کد خبر: 3365050
تاریخ انتشار : ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۱
مرتضی یادگاری از خاطرات خود می‌گوید:

ساعت‌ها پیاده‌روی برای پیدا کردن یک کاست از عبدالباسط + فیلم

کانون خبرنگاران نبأ: اولین تلاوتی که شنیدم، تلاوت سوره حشر توسط عبدالباسط بود که من را مجاب کرد به دنبال کاست‌های دیگری از عبدالباسط باشم و برای این کار مسیر طولانی را از میدان رسالت تا میدان امام‌حسین(ع) طی کردم که هیچ‌کدام از نوارفروشی‌ها کاست استاد را نداشتند و سرانجام در گاری یه فروشنده سیار کاستی از استاد پیدا کردم.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، مرتضی یادگاری، قاری ممتاز کشوری و از کسانی است که با گذر سال‌ها با وجود مشغله‌های زندگی در پی عشق خود به قرائت قرآن گام برداشت، این استاد بزرگ با اینکه گام‌های آهسته و پیوسته‌ای در مسیر آموزش قرائت قرآن و آموزش خود برداشت اما علاقه‌اش به حضور در این مسیر لحظه‌ای وی را متوقف نکرد و به راه خود ادامه داد و هم‌اکنون پس از 35 سال آموزش قرائت قرآن، خود به عنوان یک قاری ممتاز در کسوت استادی نیز شاگردان علاقه‌مندی را در این حیطه می‌پروراند.

استاد یادگاری که سال‌هاست در یک تراشکاری امرار معاش می‌کند، می‌گوید: از سال 1368 کارگاه تراشکاری را به لطف پدر راه‌اندازی کرده و از آن سال تا کنون در این کارگاه هم خود و هم چند جوان امرار معاش می‌کنیم؛ در حال حاضر نیز به اتفاق برادرم این کارگاه را اداره می‌کنیم؛ من و برادرم به همراه چهار نفر از همکاران در این مکان مشغول به تولیدات صنعتی هستیم، خوشحالم که می‌توانیم بخشی از نیاز صنعتی جامعه خود را بر طرف سازیم و سعی می‌کنیم کار خود را به نحو احسن انجام دهیم.

وی با بیان اولین جرقه‌های آشنایی‌اش با قرائت قرآن و آغاز حضور در جلسات قرآن افزود: موضوع یادگیری و علاقه‌ام به قرآن کریم به پیش از انقلاب اسلامی بازمی‌گردد؛ در سال 56 و 57 به‌خصوص در سال 57 که با اوج‌گیری انقلاب همراه شد، یک کاست بسیار زیبا از سوره «حشر» استاد عبدالباسط توسط پسر عمه‌ام به دستم رسید؛ در واقع این اولین نوای زیبای قرآن بود که من شنیده بودم؛ قبلا از انقلاب تقریبا تمامی رخدادهای قرآنی را پیگیری می‌کردم؛ گاهی اوقات نوای قرآنی از تلویزیون پخش می‌شد؛ مثلا یکی از قاریان قرآن که رتبه اول را کسب کرده بود، با وی مصاحبه زنده تلویزیونی انجام دادند که سوره نور را تلاوت کرد و من تمام این مصاحبه را گوش دادم.

اولین جلسه قرآن در حضور استاد طایفه

یادگاری تصریح کرد: قبل از انقلاب از قرآن ‌شناختی به دست آورده بودم؛ در سال 55 و 56 در خیابان «سمن جنوبی» در تهران‌نو جلسه قرآنی با حضور استاد «سالار طایفه» برگزار می‌شد که پدرم نیز حضور داشت؛ در این جلسه قرآنی با احکام و همچنین حفظ آیات جزء سی‌ام و قرائت قرآن آشنا شدیم؛ این استاد بزرگ به دلیل فعالیت‌های سیاسی که قبل از انقلاب انجام داده بود از تدریس منع شد و کلاس را تعطیل کرد؛ من نیز به دلیل عدم آشنایی با دیگر مؤسسات قرآنی تا سال 64 فعالیت‌ قرآنی‌ام به تعویق افتاد؛ در اصل آغاز آشنایی‌ام با قرائت قرآن توسط استاد حسینی به سال 64 که با الفبا و قرائت قرآن آشنا شدیم باز می‌گردد؛ یکی از اساتید محل ما استاد محسن موسوی‌‌بلده بود که در آن‌ سال‌ها به سرپرستی حاج آقا سلطانی دوره‌های آموزشی را شروع کردیم و قرآن را به صورت جدی پیگیری کردم.

برای پیدا کردن کاست استاد عبدالباسط ساعت‌ها پیاده‌روی کردم

وی افزود: برخلاف امروزه که شبکه‌های اجتماعی بسیاری وجود دارد و هر اتفاقی که هرجای دنیا می‌افتد ما با سرعت با اطلاع می‌شویم، در آن زمان این طور نبود؛ اولین تلاوتی را که در آن زمان شنیدم، سوره حشر بود که توسط عبدالباسط که بسیار زیبا تلاوت شده بود؛ این صدای صوت من را مجاب کرد که به دنبال کاست‌های دیگری از عبدالباسط باشم؛ قبل از انقلاب حدودا یازده یا دوازده ساله بودم که مسیر طولانی را پیاده‌روی می‌کردم، از میدان رسالت مغازه به مغازه به دنبال کاست عبدالباسط بودم؛ متأسفانه هیچ‌کدام از فروشگاه‌های نوارفروشی نوار عبدالباسط را نداشتند؛ چیزی که آن زمان خیلی طرفدار داشت، به‌خصوص در دوران جنگ کویتی‌پور، مداحی‌ها و نوای مؤذن‌زاده اردبیلی بود ولی قرائت قرآن واقعا کم بود؛ من برای پیدا کردن سوره مبارکه کهف عبدالباسط یک مسیر بسیار طولانی را طی کردم که از میدان رسالت تا میدان امام حسین(ع) بود.

یادگاری با ذکر خاطره گاری نوارفروش سیار گفت: فراموش نمی‌کنم یه گاری نوارهای قرآنی می‌فروخت و فروشنده سیار بود و من نواری را که مدت‌ها به دنبالش بودم آنجا یافتم؛ یک تلاوت دیگری از عبدالباسط نیاز داشتم که مجبور شدم تا چهارراه گلوبندگ بروم؛ چون جایی را نمی‌شناختم تمامی مسیر را با سؤال پرسیدن پیدا می‌کردم تا نوار قرآنی را که می‌خواستم به دست آورم، واقعا سخت بود اگر نواری را می‌خواستیم پیدا کنیم؛ چون من هم با قرآن کاملا آشنا نبودم و با سختی بسیاری پیدا می‌کردیم.


وی در ادامه در رابطه با سبک تقلیدی مورد استفاده خود گفت: در حال حاضر سبک‌هایی که خیلی دوست دارم بیشتر سبک «شیخ مصطفی اسماعیل»، «شیخ محمد رفعت» و «عبدالفتاح شعشایی» که از قدمای قرائت قرآن کریم هستند را می‌پسندم؛ من به این سه سبک خیلی علاقه دارم و به آن‌ها گوش می‌دهم؛ پس از انقلاب یک پایگاه بسیج بود که یک گروه به اسم سبزجامگان داشت که در مسجد محمدیه در چهارراه مجیدیه بود. این گروه ما را با یک مینی‌بوس به صدا و سیمای آن زمان (رادیو و تلویزیون) برد؛ از آنجا که به سرود علاقه داشتم به کلاس آواز و موسیقی رفتم. استاد از من چند «نُت» خواست؛ مثلا به من گفت بگو «آ» من نیز تکرار کردم. بعد از آن به مجموعه گفت: ایشان به درد موسیقی نمی‌خورد و هوش موسیقایی ندارد؛ خیلی جالب بود، به هرحال من به موسیقی علاقه داشتم اما واقعا در آن قوی نبودم ولی قرائت قرآن و الحان زیبای آن مرا جذب خود کرد، شاید بیش از الحان و نغمات، خود آیات و نورانیت آن بود که مرا به سمت خود جذب می‌کرد و موجب شد در این راه موفق شوم.

جاذبه‌های ماندگار قرآن هر ضمیری را علاقه‌مند می‌سازد

یادگاری افزود: الفبای اولیه موسیقی را هم به‌نوعی با گوش دادن زیاد به تلاوت قرآن یاد گرفتم. به نظرم آیات قرآن بسیار مؤثر بود؛ استنباط من این است که چون ظاهر و باطن آیات قرآن با بطن هر انسانی سازگاری دارد، به‌راحتی هرکسی را می‌تواند جذب خود کند؛ البته خانواده هم بی‌تأثیر نیست؛ در واقع خانواده هم می‌تواند در اینکه نوجوان یا جوان به سمت قرائت قرآن سوق پیدا کند، تأثیرگذار باشد؛ من در قرآن چیزی غیر از درستی، واقعیت و حقیقت تا به حال ندیده‌ام؛ هر کس هم تحقیق کند نمی‌تواند چیزی غیر از این پیدا کند؛ من در ابتدا این موضوع را نمی‌دانستم بعدا متوجه شدم، بنابراین الان به این نتیجه رسیده‌ام که اگر کسی ضمیر درستی داشته باشد یا حتی ضمیری ناسالم هم داشته باشد، چنانچه به قرآن رجوع کند مطمئنا قرآن جذبش خواهد کرد.

وی ادامه داد: علت اینکه بچه‌ها در آن زمان به نسبت فعلی بیشتر جذب قرآن می‌شدند این بود که برای سایر هنرها در آن موقع زرق و برق وجود نداشت، شاید یکی از دلایلی که هنر اسلامی قرائت قرآن در سال‌های اول انقلاب خیلی خوب رشد کرد و الان کمرنگ شده، این رنگ و لعابی است که در هنرهای دیگر از جمله سینما و تئاتر، موسیقی و غیره وجود دارد؛ با این حال به نظرم قرائت قرآن این قدر اصالت دارد که هیچ وقت در مقابل این پدیده‌های جدید رنگ کهنگی نمی‌گیرد.

قرائت موروثی از پدر بزرگ تا زحمات پدر برای حضور ما در جلسات قرآن

این استاد قرآن تصریح کرد: من و برادرم مدیون پدر و مادرم هستیم، پدرم در این زمینه خیلی اصرار داشت، زیرا پدربزرگم (که ما ایشان را ندیدیم) در روستایمان قاری روستا بود و به‌نوعی قرائت قرآن در خانواده ما حالت موروثی داشت؛ پدرم برایمان خیلی زحمت کشید، هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم که در سال‌های 64 تا 66 برای اینکه ما قرآن را پای درس‌های استاد محسن موسوی‌بلده یاد بگیریم، ساعت چهار صبح در زمستان و تابستان ما را بیدار می‌کرد و به جلسه استاد می‌برد و خود نیز در جلسه می‌نشست؛ رسم جلسه بر این بود که یک لیست بلند بالایی داشتند و هیچ‌کس حق غائب بودن نداشت، تعداد افراد آن قدر زیاد بود که هر دو یا سه ماه یک بار نوبت به افراد می‌رسید، کسانی که خیلی علاقه داشتند صبح خیلی زود می‌آمدند که ما نیز به لطف و زحمات پدرم جزء همان دسته بودیم؛ اگر کمک‌ها و زحمات پدرم نبود شاید ما آن قدر توان نداشتیم تا در این راه قدم برداریم و به توفیقاتی که اکنون نصیب‌مان شده برسیم.

معیار مسئولان در قرائت قرآن، مسابقات بین‌المللی است

یادگاری ادامه داد: متاسفانه یا خوشبختانه معیار مسئولان در قرائت قرآن مسابقات بین‌المللی است و کسی که به مسابقات بین‌المللی برسد و رتبه داشته باشد از دیدگاه آنها قاری بین‌المللی است؛ از کجا متوجه می شویم؟ شاید به زبان این حرف را نزنند اما وقتی از قاریان خاصی برای بحث قرائت دعوت می‌شود، صرف نظر از بحث مادی، جنبه دعوت شدن و مورد توجه قرار گرفتن مورد اهمیت است و همین باعث شده که بسیاری از قاریان ما با دیدن چنین مسائلی شانه خالی کرده‌اند و بحث قرائت را کنار گذاشته‌اند و سر از جای دیگری در آورده‌اند.

وی افزود: شاید مقصر این مسأله مسئولان باشند و مسئولان باید توجه کنند که قاری فقط همین چند نفر یا قاریان بین‌المللی نیستند و این درست نیست البته در حال حاضر که خودم در شورای عالی قرآن هستم می‌بینم که کارهایی صورت می‌گیرد، مثلا قاریان رتبه‌بندی و درجه‌بندی می‌شوند و این کار خیلی خوبی است؛ همین امر در واقع مقدمه‌ای است برای اینکه قاریانی که تا حالا مطرح نبودند کم کم زمینه رشدشان فراهم شود و به نوعی مطرح بشوند، اگر چه مقام بین‌المللی هم کسب نکرده باشند؛ خواهش من از مسئولان این است که همه قاریان را به یک چشم نگاه کنند و قاریانی که خوب می‌خوانند و مقام ندارند، فراموش نشوند.

این قاری قرآن تصریح کرد: بها ندادن به قاریان دردناک است، اقتصاد ضعیف باعث شده است برخی قاریان به دنبال قرائت نروند و تنها به دنبال مادیات باشند، چون زندگی آنها تأمین نمی‌شود؛ قاریان قرآن باید زندگی خود را وقف قرآن کنند و بنده را که می‌بینید کارگاه دارم اگر این نبود مجبور بودیم دنبال پاکت و مادیات باشم؛ همه که اینطوری نیستند و ما باید ببینیم چرا قاری نباید تأمین باشد و باید منتظر باشد تا دعوتی شود و بخشی از هزینه‌های زندگی‌اش تأمین شود.

وی ادامه داد: قاری حرفه‌ای کسی است که از صبح تا بعدازظهر فقط در کار قرائت باشد؛ در محافل، مجالس و مسابقات شرکت کند و بتواند در رابطه با تلاوت‌ها تحلیل داشته باشد؛ در این صورت چنین کسی چه زمانی امرار معاش کند و درآمد کسب کند؛ اگر قرار باشد قرائت قرآن حرفه‌ای مانند قرائت قرآن مصر انجام شود باید بررسی شود اینها چه کار کرده‌اند، جامعه مداحان که یک گروه تشکیل داده‌اند ولی گروه قاریان قرآن نداریم؛ شاید دو سه نفر باشند که در کشور ما حرفه‌ای قرآن می‌خوانند و تأمین هم هستند، این دغدغه و آرزوی بزرگ من است که تمام جوانان کشور ما در هر صنفی که هستند با قرآن ارتباط داشته باشند؛ من خودم قرائت قرآن را انتخاب کردم و باید متوجه باشیم که قرآن محصور به قرائت نیست؛ از تفسیر و ترجمه گرفته تا تفکر در مفهوم قرآن که بسیار ژرف است، باید مورد توجه قرار گیرد؛ هرکسی در حد ظرفیت خود از این جرعه بنوشد،  حیف است که مسلمان باشیم  و اسم ما مسلمان باشد و در کشور اسلامی زندگی کنیم و بهره‌ای از قرآن نبرده باشیم و واقعا من دلم برای این افراد می‌سوزد که بهره‌ای از قرآن نبردند و قرآن در زندگی هر کسی یک استوانه محکم است و من چون خودم این را تجربه کرده‌ام دلم می‌خواد به خصوص بچه‌ها از آن بهره‌مند شوند.

این قاری قرآن با ذکر پیشینه‌ای از سال‌هایی که قرائت قران را آغاز کرد، گفت: در حال حاضر بیش از 35 است که قرائت قرآن انجام می‌دهم و با آیات نورانی قرآن کم و بیش آشنا هستم و هرکسی به این ریسمان الهی چنگ بزند و این ریسمان را بگیرد تحت هر شرایطی عاقبت به خیر می‌شود و زندگی‌اش ایمن می‌‌ماند، به خصوص وقتی قرائت قرآن و اهل بیت(ع) توأم می‌شود این مباحث شیرین و جذاب خواهد بود؛ قرآن و عترت پیامبر(ص) توأمان بسیار شیرین و جذاب است و حیف است که نسل‌های بعدی به این دو ریسمان چنگ نزنند و از آن بهره‌مند نشوند.

آرزوی قرائت سوره الرحمن در محضر امام‌زمان(عج) است

یادگاری در پاسخ به این سؤال خبرنگار کانون نبأ در رابطه با اینکه اگر یه روزی بخواهید خدمت امام زمان(عج) آیه‌ای تلاوت کنید، چه سوره و آیه با چه تلاوتی را انتخاب می‌کنید، گفت: من امیدوارم آن روز را ببینم و این آرزوی هر شخصی است که این روز ببیند، گرچه معلوم نیست ما جز کدوم دسته از افراد باشیم و این توفیق خیلی بالایی است که کسی بتواند در حضور حضرت تلاوت کند اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم من ترجیح می‌دهم که صورت مبارکه الرحمن را بخوانم چون در سوره الرحمن نعمت‌های مختلفی ذکر شده است و خداوند در این سوره می‌فرماید چرا این نعمت‌ها را تکذیب می‌کنید و یکی از همین نعمت‌ها بحث مهدویت و امام زمان(عج) است و نعمت امام زمان نباید تکذیب بلکه باید مداوم یادآوری شود.

وی افزود: برای قرائت قرآن آدابی وجود دارد و نمی‌توان آن آداب را رعایت نکرد؛ اولین چیز در بحث قرائت قرآن وسوسه شیطان است؛ بحث قرائت با استعاذه شروع می‌شود و استعازه لفظی است و ما در لفظ می گوییم که خداوندا من از شیطان به تو پناه می‌برم و اگر این بخواهد فقط در لفظ باشد قطعا نمی‌تواند تأثیری در قرائت بگذارد؛ خیلی از قرائت‌های ما در شنوندگان نفوذ  نمی‌کند، چون با لفظ به خداوند پناهنده شدیم و در قلبمان نبوده است؛ اگر استعاذه در لفظ باشد، پس می‌تواند قرائت قرآن هم در حد لفظ باشد و در حد کلام و صوت و لحن و مقاماتی که می‌خوانیم باقی بماند و در حد آن الفاظ محدود باشد؛ شعاع و برد شنوندگان ما محدود خواهد بود، اینکه چه باید بکنیم که دایره مخاطبانمان افزوده شود؛ یک قاری باید بداند که چه چیزی می‌خواند و با مفاهیم آن آشنا باشد و حداقل ترجمه آن را بداند؛ ما اگر استعاذه خوبی داشته باشیم می‌توانیم مفاهیم را به خوبی انتقال دهیم.

لزوم درک معانی آیات قرآن از سوی قراء

این استاد قرائت قرآن کریم در ادامه با اشاره به لزوم فراگیری مفاهیم و معانی آیات قرآن کریم توسط قاریان قرآن گفت: اگر ما معنا و مفهوم را بدانیم در استفاده از نغمات هم می‌توانیم درست عمل کنیم، فرض کنید ما آیات عذاب را در سه گاه بخوانیم، شاید عام مردم متوجه نشوند ولی وقتی یک فرد متخصص آن تلاوت را بشنود قطعا متوجه می‌شود که این فرد حسن سلیقه به خرج نداده است، این مشکل با شناخت آیات قرآن و شناخت ترجمه حل می‌شود و سپس با اشراف به نغمات پس از طی این مراحل این مشکل حل می‌شود، یک شخص عادی اصلا متوجه این موضوع نخواهند شد و این بحث قرائت تخصصی قرآن است و باید به شکل تخصصی حل و فصل شود؛ ما باید بدانیم که چه می‌خوانیم، برخی از قاریان خیلی از مواقع نمی‌دانند چه می‌خونند، چون ما فقط به این فکر می کنیم که قرائتمان زیبا باشد و نهایتا به این فکر می‌کنیم که تجویدمان خوب باشد اما فکر این را نمی‌کنیم که چه آیه‌ای را می‌خوانیم، کلید حل آن آشنایی با مفاهیم است.

نظر استاد یادگاری در رابطه با برخی از قاریان بزرگ

از این قاری قرآن خواسته شد پس از شنیدن اسامی برخی از قراء نظر خود را در رابطه با این افراد بگوید؛ وی در رابطه با این اساتید به این صورت نظراتش را بیان کرد:

استاد مصطفی اسماعیل: استاد اسماعیل برابر با لحن است و لحن برابر با استاد مصطفی اسماعیل است و نمی‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد.

استاد شحات انور: یک قاری که به دل هر شنونده‌ای اعم از مسلمان و غیر مسلمان نفوذ می‌کند پرا که ایشان سبکی دارند که در دل‌ها نفوذ می‌کند.

استاد عبدالباسط: متاسفانه در مملکت ما تلاوت عبدالباسط مصادف شده با حجله و مراسم ختم و تلاوت استاد عبدالباسط قرینه است با این موضوع و این ذهنیت خیلی بدی است که در جامعه ما به وجود آمده و ما متأسف هستیم از این موضوع. قرآن برای زنده‌هاست و اصلا برای مرده‌ها نیست چون مرده‌ها هرکاری کردند تمام شده؛ قرآن برای ماست و ما از دوش خودمان خالی کردیم و بر دوش مرده‌ها گذاشتیم، تلاوت عبدالباسط را برابر مرگ می‌دانند و من از این موضوع خیلی ناراحت هستم ولی واقعا عبدالباسط یک چپ خوان بسیار زیبا و قهاری است.

استاد غلوش: من قرائت قرآن این استاد را در ایران منها می‌گیرم چون آن را نمی‌شود اصلا جز قرائت‌های این استان محسوب کرد ولی در بین مصری‌ها ایشون بهترین صدای قاریان مصری را دارد.

استاد موسوی‌بلده: من به استاد موسوی عشق می‌ورزم، ایشان رئوف، مهربان، عالم و عاقل هستند و در قرائتشان لحن ملیحی دارند، اوایل جنگ که ایشان در دارالتحفیظ جلسات قرائت قران داشتند، شاگردان زیادی داشتند که خیلی از آن‌ها شهید شدند و خیلی از آن شهدا به عشق قرآن، امام و استاد موسوی به جبهه می‌رفتند؛ استاد موسوی عشقی در دل شاگردان خود به وجود می‌آورد که هرچیزی به هر کدوم ما می‌گفت ممکن نبود انجام ندهیم؛ من از سال 64 تا 72 در محضر استاد و با حضور در جلسات ایشان شاگردی می‌کردم.

اگر به دوران کودکی باز می‌گشتم از همان ابتدا به جلسات استاد موسوی‌بلده می‌رفتم

از این قاری قرآن می‌خواهیم که برایمان از آرزوهای دست‌نیافته‌ای بگوید که اگر به دوران کودکی باز می‌گشت، به آنان جامه عمل می‌پوشاند، وی گفت:  اگر به دوران کودکی باز می‌گشتم و جلسات استاد موسوی‌بلده را می‌شناختم از همان دوران کودکی خدمت ایشان می‌رسیدم و شاگردی می‌کردم، من متأسفانه این استاد برزگوار را دیر شناختم؛ اوایل انقلاب ما یک هیئت‌های محلی داشتیم که در محل خانه پدری بنده عص‌های روز جمعه مراسم برگزار می‌شد که این مراسم با قرائت قرآن آغاز می‌شد؛  آن زمان من تقریبا قاری قرآن بودم و به قرائت می‌پرداختم اما پیشرفت زیادی نداشتم، پیشرفتم از زمانی شروع شد که به جلسه استاد موسوی رفتم، استاد موسوی از هر بُعدی صاحب‌نظر و اندیشمند هستند.

ادامه دارد...

captcha