خانم عزیز با بدحجابی و بیحجابی شما زندگی چند خانم و آقای دیگر به هم میخورد و نمیتوانید حجاب را رعایت نکیند و این اصلا خارج از حوزه دین و آخرت است درست مانند قوانین راهنمایی و رانندگی.
وی با اشاره به نقش رسانهها در تبیین جایگاه حجاب در جامعه، بیان کرد: به نظر بنده جدای از دین میبایست یک سری قوانین اجتماعی در رابطه به حجاب در جامعه تعیین شود آن هم نه به آن شدت و حدتی که گاها انجام شده و نتایج معکوسی داشته بلکه یک سری قوانین متعادل و مطلوب. اگر خانمها با چنین روشی تأدیب شوند تأثیرگذار خواهد بود. رسانهها نیز میتوانند در این امر کمک کنند و با ساخت کلیپها و پیامهای جذاب به خانوادهها نشان دهند که مثلا یک خانمی با بیحجابی زندگی شخص دیگری را به هم زده است و اینگونه این خانمها به فکر میافتند و مراعات میکنند.
اخوان مقدم آموزش آقایان را از دیگر راهکارهای فرهنگسازی حجاب دانست و یادآور شد: نکته دیگر آموزش آقایان است که هم بهعنوان آسیب و هم بهعنوان راهکار مطرح است. آقایان باید نسبت به حجاب خانواده خود مسئولیتپذیر باشند. یعنی ما آموزشی برای پدرها و همسرها داشته باشیم در بلندمدت قطعا نتیجه خواهد داد و واقعا اوضاع حجاب جامعه بهتر از این خواهد شد. مثلا یک دختربچه 9 ساله هنوز به آن صورت عناد و انکاری ندارد که بخواهد جلوی پدر و مادر قد علم کند و حجاب را نپذیرد. بنابراین اگر پدر خانواده هم بر دخترها و هم بر پسرها و بهویژه بر همسر خود رسیدگی داشته باشد که هر لباسی را نپوشند و با هر پوششی بیرون نروند بسیار تأثیرگذار خواهد بود. چراکه هسته اولیه و اصلی جامعه خانواده است و خانواده که اصلاح شود به مرور جامعه نیز اصلاح خواهد شد.