به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، این روزها هر جای شهر را که ببینیم مزین به عکسی از فیلم «محمد رسولالله(ص)» است. این تصاویر که مجید مجیدی، کارگردان فیلم از آنها به عنوان نقاشی نام برده، عطر اکثر شهرهای ایران را محمدی کرده است. این فیلم سینمایی تنها برای ما ایرانیان ساخته نشده، بلکه کل جهان مخاطب این فیلم هستند. کاری که میخواهد بگوید آنچه که این روزها از زبان رسانههای غربی و جریانات منحرف و افراطی بیان میشود هیچ ربطی به اسلام ندارد، بلکه دروغهایی شرمآور است که با هدف ضربه زدن به اسلام بیان میشود.
چنین رفتاری نیز هم از طرف غربیان هم از طرف گروههایی چون داعش کاملاً با دلیل انجام میشود، چون اگر مردم جهان بدانند که گفتههای آنها دروغ است منافع آنها با خطر مواجه شده و دیگر کسی به حرفهای آنها گوش نمیدهد، البته در این گزارش سعی نداریم به این موضوع بپردازیم، چون این فیلم خود صاحبی دارد که بدخواهانش را رسوا میکند، بنابراین بهتر است به موضوعی بپردازیم که لذت روحی و بصری برای تک تک ما دارد. آن هم احساس خوش دیدن فیلم «محمد رسولالله» است.
سینماهای متعددی در تهران میزبان فیلم «محمد رسول الله(ص)» هستند، اما در این میان سینما آزادی از آن جمله سینماهایی است که مردم همیشه نسبت به آن علاقه ویژه دارند. این ویژگی نیز نشئت گرفته از حسی نوستالژی است که در اکثر تهرانیها وجود دارد. وقتی به نزدیکی سینما آزادی رسیدم، شلوغی را نزدیک درب ورودی مشاهده کردم که ناخودآگاه یادآور روزهایی بود که مردم جلوی سینماها صف میکشیدند. پوسترهای تبلیغاتی فیلم نیز ظاهر سینما را بسیار زیبا کرده بود و مردم بی صبرانه منتظر بودند که بلیط خرید فیلم را به دست آورند.
دلیل این ازدحام نیز واضح بود، چون پیشفروش بلیط از طریق اینترنت، سهمیه بلیطهای گیشه را کاهش داده بود. به هر حال مردم هنوز در انتظار خرید بلیط بودند. نکته جالب اینکه، ساعتی که من در آنجا حضور داشتم ساعت نزدیک 20 بود، اما مردم میخواستند که برای سانسهای ساعت 23 بلیط خریداری کنند. از یکی از آنها که حسام جاوید نام داشت و کارمند بانک نیز بود، پرسیدم چرا برای تماشای این فیلم میخواهد چند ساعت انتظار بکشد. وی گفت: مدتهاست که انتظار اکران این فیلم را دارم، البته میخواستم شب گذشته فیلم را ببینم که فهمیدم فیلم به دلایل فنی با یک روز تاخیر به نمایش در میآید. دیدن این فیلم تنها یک علاقه سینمایی نیست، بلکه عشقی است که از وجود حضرت رسول (ص) نشئت میگیرد.
وی افزود: هر ایرانی موظف است که این فیلم را ببیند تا حمایتی که از آنها میشود، دهان مخالفان و معاندان را ببندد. نکته دیگر اینکه استقبال ما به سازندگان این فیلم این انگیزه را خواهد داد تا قسمت دوم را با دقت و انگیزه بیشتری بسازند، همچنین میخواهم دنیا بداند که اسلام دین رحمت و مهربانی است و آنچه که این روزها مزدوران شیطان مبلغ آن هستند هیچ نشانی از اسلام حقیقی ندارد.
در این زمان، خانمی 50 ساله به همراه سه فرزندش به میان سخنان ما آمد. این تماشاگر نرگس سهیلزاده نام داشت و معلم بود. وی اظهار کرد: من با دو دختر و یک پسرم به سینما آمدهام تا نشان دهم عشق به حضرت رسول در وجود تک تک ما ایرانیها وجود دارد. در ضمن میخواهم ببینم مجید مجیدی با آن تبحری که در فیلمسازی دارد، چگونه زندگی پیامبر اسلام را به تصویر کشیده است. مطلب دیگری نیز میخواهم بگویم و آن این است که مسئولان باید به هر شکل ممکن شرایطی را فراهم آورند تا این سهگانه ساخته شود تا دنیا با زیبایی وجود حضرت رسول بیشتر آشنا شود.
سخنان این معلم که به پایان رسید سه جوان را در صف فیلم دیدم که با توجه به ظاهرشان کمی عجیب بود که در اولین روز اکران آنها را در صف چنین فیلمی ببینم. از آنها درباره دلایل حضورشان پرسیدم. یکی از آنها که 21 سال داشت و دانشجوی عمران بود، گفت: من معمولاً فیلمهای ایرانی را نگاه نمیکنم، چون متاسفانه سطح اکثر فیلمها پایین آمده است، اما تیزرهای این فیلم را دیدهام و خیلی خوشحال و مغرورم که کشورم چنین فیلمی ساخته است.
وی ادامه داد: همیشه از کودکی وقتی عید مبعث میشد فیلم «الرساله» ساخته مرحوم مصطفی عقاد پخش میشد. از همان زمان همیشه از خودم میپرسیدم که چرا ما نباید فیلمی درباره حضرت محمد (ص) داشته باشیم، چون برایم ناراحت کننده بود که غرب بیش از 100 فیلم درباره حضرت مسیح(ع) ساخته باشد، اما ما هنوز بیش از یک فیلم در این حوزه نداریم.
بعد از این گفتوگوی کوتاه به سالن سینما آزادی وارد شدم. نکته جالب این نکته بود که برای تماشای این فیلم تنها یک قشر و پوشش خاص حضور نداشت، بلکه هر نوع تفکر و پوششی را میشد در سالن مشاهده کرد. اتفاقی که باید در تمامی مواقع وجود داشته باشد، اما متاسفانه به دلیل کیفیت و مضمون فیلم، بسیاری از خانوادهها به ویژه قشر مذهبی کمتر به سینماها میآیند.
به سالن که وارد شدم، نکتهای توجهم را جالب کرد که تا به آن روز در هیچ سینمایی ندیده بودم و آن هم اینکه عدهای قبل از شروع فیلم دعا یا قرآن میخواندند و برخی مواقع نیز مردم صلوات میفرستادند. این اتفاق بسیار ویژه و زیبا بود. زمانی که فیلم شروع شد دیگر چیزی به خاطر ندارم، چون محو اثر شدم به ویژه اینکه بار دوم بود که آن را میدیدم، اما برخی مواقع صدای گریه برخی از اطرافیانم را میشنیدم. بعد از اینکه فیلم به پایان رسید هیچ کس از صندلی بلند نشد و همه نشسته بودند تا تیتراژ پایانی فیلم را به طور کامل ببینند. من این اتفاق را در هیچ دوره از جشنوارههایی که تا به امروز رفتهام، ندیده بود که همه بدون استثنا، تماشاگر تیتراژ پایانی باشند!
بالاخره سالن را ترک کردم، اما از زمزمهها و اظهار نظرهای مردم به وضوح میشنیدم که از فیلم خوششان آمده است. در همین حین از مردی 65 ساله که بازنشسته اداره دارایی بود و جمال موسوینیا نام داشت نظرش را درباره فیلم پرسیدم. وی گفت: من فیلم زیاد میبینیم، شب گذشته هم قسمت جدید «ترمیناتور» را دیدم که سرشار از جلوههای ویژه بود، اما آن فیلم متن و مفهوم نداشت و تنها در لحظاتی، احساسی خوشایندی بابت جلوههای ویژه به بیننده دست میداد.
وی ادامه داد: فیلم «محمد رسولالله(ص)» تاثیری را به رویم گذاشت که الان بعد از تماشای فیلم تمام بدنم میلرزد. خیلی دوست دارم که باز هم بلیط تهیه کنم و به سالن بروم تا فیلم را دوباره ببینم، اما متاسفانه بلیطها پیش فروش شده، اما مطمئناً فردا یا روز بعدش حتماً دوباره این فیلم را خواهم دید. در انتهای سخنانم باید از فیلم جدید مجید مجیدی با نام فخر سینمای ایران نام ببرم.
بعد از سخنان این تماشاگر ناخودآگاه با سه جوانی که قبل از شروع فیلم حرف زده بودم رو به رو شدم. برایم جای تعجب داشت که هر سه نفر آنها، چشمانشان اشکآلود بود و تنها حرفی که زدند این بود که لذت تماشای این فیلم را هرگز فراموش نخواهند کرد. آنها آرزو داشتند که پخش کنندهای خوب برای فیلم انتخاب شود تا این امکان برای مردم جهان فراهم باشند تا فیلم را ببینند.
کودکی 11 ساله نیز در کنار والدینش حضور داشت. از وی پرسیدم زمان طولانی فیلم اذیتش نکرده است. وی گفت: همیشه وقتی نام حضرت محمد (ص) میآید به من آموختهاند صلوات بفرستم، اما دلیلش را به من نگفته بودند، اما از امروز هر گاه که نامی از پیامبر اسلام بیاید بلند و آگاهانه صلوات میفرستم. این جملات به نوعی مرا هم تحت تاثیر قرار داد و بغضی گلویم را فشرد. چون دیدم که قدرت سینما چگونه مردم را تحت تاثیر خود کرده و فیلم به روی تک تک آنها تاثیر گذاشته است، اما افسوس که بعد از 36 سال تنها توانستهایم یک فیلم بسازیم که تصویرگر گوشهای از زیبایی سیرت حضرت رسول باشد.
آخرین فردی که در این گزارش نظرش را میآورم روحانی 45 سالهای با نام صادق سلیمانزاده بود. وی درباره فیلم «محمد رسولالله(ص)» اظهار کرد: بیهوده نیست که میگویند که قدرتی که سینما دارد با هیچ چیز قابل قیاس نیست. من در منبرهای زیادی از عظمت و مهربانی حضرت رسول گفتهام، اما تا به امروز ندیدهام که جمعیت چنین تحت تاثیر قرار گیرد. امیدوارم این فیلم بتواند برای مردم سراسر دنیا پخش شود تا آنها هم هم با زیبایی چهره اسلام ناب محمدی(ص) آشنا شوند.
در این گزارش میشد نظرات افرادی دیگری را هم آورد، اما همگی حرف مشترکی داشتند که به آنها اشاره کردیم. نکته جالب این بود که حتی یک نفر هم از سالن ناراضی بیرون نیامد، حداقل این چیزی بود که من دیدم. در انتها باید بگویم که سالهاست سینما میروم و فیلم تماشا میکنم، اما احساس زیبایی این شب را با هیچ کار دیگر عوض نمیکنم.
*اللهم صل و سلم وزد وبارک علی رسول الله و آله الاطهار*